کتاب خانواده در تند باد pdf
در دفاع از خانواده و جامعه خانواده محور
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب «خانواده در تندباد»
کتاب خانواده در تندباد نوشته سیداحمد ساویز و با ویراستاری سعید فلاحی، اثری پژوهشی و تحلیلی دربارهٔ جایگاه و اهمیت خانواده در جامعهٔ معاصر است که نشر معارف آن را منتشر کرده است.
این کتاب با رویکردی جامعهشناختی و روانشناختی، به بررسی کارکردهای خانواده، آسیبهای وارده بر این نهاد و چالشهای فرهنگی و اجتماعی پیشروی آن میپردازد. نویسنده تلاش کرده است با بهرهگیری از تجربیات شخصی و ارجاع به آثار متفکران غربی و ایرانی، تصویری جامع از وضعیت خانواده در جهان امروز ارائه دهد.
این کتاب اثری در حوزهٔ ناداستان اجتماعی است که به بررسی بنیاد خانواده و نقش آن در شکلدهی جامعهٔ انسانی میپردازد. سیداحمد ساویز، نویسندهٔ کتاب، با تکیهبر تجربهٔ سالها فعالیت در حوزهٔ مشاوره و پژوهش اجتماعی، تلاش کرده است تصویری از وضعیت خانواده در ایران و جهان معاصر ترسیم کند.
ساختار کتاب بر پایهٔ گفتارهایی منظم شکل گرفته که هر یک به جنبهای از خانواده، از تعریف و تاریخچه تا کارکردها و آسیبشناسی، اختصاص یافته است. نویسنده در این اثر، علاوهبر تحلیلهای شخصی، از منابع و پژوهشهای متعددی بهره برده و دیدگاههای متفکران غربی و ایرانی را کنار هم قرار داده است. کتاب با مقدمهای آغاز میشود که دغدغههای نویسنده دربارهٔ فروپاشی ارزشهای خانوادگی و تأثیرات فرهنگ مدرن بر این نهاد را بیان میکند. در ادامه، مباحثی چون خانوادهٔ طبیعی، کارکردهای منحصربهفرد خانواده، آسیبهای تاریخی و معاصر، بحرانهای خانواده در جامعهٔ مدرن و راهکارهای برونرفت از بحرانها مطرح شدهاند. این کتاب با زبانی تحلیلی و مستند، تلاش دارد اهمیت خانواده را در حفظ سلامت روانی و اجتماعی جامعه برجسته کند و راههایی برای تقویت این نهاد پیشنهاد دهد. خلاصه کتاب خانواده در تندباد کتاب «خانواده در تندباد» با طرح پرسشهایی دربارهٔ وضعیت خانواده در عصر حاضر آغاز میشود و به بررسی ریشههای بحرانهای خانوادگی میپردازد. نویسنده معتقد است بسیاری از آسیبهایی که امروز خانوادهها با آن مواجهاند، نهتنها ناشی از قصور فردی، بلکه نتیجهٔ تندبادی فرهنگی است که عامدانه برای تضعیف خانواده به راه افتاده است.
گزیده کتاب خانواده در تندباد
«به عنوان یک محقق اجتماعی و مشاور خانواده بارها با شکایتها و درد دلهای اعضای خانوادهها مواجه بودهام. بانوانی که از بی مسئولیتی همسران خود دل نگران هستند. آقایانی که از کاهش جاذبه و کشش در رابطه با همسر خود شکایت دارند. زنان و شوهرانی که از نبود درک متقابل از همدیگر و احساس «تنهایی متاهل بودن» رنج میبرند. همچنین پدران و مادرانی که با فرزندان خود احساس تفاهم ندارند و دلنگران فرزندانی هستند که از فرهنگ خانواده خود بریدهاند و پدر و مادر را نیز در حل مسایل خود ناتوان میپندارند. آنان دلواپس فرزندانی هستند که عقاید متفاوتی پیدا کردهاند و به تجارب نسلهای قبلی بیاعتنا هستند. در سمت فرزندان هم دلایلی برای عدم رضایت وجود دارد. برخی از فرزندان ما احساس تنهایی میکنند و معتقدند پدر و مادر در زمانی که نیاز داشتهاند، حضور موثر در زندگی آنان نداشته و عمدتا مشغول کار خارج از خانه بودهاند. بعضی از آنان نیز فکر میکنند که پدران و مادران متعلق به نسلهای گذشته هستند و آنان باید به دنیای جدید بپیوندند.
براین اساس آنها تصور میکنند که خبرهای مهم، متعلق به بیرون از خانه است و دلبستگی به رابطه با والدین مانع از ترقی اجتماعی آنان میشود. و به همین دلیل بسیاری از آنان از ازدواج نیز امتناع میکنند. زیرا فکر میکنند تعهد و پایبندی عاطفی میتواند مانع از آزادی عمل آنها شود. این آسیبها از کجا بر جامعه انسانی وارد شده است؟ آیا آن گونه که برخی مشاوران خانواده قلمداد میکنند، در این سختیها خود ما مقصریم؟ بخش قابل توجهی از این آسیبها ناشی از قصور افراد نیست، بلکه ناشی از تندباد فرهنگی است که عامدانه برای تخریب خانواده به راه افتاده.»