0.0از 0

باور نکن

رمان
دسته بندی
چارلی دانلی
نویسنده
شروع قیمت از:
%15
۴۹۹٬۹۰۰
۴۲۴٬۹۱۵
خرید
  • چاپی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب باور نکن

گریس ده سال را به جرم قتل در زندان گذرانده است. اما وقتی مستندساز جوان سیدنی رایان تصمیم می‌گیرد پرونده او را بررسی کند، آنچه که قرار بود حقیقت باشد تبدیل به یک فریب بزرگ می‌شود. طناب روایت شل می‌شود، واقعیت ترک برمی‌دارد و همه چیز رنگی تازه به خود می‌گیرد.

مرز میان دروغ و حقیقت عدالت و قضاوت، آرام آرام محو می‌شود. در این بازی خطرناک کسی نمی‌داند حقیقت در کجا پنهان شده است و چه بهایی باید برای افشای آن پرداخت. آیا گریس بی‌گناه است؟ یا این تنها قسمتی از بازی است که شما نمی‌خواهید آن را باور کنید؟

گزیده کتاب باور نکن

خون، مشکل‌ساز بود.

همین که روی صورتم پاشید، فهمیدم. از خط رویش موهایش سرازیر و روی گونه‌اش جاری شد تا اینکه روی صخرۀ گرانیتی چکید. ابتدا لکه‌های قرمز پراکنده‌ای مثل قطرات ابتدایی باران طوفانی قریب‌الوقوع بود، بعد هم جریانی پیوسته. گویی شیر آب به جایی در سرش ـ‌که به او ضربه زده بودم‌ـ متصل شده و کاملاً باز بود. این اشتباه برآورد و برنامه‌ریزی، شرم‌آور بود؛ چون تا آن لحظه کاملاً بی‌عیب و نقص عمل کرده بودم.

لحظاتی قبل، کف نرم کفش‌هایم در گل‌ولای آخرین پیچ مسیر دشوار صعودم به پیتان فرورفته بود. شدت آدرنالین در بدنم، باعث شده بود مسیرم را تقریباً بدون هیچ زحمتی طی کنم. اندورفین‌ها به دردم می‌خوردند. به تسکین‌دهندگی و انرژی‌زایی آن‌ها احتیاج داشتم تا همان‌طور که بالا آمده بودم، به‌سرعت از کوه پایین بروم.

برای کشتن دیگری، همه‌چیز باید کامل، دقیق و همراه با شانس باشد. امیدوار بودم امشب هر سۀ آن‌ها را داشته باشم. او با نگاهی به دوردست‌ها، در میدان دیدم ظاهر شد. خورشید غروب، سایه‌ای از او را بر زمین انداخته بود؛ گویی پلنگی سیاه بر زمین نقاشی شده باشد. کنار زیراندازی ایستاده بود که روی صخرة گرانیتی پهن کرده بود، فلاسکی قهوه و دو فنجان منتظر بودند. خورشید در پس‌زمینه به افق نزدیک می‌شد و درخشش خود را بر آب‌های آرام کارائیب می‌پاشید. تنها قایقی بادبانی با بادبان پر شده از نسیم عصر، این آرامش را برهم می‌زد...