0.0از 0

دام خشم

۱۰۹٬۹۰۰
خرید
  • چاپی
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب دام خشم

کتاب دام خشم اثر دکتر لس کارتر و دکتر فرانک مینرث است که توسط فاطمه رحیمی ترجمه شده و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. این کتاب به موضوع خشم و راه‌های مدیریت آن می‌پردازد.

خشم یک هیجان طبیعی و انسانی است که در پاسخ به تهدید، ناکامی یا بی‌عدالتی تجربه می‌شود. این احساس مانند یک زنگ هشدار درونی عمل می‌کند که نشان می‌دهد مرزهای ما نقض شده یا نیازی برآورده نشده است. خشم به خودی خود مخرب نیست، بلکه نحوه ابراز آن است که تعیین‌کننده پیامدهایش است. ابراز خشم به شکل پرخاشگرانه یا سرکوب‌شده می‌تواند به روابط و سلامت روان آسیب بزند، در حالی که شناخت ریشه‌های خشم و بیان آن به شیوه‌ای جسورانه و کنترل‌شده، می‌تواند به حل تعارض و احقاق حق منجر شود. مدیریت سالم خشم نیازمند خودآگاهی، مهارت‌های ارتباطی و گاه راهبردهای تنظیم هیجان است.

در مدیریت خشم، هدف سرکوب احساسات نیست، بلکه کنترل واکنش‌ها به شیوه‌ای سالم است. درک مفهوم مدیریت خشم و کنترل خشم نیازمند نگاهی فراتر از سرکوب یا انفعال است: این فرآیند، شناخت، پذیرش و هدایت هوشمندانه انرژی هیجانی خشم به سمت رفتارهای سازنده است. کنترل خشم به معنای نفی احساس نیست، بلکه تغییر رابطه ما با آن است.

با داشتن تمایل به مواجهه با خودتان، به خواندن دام خشم بپردازید. در این کتاب یاد می‌گیرید تا اشکال سالم خشم را از ناسالم‌ها تشخیص دهید. تشویق می‌شوید برخی از برجسته‌ترین ویژگی‌هایی که شما را در اسارت اشکال خشم تداوم‌دهندۀ درد نگه می‌دارند، به‌دقت بررسی کنید و از تفکر دربارۀ چگونگی ایجاد اولویت‌های برتری که شما را از بازگشت به الگوهای رفتاری خسته‌کننده منصرف کنند، الهام خواهید گرفت.

گزیده کتاب دام خشم

اگر بتوان خشم را به‌عنوان احساسی در راستای حفظ احترام و ارزش شخصی درک کرد، بر این موضوع که افراد درگیر خشم مزمن، با احساس ارزش خود مشکل دارند، صحه می‌گذارد. افراد همواره عصبانی، اشخاصی دچار ناامنی هستند. هرچند آن‌ها این را نمی‌گویند، اما واکنش‌های خشمگینانه‌شان نشان‌دهندۀ ذهنیتی از وابستگی است که می‌تواند به این‌صورت خلاصه شود: «من شما را مسئول ایجاد احساس خوب نسبت‌به خودم می‌دانم. نباید مرا ناامید کنید. شما رفتار درست را به من بدهکارید تا بتوانم احساس ارزشمندی کنم!» به یک معنا، آن‌ها دیگران را در موقعیتی خداگونه قرار می‌دهند و برای دریافت ارزش به سایرین می‌نگرند.
اگرچه من از بسیاری جهات فردی خوش‌بین هستم، اما بدبینی‌ام باعث می‌شود به این نتیجه برسم که هیچ انسانی قادر نیست به‌اندازۀ کافی سخنان درست بگوید یا کارهای درست انجام دهد تا باعث شود دیگری احساس امنیت کامل کند. بااین‌حال، افراد همواره عصبانی، برخلاف انتظار، امیدوارند که بتوانند به نحوی افراد و شرایط را تا حدی کنترل کنند که به آرامش برسند. در پس ترغیب و اجباری که با خشم همراه است، این امید وجود دارد که دیگران بتوانند آرام کردن شخص عصبانی را بیاموزند و باعث ثبات عاطفی او شوند.