کتاب ضاحیه pdf
روایت های قبل، حین و بعد از شهادت سید حسن نصرالله
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب ضاحیه
گزیده کتاب ضاحیه
دستگیره در را حرکت میدهد و از اتاق خارج میشوم. آن قدری ناراحتم که نمیتوانم در سازمان بمانم، سوار یکی از خودروهای ویژه میشوم و از راننده میخواهم من را گوشهای از شهر پیاده کند. میخواهم درست شبیه روزهایی که کودکی خردسال بودم و پدرم دستم را میگرفت و در شهر قدم میزدیم امروز هم در پیادهروهای تل آویو راه بروم.
تصویر آن سالها هنوز در پیش چشمانم است که پدرم هر بار حین پیاده روی دست محبت بر سرم میکشید و از برنامههای آیندهاش برای تصاحب این سرزمین میگفت. آن سال ها خیلی کم سن بودم؛ اما پدرم سعی میکرد با انتقال تجربیات گرانبهایی که دارد مسیر زندگیام را به سمتی سوق دهد که در سالهای حساس اوج گیری اسرائیل بتوانم به مهرهای مهم و تأثیرگذار تبدیل شوم.
همین طور هم شد تمام تلاشم را به کار گرفتم و جزء به جزء نکاتی را که پدرم از آنها به عنوان گنجینهای ارزشمند و گرانبها یاد میکرد به ذهن سپردم. باد خنک از دریا به شهر میوزد و صورتم را نوازش میکند. همان طور که با یاد گذشته در حال قدم زدن هستم، ناگهان صدای جیغ بلندی بیخ گوشم میپیچد و لرزهای به جانم میاندازد. مبهوت به اطرافم نگاه میکنم و جوانی را میبینم که با چابکی به سمت مردی قوی هیکل که با لباس نظامی و اسلحه در گوشهای از خیابان ایستاده است حمله میکند و سپس چند ضربه پی در پی به او میزند.
