الگوی بهینه در طراحی مجتمع های مسکونی

معرفی کتاب الگوی بهینه در طراحی مجتمع‌های مسکونی 

مسکن به عنوان اولین پناهگاه و مأمن بشر، پدیده‌ای که از بدو وجود انسان با او به وجود آمده همراه انسان و نیازهایش پیشرفت کرد و منتظر پیشرفت‌های آتی و تحولات، هم‌گام با تحول نیازها و خواسته‌های بشر خواهد بود. از این‌رو توجه به این پدیده‌های انسانی که همواره در تغییر و نوزایی است از اهمیت بسزایی برخوردار است.

در همین راستا کتاب الگوی بهینه در طراحی مجتمع‌های مسکونی، اثر بابک جهانگیریان؛ در شش فصل «کلیات، بررسی ماهیتی الگوی هندسی متعارف (اقلیدسی) و فراکتال، پیشینه و نمونه‌های مشابه، معرفی بستر طرح و آنالیز سایت، برنامه فیزیکی مجموعه‌ی زیستی و روند دستیابی به طرح» به نگارش درآمده که به بررسی و تحلیل آن‌ها پرداخته است.

گزیده کتاب الگوی بهینه در طراحی مجتمع‌های مسکونی 

2-2- معماری و هندسه 
از مدت‌ها قبل معماری در پی هندسه بوده است. رابطه حسی بین هندسه و معماری در تمام علایق بشری از قبیل دلباختگی، انتقال مفاهیم وابستگی و اعتقاد به برتری کمال، نمود یافته است. این حس در سه مرحله، یعنی اشتیاق، جذبه و دستیابی نمودار می‌شود. اشتیاق معماری به هندسه ناشی از اشتیاق آن به کمال و اتمام و نیز اشتیاق به کمال یافتن و تحقق پیدا کردن توسط نیرویی برتر از خویش است. در این خصوص وابستگی معماری به هندسه بر پایه امید به کمال بوده است.
نقش هندسه فراهم آوردن مواد برای تحقق در معماری است و بررسی دقیق‌تر نشان می‌دهد که این کار را در دو جنبه وسیع انجام می‌دهد. تمایل معماری به هندسه برای تحقق از طریق گفتمان مادی و حسی و در عین حال از طریق یک ترکیب مجرد و معرفتی است. در مورد اول هندسه برای یک دنیای حس شده، اندازه (مقیاس) و تصویر فراهم می‌آورد. در مورد دوم هندسه انتظامی ذهنی است که ارتباطش را علی‌رغم دنیای حسی با جای دادن و قبولاندن پارادوکس‌های ریاضی از طریق رابطه خط با عدد تصریح می‌کند.. .