0.0از 0

کتاب صوتی خلاصه کتاب طوفان

۱۷٬۹۰۰
دریافت کتاب
  • صوتی
هنوز نظری ثبت نشده!
اولین نظر را شما بذارید
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی خلاصه کتاب طوفان

داستان مردمی که با چهره‌ی مرگ روبه‌رو می‌شوند! جوزف کنراد در اثر هیجان‌انگیز خود، خلاصه کتاب طوفان، داستان مسافرانی را روایت می‌کند که در دل دریاهای پرتلاطم با طوفانی سهمگین مواجه می‌شوند. در لحظاتی که که همه انتظار مرگ را می‌کشند، نویسنده جدال درونی شخصیت‌ها را به‌دقت و به بهترین شکل ترسیم کرده است. جنبه‌های روانشناختی این رمان نیز درخور توجه است.

حتماً لازم نیست دریانورد باشیم تا بدانیم که طوفان بزرگترین دشمن هر سفر دریایی است. جوزف کنراد که بیست سال از زندگی خود را بر روی عرشه و در دل دریاهای طوفانی گذرانده، در خلاصه کتاب صوتی طوفان، دریا را به‌گونه‌ی دیگری به شما نمایش می‌دهد. 

ناخدا مَک‌وِر به همراه مسافرانی که هر یک حالات روحی خاص خود را دارند، سوار بر موج‌ها، راهی سفری طولانی و پرخطر می‌شوند. اگر چه همگی می‌دانند که خطرات احتمالی در کمین آن‌هاست اما کسی وقوع یک طوفان هولناک را پیش‌بینی نکرده است. بالاخره طوفان سر می‌رسد تا اهالی کشتی یکی از سخت‌ترین روزهای زندگی خود را تجربه کند. هرچند موضوع اصلی داستان و حتی عنوان آن بر یک پدیده‌ی طبیعی متمرکز است اما درحقیقت جوزف کنراد قصد دارد تا حال‌و‌هوای درونی شخصیت‌هایش را برایمان ترسیم کند. از این لحاظ می‌توانیم خلاصه کتاب صوتی طوفان را اثری روانشناختی بدانیم که واکنش‌های درونی افراد را نسبت به چالش‌های دنیای بیرون مجسم می‌کند. گویی دوربین نویسنده به سمت دریا‌ی بیکرانه و در مقابل طوفان قرار نگرفته، بلکه روبه‌سوی تک‌تک مسافران است تا تلاطم درونی ایشان را برایمان روایت کند.

با خواندن این داستان بی‌نظیر، نه‌تنها ما به شخصیت حقیقی افراد پی می‌بریم، بلکه خود ناخدا و مسافران هم به درک بهتری از خود دست می‌یابند. دریا، طوفان و مرز باریکی که مرگ و زندگی را از هم جدا می‌کند، این فرصت را به شخصیت‌های داستان می‌دهد که خود و توانایی‌هایشان را به‌گونه‌ی دیگری بشناسند. هنری جیمز نویسنده‌ی مشهور آمریکایی معتقد است که هیچ نویسنده‌ای بهتر از جوزف کنراد نتوانسته دریا و زیبایی‌هایش را به زبان کلمات بیان کند. علاوه‌بر این به نظر می‌رسد نگاه تیزبین جوزف کنراد به جز دریا، مسافران دریا را هم به بهترین شکل ترسیم کرده است. مشخصه‌ای که نظیر آن را در آثار فئودور داستایوفسکی، نویسنده‌ی نابغه‌ی روس می‌بینیم.

اگر شما هم مشتاق خواندن این رمان هستید اما فرصت کافی برای مطالعه‌ی آن را ندارید، خلاصه کتاب صوتی طوفان فرصت بی‌نظیری برای آشنایی با این شاهکار ادبی در اختیارتان قرار می‌دهد. گفتنی است این اثر جزو چکیده‌ی پنجاه رمان کلاسیک به شمار می‌آید و در حقیقت معرفی‌نامه‌ی کوتاهی برای متن اصلی رمان است. کلاید نهرنز گردآوری این مجموعه را به انجام رسانده.

اثر حاضر با ترجمه‌ی مریم قنبری و خوانش سحر بیرانوند، از سوی نشر صوتی نوژین منتشر شده است.

گزیده خلاصه کتاب طوفان

روی عرشه هیچ‌چیز به جز دو قایق نجات باقی نمانده بود. اما هنوز خبرهای خوبی نیز شنیده می‌شد. آن‌ها توانسته بودند دوباره سکان را در دستشان نگه دارند و موتورها همچنان کار می‌کردند و با وجود حجم آبی که بر رویشان می‌ریخت، دریچه‌های عرشه هیچ صدمه‌ای ندیده بودند.

در میان همه این حوادث، سرملوان ناگهان نزد آن‌ها آمد تا گزارش دهد که باربران چینی زیر عرشه شورش کرده‌اند. ناخدا، آقای جوکس را که هیچ علاقه‌ای برای رفتن به زیر عرشه نداشت را برای بررسی شرایط به آنجا فرستاد. زمانی که آقای جوکس پائین رفت با یک ویرانی کامل روبرو شد. مشکل از آنجا شروع شد که صندوق‌های چوبی باربرها که شامل تمام دارایی‌های آن‌ها بود، شکسته و خرد شده بود و از یک طرف انبار کشتی به طرف دیگر حرکت می‌کرد. تمام پول‌های داخل صندوق‌ها و پس‌اندازشان پراکنده شده بود، باربران در همان حال که باعجله برای جمع کردن پولشان تلاش می‌کردند، ناامیدانه نیز سعی می‌کردند تا در اثر حرکات دورانی کشتی پرت نشوند و همین امر باعث ایجاد هرج‌ومرج فراوانی در اتاقک زیر عرشه شده بود.