نخل ماهی

معرفی کتاب نخل ماهی

کتاب نخل ماهی به قلم پروین پناهی با تصویرگری زهرا زرین‌پور در انتشارات به نشر برای رده سنی کودک و نوجوان منتشر شده است. روایتی مصور از روزهای جنگ برای کودکان و نوجوانان؛ نویسنده این کتاب را به مادربزرگش که زنی ترک‌زبان بود، تقدیم کرده است؛ زنی که روزی نبود که برای بچه‌های جنگ اشک نریزد!

ماجراهای خواندنی دختر کوچکی به نام ماهی است که در بحبوحه جنگ ایران و عراق با مادر و بی‌بی‌اش زندگی می‌کند. پدرش برای دفاع از کشور راهی جبهه شده است. در خانه آن‌ها یک نخل تنها در وسط حیاط است که ماهی، نامش را نخل آرزوها گذاشت، چون آرزویش این بود که جنگ خیلی زود تمام شود و بابا یونس او به خانه برگردد. گفتگو و شوخی‌های ماهی با بی‌بی و خالو با لهجه جنوبی از بخش‌های بامزه و قشنگ این کتاب برای نوجوانان است. 

گزیده کتاب نخل ماهی

اگر مامان می‌دید بی‌بی با آب دهانش موهایم را صاف کرده، بدش می‌آمد؛ اما خدا را شکر ندید، چون داشت توی آشپزخانه کار می‌کرد. به دست‌های بی‌بی نگاه کردم. دست‌هایش بزرگ‌تر و سیاه‌تر از دست‌های من بودند و ناخن‌هایش را حنا گرفته بود. من از حنا خوشم نمی‌آمد. من لاک دوست داشتم.

از آن‌جایی که حنا برای پیرزن‌ها بود، هیچ‌وقت به دست‌های من نمی‌آمد! بی‌بی با گوشه ناخنش فرق سرم را پیدا کرد و گفت: «چِرک و پِچِل نباش ماهی! هرکی ندونن، می‌گن اینا شانه ندارن توی خانه!» گفتم: «چشم.» وقتِ «چشم» گفتن از من خوشش می‌آمد. خُب همه از بچه باادب خوششان می‌آمد. چشم‌هایش برق زد و خندید و گفت:«چشمونت پُرنور که چشات چشای یونُسمه!» لب‌هایش را که بست، توی چشم‌هایش آب جمع شد. به چشم‌هایش خوب نگاه کردم.

آبی چشم‌هایش شبیه یک دریای کوچک شد که وسطش یک جزیره گرد قهوه‌ای داشت. آب بالا و بالاتر آمد. روی جزیره‌اش را آب گرفت. خواست بزند زیر گریه که نگذاشتم و زود گفتم: «قصه بی‌بی! قصه همون پری دریایی رو بگو که این بعلاوه رو…