کتاب عصر آبونمان
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب عصر آبونمان
کتاب عصر آبونمان نوشته مسلم بخشایش، یک نمایشنامه است که توسط نشر نظری منتشر شده است. این اثر به مسائل خانوادگی، روابط بین اعضای خانواده و چالشهای ارث و میراث در جامعه معاصر ایران میپردازد. داستان حول محور یک خانواده و یک مهمان ناخوانده میچرخد که ورودش آرامش خانه را برهم میزند و گرههای قدیمی را باز میکند.
گزیده کتاب عصر آبونمان
سیمین (مادر) و سارا (دخترش) در یک پذیرایی نسبتاً شیک روبروی هم و بر روی مبلمانی زیبا نشسته اند. میز جلو مبلی مملو از میوه و تنقلات است. آنها لباس نو و مجلسی به تن دارند. آنها منتظر آمدن مهمانی عزیز هستند. از ظواهر امر پیداست که مهمان آشنا است زیرا سیمین بدون حجاب و سارا با حجاب است. هر دو مقداری مضطرب به نظر میرسند اما در تلاشند تا خود را آرام نشان بدهند. تلویزیونی بزرگ در گوشه پذیرایی روشن است. اما صدایش را خیلی کم کردهاند. خودشان هم دلیل روشن بودن تلویزیون را نمیدانند زیرا دایماً خودشان را با آیینه دستیشان چک میکنند و در مورد شکل و ظاهرشان نظر میدهند و اصلاً توجهی به آن نمیکنند.
سیمین: خدا کنه زودتر بیاد دیگه بخدا کلافه شدم.
سارا: واسه چی؟
سیمین: چه میدونم . . . اینقد به خودم و خونه رسیدم که نفسم گرفت! (نفس عمیقی میکشد و آینه دستیاش را کنارش میگذارد) پسر بیا دیگه کجا موندی تو آخه!
سارا: هر جا باشه دیگه پیداش میشه (به ساعت دیواری نگاه میکند) آره دیگه الانا پیداش میشه (آینه دستی خودش و مادرش را برداشته و آن ها را زیر مبل می گذارد)
سیمین: ساعت چند بهش زنگ زدی؟
سارا: (با بیعلاقهگی) دو.
سیمین: بهت گفت که دارن میرسن ترمینال؟
سارا: آره گفت تا نیم ساعت دیگه میرسه تهران. بابا نگران نباش دیگه الانا پیداش میشه. میخوای اصلاً یه بار دیگه هم بهش زنگ بزنم؟ (دستش را دراز میکند و یک پرتقال را از روی میز جلو مبلی برمیدارد و شروع میکند به پوست کندن)
سیمین: نه نمیخواد! شاید هم سر ظهری کلافه شده رفته تا یه چیز خنکی بخوره. نمیدونم چرا تنها اومد، اونم بعد از اینهمه سال؟ خواهر منم ظاهراً همچنان درگیر گذشتهاش! (سرش را با تلخی تکان میدهد)
(سارا می خواهد حرفی بزند اما ترجیح میدهد تا با دهان پر حرفی نزند. اما سرعتش خوردنش را بالا میبرد)