کتاب تیغ و عسل (جلد اول) pdf
روایتی از یاران امیر مومنان علی علیه السلام
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب تیغ و عسل (جلد اول)
کتاب «تیغ و عسل» نوشته غلامرضا آبرویی، مجموعهای دو جلدی است و نشر معارف آن را به چاپ رسانده است که با نگاهی داستانی و کتابی تصویرسازی شده به زندگی یاران وفادار امام علی (ع) میپردازد. نویسنده در این اثر تلاش کرده است با زبانی روان و نثری ساده، الگوهایی از ایمان، شجاعت و مهربانی را برای نوجوانان و جوانان بازگو کند.
عنوان «تیغ و عسل» خود گویای محتوای کتاب است. «تیغ» نماد صلابت، پایداری و ایستادگی در برابر دشمنان و سختیهای زمانه است، و «عسل» نشانهی عطوفت، محبت و لطافت روحی یارانی که علاوه بر حضور در میدان نبرد، در زندگی فردی و اجتماعی نیز سرشار از رحمت و دوستی بودند. این ترکیب دوگانه، جوهرهی اصلی کتاب را شکل میدهد؛ تلفیقی از صلابت و عطوفت، سختی و شیرینی.
ساختار کتاب شامل مجموعهای از داستانهای کوتاه مستقل است. هر داستان گوشهای از زندگی یکی از این شخصیتهای شاخص را بازگو میکند؛ گاه از رشادت در میدان نبرد سخن میگوید و گاه از لحظات عمیق دعا و نیایش. نویسنده کوشیده است مفاهیمی همچون وفاداری، صبر، بصیرت، حقطلبی و ایمان را از خلال روایتها برجسته کند و آنها را در قالبی داستانی و ملموس به مخاطب ارائه دهد.
زبان و سبک کتاب بهگونهای انتخاب شده که علاوه بر سادگی، جذابیت نیز داشته باشد. نویسنده از شعارزدگی و خشکگویی تاریخی پرهیز کرده و با بهرهگیری از صحنهپردازی و دیالوگهای زنده، داستانها را برای مخاطب نوجوان قابل لمس کرده است. بدین ترتیب، کتاب نهتنها یک منبع تاریخی یا مذهبی محسوب میشود، بلکه اثری تربیتی و الهامبخش است که نسل جوان میتواند با آن ارتباط عاطفی برقرار کند.
از نقاط قوت اثر، شخصیتپردازی دقیق و توجه به جنبههای انسانی و اخلاقی قهرمانان است. کتاب توانسته آموزههای دینی و ارزشهای اخلاقی را در قالبی دلنشین و غیرمستقیم به مخاطب منتقل کند. اگرچه تمرکز بر تعداد محدودی از یاران است، اما همین تمرکز سبب عمق بیشتر روایتها شده است.
در مجموع، «تیغ و عسل» کتابی است که با بیانی شیرین و داستانی، نوجوان امروز را به دنیای ارزشهای دیرین پیوند میدهد و الگویی روشن از زندگی در مسیر حق و حقیقت ارائه میکند.
گزیده کتاب تیغ و عسل (جلد اول)
ضحاک بن قیس فهری، سپاه بزرگی را به سوی عراق به دنبال خود می کشید. سواران از مرزهای شام گذشتند و در حاشیۀ سرزمین عراق تاختند، در ثعلبیه کاروان حاجیان را غارت کردند و در قطقطانه گروهی را کشتند. آن ها بر سر راه خود چنان رعب و وحشتی در دل ها ریختند که خبر سپاه شام به هر شهر و روستایی از عراق می رسید، مردم وحشت زده به خانه ها می گریختند... .