کتاب مرشد و مارگاریتا
- چاپی
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
کتاب مرشد و مارگاریتا، اثر میخائیل بولگاکف، با ترجمهی بهمن فرزانه به رشته تحریر درآمده و در انتشارات امیرکبیر منتشر و در دسترس علاقهمندان به کتابهای داستانی قرار گرفته است.
- معرفی کتاب مرشد و مارگریتا
- خلاصه کتاب مرشد و مارگریتا
- خرید کتاب مرشد و مارگریتا
- دانلود کتاب مرشد و مارگریتا
معرفی کتاب مرشد و مارگاریتا
مرشد و مارگاریتا نوشته میخائیل بولگاکف، یکی از مهمترین و مشهورترین رمانهای قرن بیستم روسیه است که بارها به عنوان کتابی نمادین مورد توجه قرار گرفته است. این رمان که نوشتن آن از دهه ۱۹۲۰ آغاز شده بود، دههها پس از مرگ بولگاکف، یعنی در سالهای ۱۹۶۶-۱۹۶۷، برای اولین بار با حذفیات بسیار زیاد منتشر شد و به یک کتاب کلاسیک در میان روشنفکران شوروی تبدیل شد.
رمان به دلیل ترکیب ژانرهای رئالیسم جادویی، فلسفی، سیاسی و عاشقانه، در ادبیات جهان جایگاه ویژهای پیدا کرد و به دهها زبان زنده دنیا ترجمه شد. مرشد و مارگاریتا نه تنها یک اثر کلاسیک روسی، بلکه یک اثر جهانی است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی، مخاطبان و دوستداران خود را دارد و با گذشت زمان، همچنان در فهرست کتابهای پرفروش بسیاری از کتابفروشیهای بزرگ جهان است.
این رمان ترکیبی از واقعیت و خیال، طنز و فلسفه، و نقد اجتماعی است و داستانهای موازی متعددی را روایت میکند. نویسنده در این کتاب بسیار هوشمندانه، بوروکراسی، فساد اداری، سانسور ادبی و سرکوب روشنفکران در دوران استالین را به چالش میکشد و نقدی عمیق بر جامعه شوروی زمان خود ارائه میدهد و به همین دلیل تا سالها پس از مرگ او اجازه انتشار نیافت.
دانلود کتاب مرشد و مارگاریتا
نسخه الکترونیک کتاب مرشد و مارگاریتا را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و سپس در کتابخوان فراکتاب آن را مورد مطالعه قرار دهید.
خلاصه کتاب مرشد و مارگاریتا
داستان در دو بعد زمانی و مکانی مختلف جریان دارد: مسکو در دهه ۱۹۳۰ و اورشلیم در دوران عیسی مسیح. در مسکو، استاد، نویسندهای برجسته، با سرکوب شدید حکومت شوروی روبرو میشود. نمایشنامهاش درباره پونتیوس پیلاطس لغو میشود، آثارش سانسور شده و از اتحادیه نویسندگان اخراج میشود. او به مردی طرد شده و منزوی تبدیل میشود که هیچ راهی برای ادامه زندگی ندارد. با الهام و عشق معشوقهاش، مارگاریتا، استاد دست به نوشتن رمانی میزند که در آن همه شخصیتها، از جمله خود او و مارگاریتا، به صورت طنزآمیز و انتقادی بازتاب یافتهاند. شخصیت اصلی این رمان، ولند، نماینده نیروی تاریک و ماورایی است که برای انتقام از کسانی که استاد را تحقیر و نابود کردهاند، وارد مسکو میشود.
ولند، به همراه همراهان عجیب و غریبش، نظم ظاهری جامعه را به هم میریزند و فساد، ریاکاری و ضعفهای انسانی را با طنز و سحر آشکار میکنند. در همین حال، مارگاریتا برای نجات استاد و نجات عشقشان، با ولند قراردادی میبندد و در سفری پرماجرا، قدرت عشق و فداکاری را به نمایش میگذارد.
در بعد دوم داستان، روایت زندگی پونتیوس پیلاطس و برخوردش با عیسی مسیح، به صورت موازی و فلسفی روایت میشود که سوالاتی عمیق درباره حقیقت، ایمان و اخلاق را مطرح میکند. مرز بین واقعیت و خیال در داستان به تدریج محو میشود و خواننده را به دنیایی پیچیده و جذاب دعوت میکند که در آن عشق، خیانت، طنز و رازهای وجودی به هم تنیدهاند.
رمان مرشد و مارگاریتا به شکل پیچیدهای به تقابل خیر و شر، آزادی، نقش هنرمند، عشق و رستگاری میپردازد. میخائیل بولگاکف در این اثر نشان میدهد که شر، تجسم یافته در شخصیت ولند، نه تنها وجودی ضروری بلکه عاملی است برای برداشتن نقاب از چهره ریاکاریها و آشکارسازی حقیقت پنهان. رمان همچنین نقدی کوبنده بر نظام استالینیستی، سانسور و حاکمیت پلیسی است که در آن ترس از بیان آزادانه نظرات بهوضوح احساس میشود. این فضای خفقان، در تقابل با مفهوم آزادی قرار دارد. شخصیت استاد نمادی از هنرمندی است که به خاطر گفتن حقیقت، توسط سیستم رسمی سرکوب میشود. رمان او به دلیل بیان واقعیتهای تلخ و غیرقابل قبول، برای حکومت «خطرناک» شناخته میشود و همین مسئله سرنوشت او را رقم میزند.
اگر به ادبیات کلاسیک عمیق، داستانهای فانتزی فلسفی، نقدهای اجتماعی و روایتهای عاشقانه حماسی علاقه دارید، این کتاب قطعاً برای شماست. خواندن آن نیازمند حوصله و تأمل است، اما تجربهای کاملاً منحصربهفرد و فراموشنشدنی برایتان خواهد بود.
برشی از متن کتاب مرشد و مارگاریتا
پنطیوس پیلاطوس
... در صبح زود روز چهاردهم ماه بهاری نیسان، حاکم یهودا، پنطیوس پیلاطوس پیچیده در شنلی سفید با آستر سرخ رنگ، با قدم هایی آهسته و با وقار، از میان دروازه ی بین دو باله ی قصر هرودیس پادشاه وارد شد.
والی بیش از هر چیز دیگر در جهان، از عطر گل سرخ نفرت داشت. روز بدیُمنی آغاز شده بود و درست همین بوی عطر، از سحر آن روز، همه چیز را در دل والی به درد آورده بود.
به نظرش می رسید که حتی از درختان سرو و نخل باغ نیز عطر گل سرخ تراوش می شد و این بوی عطر لعنتی، با بوی چرم زین و عرق بدن محافظ اسب سوار او نیز مخلوط شده است.
از قسمت بالای باغ، دود سر کشیده بود و به میان باله های جلوی قصر می رسید، جایی که اولین گروه سپاه دوازدهم رومی، ملقب به رعد، که همراه والی به اورشلیم آمده بود، مستقر شده بودند. به آن دودی که نشانه ی این بود که آشپزان هنگ دارند غذا تهیه می کنند، بوی غلیظ عطر گل سرخ آمیخته شده بود.
- آه، پروردگارا! پروردگارا! برای چه دارید مرا مجازات می کنید؟ آری، شکی نیست، خودش است، خودش است، همان بیماری وحشتناک، همان سردرد وحشتناک. فراری از آن وجود ندارد. باید سعی کنم که سر خود را تکان ندهم.
کف زمین با موزاییک فرش شده بود. در کنار فواره، یک صندلی بود. بدون این که به کسی نگاهی بیندازد، روی آن نشست و دست خود را دراز کرد. منشی او محترمانه عریضه ای را که روی پوست نوشته شده بود، در دست او گذاشت. والی بدون اینکه بتواند جلوی درد خود را بگیرد با عجله نگاه سریعی به آن عریضه انداخت. سپس، آن را به دست منشی بازگرداند و به زحمت گفت: «محکوم اهل جلیله است؟ آیا آن را به نزد حاکم بخش برده اید؟».. .
خرید کتاب مرشد و مارگاریتا
نسخه چاپی کتاب مرشد و مارگاریتا را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و پس از دریافت کتاب از محتوای ارزشمند آن بهره وافی و کافی ببرید.
مشخصات کتاب مرشد و مارگاریتا در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | امیرکبیر |
نویسنده: | میخاییل بولگاکف |
مترجم: | بهمن فرزانه |
تعداد صفحه: | 480 |
موضوع: | رمان خارجی، داستان خارجی |
قالب: | چاپی و الکترونیک |