3.0از 3

کتاب تو زودتر بکش (جلد چهارم)(الکترونیک و چاپی)

۱۶۵٬۰۰۰
خرید
  • چاپی
  • الکترونیکی
هنوز نظری ثبت نشده!
اولین نظر را شما بذارید
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب تو زودتر بکش (قسمت چهارم)

موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی در اخبار جامعه ما حضوری هر روزه دارد و با وجود اینکه ده‌ها کتاب و مقاله درباره این قضایا نوشته شده، هنوز هم جای کار فراوانی در این حوزه به چشم می‌خورد. یکی از ابعادی که خلاء موجود در آن به‌طور ملموس حس می‌شود، بررسی روایت طرف مقابل است. بررسی روایت صهیونیست‌ها فایده‌های متعددی دارد. حداقل اهمیت آن را می‌توان در این نکته جست که مقابله با دشمن، یقیناً فرعِ بر «شناخت» دشمن است و شناخت دشمن نیز، هرگز بدون بررسی روایت او کامل نخواهد بود.

از این گذشته، تا وقتی روایت طرف مقابل بررسی نشده، گاهی شبهه‌ای در ذهن مخاطب عام باقی می‌ماند که شاید آنها هم حرف حسابی داشته باشند که ما عمداً آنها را نگفته‌ایم. به زبان خودمانی، شاید مخاطب عام خیال کند که طرف مقابل نمی‌تواند این‌قدر که ما روایت می‌کنیم بی‌منطق، قلدر و زورگو باشد. اما وقتی روایت خود آنها بدون دخل و تصرف عرضه شود، آن وقت عیار استدلال‌های جبهه دشمن و شکل عملکردشان به وضوح پیش چشم همه مخاطبین قرار خواهد گرفت و حتی می‌توان گفت که شاید برای اثبات حقانیت حرف‌هایی که تا به حال از سوی جبهه خودی گفته شده، هیچ راهی ساده‌تر از عرضه استدلال‌های و روایت جبهه مقابل نباشد.

رونین برگمن یکی از نویسندگان سرشناس اسرائیلی است که مجموعه تو زودتر بکش را نوشته، وحید خضاب چهار جلد این مجموعه را  ترجمه و توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. برگمن سالیان طولانی است که در عرصه ژورنالیسم تحقیقی فعالیت دارد و مقالات و کتب او در سراسر جهان خوانندگان فراوانی دارد. این اثر روایتی اسرائیلی از پیش‌زمینه‌ها و روند تشکیل سازمان‌های اطلاعاتی این رژیم است و در این بین بیش از هر چیز بر ترورهای صورت گرفته از سوی این دستگاه‌ها یا به تعبیر خود کتاب، «قتل‌های هدفمند» آن ها تمرکز دارد. برگمن، برای به دست آوردن تصویری از سیر و عملکرد این دستگاه‌ها، هزاران سند که برخی از آنها محرمانه بوده و به صورت غیرقانونی در اختیار او قرار گرفته و تعداد بی‌شماری کتاب و مقاله را بررسی کرده است.

اما اهمیت بیشتر این کتاب، به صدها مصاحبه اختصاصی نویسنده با کسانی برمی‌گردد که خود به صورت مستقیم در این سازمان‌ها یا در وقایع مورد اشاره در کتاب حضور داشته‌اند و رتبه سازمانی یا عملیاتی برخی از آنها نیز در بالاترین سطح بوده و همین، اطلاعات آنها را به معنایی تهیه کلمه دست اول کرده است.

نویسنده کتاب و تک‌تک راویانش، از صمیم قلب به حقانیت اسرائیل و ضرورت استمرار حیاتش ایمان دارند و برخی از آن‌ها، برای این باورشان دست به قتل‌های متعدد، آدم‌ربایی، شکنجه و … هم زده و بی‌پروا و بدون خجالت، آنها را در همین کتاب بازگو هم نموده‌اند. ولی با تمام این‌ها، آنچه در کتاب آمده ضرورتاً به نفع اسرائیل نیست. شاید خود نویسنده نظری جز این داشته و گمان می‌کرده با این کار، مسیر اصلاح دستگاه‌های اطلاعاتی‌شان را نمایان می‌کند؛ ولی نمی‌دانسته که اقدام او، چطور از وحشی‌گری و خونسردی در جنایت و بی‌پروایی در آدم‌کشی صهیونیست‌ها در طول تاریخشان پرده برداشته و چقدر هم این پرده‌برداری را به‌صورت ناخواسته متقن و مستدل انجام داده است. اما در هر حال نباید از یاد برد که این کتاب، روایت صهیونیست‌ها از تاریخ معاصر منطقه است. بر همین اساس، می‌توان این کتاب و ترجمه را، روایتی از چشم دشمن خواند.

گزیده کتاب تو زودتر بکش (قسمت چهارم)

اعتراضات خلبانان بعد از بمباران شحاده، همین چند ماه پیش، و سرپیچی نیروهای سایرت متکال از مشارکت در عملیات‌های قتل هدفمند هنوز در ذهن همه تازه بود. کسی، شاید یکی از واحدهای رقیب واحد 8200، قضیۀ [تمرد عمیر] را به رسانه‌ها درز داد. جزئیاتی در گزارش وجود نداشت ولی در آن فضایی که از قبل هم پر از تنش بود، همان گزارش کفایت می‌کرد تا تظاهرکنندگان چپ‌گرا و راست‌گرا به خیابان‌ها بریزند. گرچه فقط چند روز تا انتخابات کنست فاصله وجود داشت، بسیاری از سرخط‌های خبری به «متمردین» اختصاص یافته بود.

ارتش و نهادهای اطلاعاتی نگران بودند که عمیر اولین نفر در بین سربازان فراوانی باشد که از انجام دستورات تمرد می‌کنند. از دید فرماندهان، [الزامات] سرکوب یک خیزش فلسطینی جایی برای متمردین لیبرال نرم و نازک وجود نداشت. «واحد 8200 مظهر فرهنگ محرمانگی [در نهادهای نظامی و اطلاعاتی] است و همیشه دور از چشم‌ها، همیشه تنها، و جدا از بقیۀ ارتش، با کیفیت بالا و پنهان بود.» این را مردی که در آن زمان در منصب بالایی خدمت می‌کرده می‌گوید و ادامه می‌دهد: «حالا کاملا ناگهانی، می‌دید که داخل IDF نورافکن رو متمرکز کردن روش، اون هم در منفی‌ترین چارچوب ممکن. همه همیشه می‌گن سربازای واحد 8200 بچه‌های نازپرودۀ بهترین منطقۀ تل‌آویو‌ هستند که می‌رن توی ارتش و بهترین آموزش‌های دنیا رو می‌بینن و بعد به واسطۀ مهارت‌هایی که دارن توی استارت‌آپ‌های فناوریِ پیشرفته، میلیاردها [شکِل] پول به جیب می‌زنن، و اینکه [با این وضعیت معلومه که] همه‌شون باید چپ‌گرا و عین هم باشن. واحد 8200 مدام تلاش می‌کرد با این تصویر بجنگه، حالا یه هو این برچسب روش خورده بود که پر از آنارشیست‌هاییه که حاضر نیستن دستورات رو اجرا کنن.»