0.0از 0

کتاب پیوندهای بریده

تطهیر با جاری قرآن سوره همزه

موجود کن
  • چاپی
هنوز نظری ثبت نشده!
اولین نظر را شما بذارید
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب پیوندهای بریده

کتاب پیوندهای بریده؛ تفسیر سوره همزه نوشته علی صفایی حائری است و انتشارات لیله القدر آن را منتشر کرده است. سوره هُمَزَه یا لُمَزه صد و چهارمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء سی‌ام قرآن جای دارد. «همزه» و «لمزه» به معنای عیب‌جو و بدگو هستند. خداوند در این سوره مال‌اندوزانی را که با عیب‌جویی از مردم می‌خواهند بر آنان برتری بجویند، تهدید به آتش خُردکننده می‌کند.

برخی از مفسران معتقدند این سوره درباره وَلید بن مُغِیرَه نازل شده که پشت سر پیامبر(ص) تهمت می‌زد و بدگویی می‌کرد. گروهی دیگر آن را در مورد جمعی دانسته‌اند که می‌خواستند پیامبر(ص) را بدنام کنند. در فضیلت تلاوت سوره همزه نقل شده است هر کس آن را در نماز‌های واجب قرائت کند، فقر او از بین می‌رود و روزی به سویش می‌آید و مرگ‌های بد از او دور می‌شود یا در روایتی آمده به اندازه دنیا ثواب به او داده می‌شود.

سوره هُمَزه را به این مناسبت همزه می‌نامند که در اولین آیه آن این کلمه به‌ کار رفته است. سورهٔ هُمَزه ۹ آیه، ۳۳ کلمه و ۱۳۴ حرف دارد. این سوره جزو سوره‌های مفصلات (دارای آیات کوتاه) و از سوره‌های کوتاه قرآن است. کتاب پیوندهای بریده در این جلد خود به تفسیر سورهٔ همزه پرداخته است. خواندن کتاب پیوندهای بریده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم این کتاب را به قرآن‌پژوهان پیشنهاد می‌کنیم.

گزیده کتاب پیوندهای بریده

«آدمی نمی‌تواند خوراکش را بلافاصله در طبیعت بیابد؛ چون وضع گوارشی او با این خوراک‌های طبیعی هماهنگی ندارد و بر فرض هماهنگی و کفایت خوراک‌های طبیعی، در تمامی فصول، اینها به‌دست نمی‌آید. پس آدمی ناچار از کشت و برداشت و انبارداری و سپس دستاس و طبخ و سوخت و ساز است. آدمی نمی‌تواند برای لباس و پوشش در برابر سرما و گرما به پوست و موی تنش کفایت کند. آدمی نمی‌تواند در برابر آفت‌ها و دشمن‌های طبیعی ریز و درشت خود، به غریزه خود تکیه کند. پس به تجربه‌ها و طبابت‌ها نیازمند است. آدمی برای تأمین غریزه و پرورش نسل خود به دیگران محتاج است. خوراک و پوشاک و سلامت و نسل آدمی و حرث و نسل او به‌طور طبیعی و با سیستم غریزی تأمین نمی‌شود؛ پس ناچار به کمک دیگران، به تجربه دیگران، به دانش و تقسیم کار، روی می‌آورد. گذشته از این نیازهای طبیعی و ضعف‌ها و ناتوانی‌ها که انسان را به جمع می‌کشاند، انسان بر اساس ترکیب خاص خودش که از حس و حافظه و هوش و وهم و خیال و فکر و عقل و عواطف و احساسات تشکیل می‌شود، بهترطلبی و بیشترطلبی و تنوع‌طلبی را هم دارد و همین ترکیب نیازآفرین، انسان را به تولید و روابط تولیدی می‌کشاند و او را به قراردادهای اجتماعی و تعهد و مسئولیت می‌خواند.

پس نیازها و ترکیب خاصِ نیازآفرین انسان، اساس اجتماع و قرارداد و تولید و روابط تولیدی است؛ درحالی‌که ترکیب افراد این اجتماع هم می‌تواند طبیعی و یا بر اساس انتخاب و اعتقاد و ائتلاف صورت بگیرد؛ چون عنصر آرزو و آرمان و هدف، در ترکیب خاص انسان ریشه دارد. پس آدم‌ها بر اساس استعدادهای پیچیده و ترکیب خاصشان، نیازهای گسترده‌تر می‌یابند؛ نیازهایی که یک فرد برای تأمین آن کافی نیست و ناچار به جمع می‌پیوندد.

و این داستان حتی در جوامع حیوانی مثل کندو و... که با این پیچیدگی استعدادها و ترکیب خاص و آرزو و هدف هم همراه نیستند، جریان دارد. هنگامی که نیاز خوراک در اجتماع زنبورها از سطح طبیعی فراتر رفت و آن ها نتوانستند بلافاصله این نیاز را از طبیعت تأمین کنند و محتاج عسل و شیره‌ای شدند که باید آن را بسازند، ناچار تقسیم کار و تشکیلات اجتماعی شکل می‌گیرد و برای تحلیل باید جلوتر از این روابط تولیدی را جست‌وجو کرد و به ترکیبی روی آورد که به نظام تولیدی و روابط تولیدی و یا نظام اجتماعی و قراردادهای اجتماعی می‌انجامد.»