
کتاب سقای آب و ادب از آقای سید مهدی شجاعی درباره حضرت عباس علیه السلام هست . متن این کتاب ادبی هست ، در یک ابتکار جالب هر فصل حضرت عباس با یک فرد یا چیز دیگه پیوند زده شده : بخش اول عباسِ علی : روایت از حضور حضرت عباس بر شریعه فرات شروع میشه بعد به جنگ صفین میره و نوجوانی حضرت عباس علیه السلام، باز فرات و بعد روایت ازدواج امیر المومنین با ام البنین علیها السلام و باز این رفت و آمد روایت میان گذشته و حال ادامه داره. بخش دوم عباسِ ام البنین و در این بخش هم مثل بخش قبل روایت حال و گذشته است با حضور حضرت ام البنین و روایت شیرین ازدواج ایشون با امام علی علیه السلام این بار از دیدگاه ایشون . بخش سوم عباسِ عباس و این بخش از زبان حضرت عباس به زیبایی روایت شده . بخش چهارم عباسِ سکینه و این رابطه عمیق سکینه سلام الله علیها و عموشون و مشک .بخش پنجم عباسِ مواسات در این بخش شاهد دلاوری و رزم حضرت عباس و رجز خوانی ایشون هستیم. بخش ششم عباسِ زینب: این بخش از زبان حضرت زینب خطاب به حضرت عباس هست تقریبا . بخش هفتم عباسِ ادب . بخش هشتم عباسِ حسین : در این بخش رفتن امام حسین علیه السلام بالای سر ایشون هست . بخش نهم عباسِ فرشتگان که بخشی طولانی و بسیار زیباست . بخش دهم و بخش پایانی کتاب :عباسِ فاطمه سلام الله علیها. کتاب سقای آب و ادب روایتی متفاوت ، احساسی و بسیار زیبا داره ، تین کتاب دوست داشتنی و خلاقانه است ، مثلا بخش عباس فرشتگان ، من جای دیگه ای این طور پرداختن به حضرت عباس علیه السلام رو ندیده بودم ، و این که کتابی حدودا در دویست و پنجاه صفحه صحنه اصلی حضور حضرت عباس بر سر شریعه فرات هست و بعد روایت عقب و جلو میشه و البته این کار بسیار دلنشین انجام شده . خوندنش رو پیشنهاد میکنم. این یادداشت رو برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب
اگر این کتاب رو نخونید معنی واقعی کتاب رو نمیفهمید
به نام خدا . اسمِ کتاب خود خلاصهایست بر تمامِ آنچه که باید از رموزِ کلمات واقف شد؛ "سقای آب و ادب" ... سقایی که با دستانش تو را راهیِ کشتیِ نجاتِ حسین میکند و تو را به حسین میرساند. سقایی که نه من توانِ برشمردنِ فضایلش را دارم و نه کلمات میتوانند آنطور که شایستهی اوست حقش را ادا کنند.عباس را فقط حسین باید معرفی کند و به راستی چه کسی بهتر از خورشید، توانِ معرفیِ ماه را دارد؟! اگر طالبِ این هستی که حسین را بیشتر از دیروز بشناسی_که باید هم شناخت_باید ابتدا دستِ توسل به درگاهِ عاشقِ راستینش_عباسبنعلی_بزنی و طریقهی معاشقه با معشوق را از او بیاموزی. کربلا، پایانِ حیاتِ عباس نبود، بلکه آغازِ تجلیِ چشمگیر و دستگیرِ سقاییاش بود و باید دانست هرکس که خواهانِ کسبِ معرفتِ حسینی باشد را، با دستانِ بریدهاش رهنمون خواهد کرد. کتابِ "سقای آب و ادب" به زیبایی هرچه تمامتر گوشهای از جلوهگریهای ماهِ بنیهاشمیون را از کلامِ فصیحِ علی، امالبنین، سکینه، زینب، حسین و فاطمه_صلواتالله علیهم اجمعین_ بیان کرده که طریقی است برای درکِ گوشهای از جلال و جمالِ مردانه و مریدانهاش. اما در کنارِ آن، خوب است که عباس را از لسانِ فرشتگانِ هفت آسمانها بخوانید؛ فرشتگانی که خود معترفند که عباس را آنطور که باید نتوانستهاند بشناسند. . اینها همه برای آن است که چون مایی در این کرهی خاکی، دستِ توسل و تضرع و ارادتمان را به بالا بلندای قامتِ آستانِ حضرت معبود بالا ببریم و بخواهیم تا دستمان را در دستانِ عباس قرار دهد. و حقاً کسی که دست در دستانِ عباس قرار دهد، هم حسین را و هم خدای حسین را میسورانهتر خواهد شناخت. پیشنهاد میکنم برای شناختِ این شخصیتِ بیبدیلِ عاشورا، این کتابِ زیبا را از دست ندهید!
باتشکرازشماکتاب خیلی خوبی بود.
من خیلی دنبال این کتاب گشتم. لطفا رایگانش کنید.
کتاب خیلی خوبی بود، خیلی عالی