چه چیزهایی باید از خواستگارم بپرسم؟

معرفی کتاب چه چیزهایی باید از خواستگارم بپرسم؟ 

کتاب چه چیزهایی باید از خواستگارم بپرسم؟ نوشته شده توسط جناب آقای رضا اکرمی و امید کمالی منتشر شده در متخصصان می باشد.کتابی رو که می‌خونید یه راهنمای ساده و قابل فهم، برای اینه که با بررسی یه سری ویژگی‌های کاملا مشخص و قابل اندازه‌گیری یعنی شاخص‌هایی که تا حد امکان، کمّی باشه و در نتیجه قابل انکار و تعبیرهای مختلف نباشند، بفهمید که یه مرد جوون یا بزرگتر و به هر حال یه داوطلب برای ازدواج و تشکیل خونواده، آیا مورد مناسبی برای ازدواج هست یا نه؟ آیا شایستگی ازدواج رو داره؟ آیا تشکیل یه زندگی پایدار و متعادل با این فرد امکان‌پذیر هست؟ آیا میتونه نیازهای همسرش رو از نظر مالی، احساسی، جسمی و روانی در طول یه عمر زندگی مشترک تامین کنه؟انسان موجود پیچیده‌ای هست، اونقدر پیچیده که حتی خودش هم شناخت کاملی از خودش نداره تا اونجا که در دین مبین اسلام گفته شده "مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه".در چنین وضعیتی موضوع خواستگاری و ازدواج پیش میاد و خونواده‌ی نگران دخترشون و خود دختر خانم که عموما جوان و کم تجربه است، میخوان در یه بازه‌ی زمانی کوتاهی تصمیم بگیرن که جواب بله یا نه بدن. یعنی یه انسانی که خودش هم به درستی خودش رو نمی‌شناسه، باید ظرف مدت کوتاهی در مورد یه انسان دیگه تحقیق کنه و به یک شناخت کافی و قابل اطمینان برسه، بطوری که بتونه اون‌رو قضاوت کنه و جواب رد یا قبول بده!!!حقیقتا اگه به این کار نگیم غیرممکن باید اعتراف کنیم که کار دشواریه و این کتاب کوچک با همه‌ی سادگی و قابل فهم بودنش، میخواد معیار‌هایی‌رو در اختیارتون قرار بده که بتونین به نحو قابل قبول و قابل اتکایی به یه روشن‌بینی در این مورد برسین که با اون بتونین بین دو گزینه‌ی دشوار، یکیش رو با اطمینان بالایی انتخاب کنین. دو گزینه‌ای که هر کدوم‌شون بطور ذاتی میتونن شروع یه عمر بدبختی و پشیمانی یا خوشبختی و رضایت مندی بشن.

بخشی از کتاب چه چیزهایی باید از خواستگارم بپرسم؟ 

ببینین وضعیت مالی خونواده ای که خواستگارتون در اون بزرگ شده چیه؟ آیا وضعیت مالی اون و خانواده ش همخوانی با زندگی شما و خانواده تون داره یا نه؟ دختری که تووی یه پنت هاوس پونصد متری بزرگ شده و هر از گاهی برای تفریح به انگلیس و فرانسه رفته و در هتل های هفت ستاره که شبی چند ده میلیون تومن کرایه شون هست اقامت کرده نمیتونه با پسری که در یه خونه ی صدو پنجاه متری بافت قدیم شهر در محلات فقیر نشین زندگی کرده و مسافرتای اندکی هم که داشه به چند تا شهر اطراف محل زندگیش بوده بوده و حداکثر یکی دو سفر رفته مشهد زیارتو در اون مدت هم در یه مسافر خونه ی ارزون اقامت کرده و کل هزینه ی سفرش به اندازه ی یه شب اقامت اون دختر خانم هم نمیشه، ازدواج موفقی داشته باشه. یه نمونه ی این چنین ازدواج ناموفقی، ازدواج یه مرد به تمام معنا انسان بود با یه خانم خیلی خوب و با فرهنگ و غیر معروف و البته ثروتمند. برای راحتی بیان ماجرا فرض میکنیم اسم مرد جواد سپهری بوده و اسم دختر خانم هم مهتاب منصوری، البته مهتاب و جواد هر دو شون آدمای خیلی خوبی بودن ولی ازدواج اونا با هم به دلیل تفاوت فرهنگی و اقتصادی شدید یه اشتباه بزرگ بود.