0.0از 0

کتاب صوتی خلاصه کتاب فان مرمری

۱۵٬۹۰۰
دریافت کتاب
  • صوتی
هنوز نظری ثبت نشده!
اولین نظر را شما بذارید
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی خلاصه کتاب فان مرمری

خلاصه کتاب فان مرمری، چهارمین اثر ناتانیل هاثورن، رمانی‌ست تخیلی و نمادین که با فضای گوتیک خود به‌نوعی با دوران شکوفایی هنر در اروپا گره خورده. از سوی دیگر، عشق، جادو و مسیحیت ستون‌های اصلی این کتاب را می‌سازند. خلاصه کتاب حاضر شما را با یکی از برجسته‌ترین آثار ادبیات کلاسیک آشنا می‌کند.

داستانی نیمه‌تمثیلی و نیمه‌تخیلی که تأثیر اندیشه‌های فرهنگی اروپا را بر اخلاق آمریکایی نشان می‌دهد. «مریم»، «هیلدا»، «کنیون» و «دوناتلو» دوستانی هستند با عقاید گوناگون که زندگیشان طی ماجراهای عجیبی دگرگون می‌شود. درست وقتی که در حال بازدید از یک گالری هنری هستند و مجذوب یک مجسمه‌ی مرمری شده‌اند؛ ناگهان با مدل مریم روبه‌رو می‌شوند! البته این نخستین آشنایی مریم با مدلش نیست.

پیش از این نیز، هنگامی که داشتند از گوردخمه‌ی کالیکتوس یکم دیدن می‌کردند، مریم یکباره ناپدید می‌شود، اما پس از آنکه مجدداً به دوستانش می‌پیوندد، ادعا می‌کند که مردی در تاریکی او را راهنمایی کرده است. ناتانیل هاثورن در خلاصه کتاب صوتی فان مرمری (The marble faun) به کمک شخصیت‌هایی که هر یک به کشور و فرهنگ خاصی تعلق دارند، می‌کوشد تا ابعاد اجتماعی و هنری برخورد بین کشورها را به نمایش بگذارد.

در این داستان تأثیر دین را به‌وضوح بر اندیشه و رفتار شخصیت‌ها می‌بینید. همچنین از همان ابتدای خلاصه کتاب صوتی فان مرمری رگه‌هایی از عشق را بین قهرمانان داستان احساس می‌کنید. دوناتلو عاشق مریم است اما مریم علاقه‌ی او را جدی نمی‌گیرد. کنیون هم به هیلدا علاقه دارد اما گویا هیلدا درون خود علاقه‌ای نسبت به او احساس نمی‌کند. ناتانیل هاثورن فضای رازآلود داستان را به هنر و تاریخ پیوند زده است. رفته‌رفته ماجرا رنگ جنایی هم گرفته و حتی پای نیروهای شیطانی به داستان باز می‌شود.

مخاطبانی که علاقه‌مند به آشنایی با این رمان هستند اما فرصت کافی برای مطالعه ندارند، می‌توانند با شنیدن خلاصه کتاب صوتی فان مرمری، به طرح اصلی و ساختار کلی رمان پی ببرند. اثر حاضر از مجموعه‌ی چکیده‌ پنجاه رمان کلاسیک است که کلاید نهرنز گزینش و گردآوری آن را به عهده داشته. این خلاصه کتاب را با برگردان فاطمه عبدی‌زاده و خوانش سحر بیرانوند از سوی انتشارات نوژین می‌شنوید.

گزیده خلاصه کتاب فان مرمری

یک روز مریم و دوناتلو در حال پیاده‌روی هستند. او طبق معمول در حال ابراز عشق به مریم و مریم هم طبق معمول در حال رد کردن این احساس است. آن‌ها به گروه نوازنده‌ای می‌رسند که در حال نواختن موسیقی شادی هستند دوناتلو تحت تأثیر موسیقی شروع به رقصیدن می‌کند. مریم کنار می‌ایستد و در کمال تعجب می‌بیند که رقصنده‌ای جست‌وخیزکنان روبه‌روی او لباسش را به تندی در هوا تکان می‌دهد.

او مدل است! وقتی دوناتلو می‌خواهد کنار مریم بنشیند مریم می‌گوید «همین الان باید بروی!» دوناتلو زمزمه می‌کند «آن شخص که آنجا در سایه ایستاده و به تو اشاره می‌کند که دنبالش بروی کیست؟» مریم پاسخ می‌دهد «هیس، تنهایم بگذار! زمان تو به سر رسیده؛ الان نوبت اوست.» دوناتلو بانگ برمی‌آورد «از او متنفرم» مریم در پاسخ می‌گوید «اگر راضی می‌شوی باید بگویم من هم از او متنفرم.»