وظایف قلب ها
ترجمه کتاب الهدایه الی فرائض القلوب
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب وظایف قلبها
کتاب وظایف قلبها ترجمه کتاب «الهدایه الی فرائض القلوب» میباشد که توسط بحیا ابن پاقودا اندلسی نوشته شده و به همت حسین علیجعفری و آرش آبائی. در نشر حکمت و عرفان ترجمه و منتشر شده است. کتاب به عنوان یک منبع مهم در زمینه عرفان اسلامی شناخته میشود و حاوی آموزههایی در مورد تربیت قلب، شناخت خداوند، و رسیدن به مقام قرب است.
کتاب وظایف قلبها مشتمل بر یک مقدمه و ده باب است. محور توجه بحیا در مقدمه، تبیین وظایف قلوب است. بحیا با تبعیت از دوگانه سنتی موجود در ادبیات عرفانی یهودی، وظایف بشری را دو تقسیم میکند: وظایف جوارح (علم ظاهر) که شامل کنشهای آشکار، مناسک، اعمال واجب و حدود شرعی است و وظایف قلب (علم باطن) که متشکل از احساسات و مسئولیتهای درونی یا همان ذات، روح، مغز شریعت و دین بوده و مبتنی بر اصل اساسی ایمان است. مقوله نخست شامل ممارست مرتبط با آداب، رسوم و اخلاقیاتی است که تورات بر آنها تأکید دارد و آیینهای عبادی روز شنبه، نماز و خیرات را شامل میشود. نوع دوم از باورهایی مانند وحدانیت پروردگار تشکیل شده است؛ در این میان باید نسبت به خداوند خوف و رجا داشت، توبه کرد و شئونات اخلاقی را رعایت نمود.
گزیده کتاب وظایف قلبها
خوشا به حال کسی که بر خداوند توکل دارد و تمام امید و اعتمادش بر اوست. او مانند درختی خواهد بود که در کنار رودخانه است و ریشههایش از هر طرف به آب میرسد (ارمیا 17:7) و دیگر، آسایش بدن از سفرهای طولانی که بدن را پوسیده میکند، پایان مهلت زندگی را شتاب میبخشد؛ مانند سخن کتاب: در جوانیام توان مرا گرفته و عمرم را کوتاه ساخته است (مزامیر 102:24).
از برخی از زاهدان نقل شده که فردی به کشورها و سرزمینهای دوری برای طلب روزی سفر کرد، در اول کار در آن سرزمین، با مردی روبهرو شد که بت میپرستید. زاهد به او گفت: شما در نهایت کوری و کمتشخیصی، در عبادت این مجسمهها هستید. کافر به او گفت: تو چه چیزی میپرستی؟ زاهد به او گفت: من آفرینندۀ توانای کفایتکننده و یگانۀ روزیدهنده که هیچچیزی مثل او نیست را میپرستم. کافر به او گفت اگر که به روزیات در سرزمینت یقین داشتی، همانگونه که اینجا روزیات را میدهد، پس چرا با وجود مسافت زیاد، بین دو شهر رنج آمدن به این شهر را پذیرفتی، به این ترتیب، حجت بر زاهد غلبه کرد و او ساکت شد و به شهرش بازگشت و از آن زمان زهد پیشه کرد و بعد از آن هرگز سفر نکرد. و از دیگر منافع آن، راحتی روح و جسم از امور سخت و کارهای رنجآور برای بدنها و ترک خدمت و همراهی پادشاهان در کارهایشان و ظلم به رعیتشان است. پس، فرد متوکل از اسباب رزق با آسودهکنندهترین آنها برای جسمش و فراوانترین آنها برای پیشکش کردنش و سازترین آن برای فکرش و توفیقدهندهترین برای برپایی امور واجب شریعت روبهرو میشود، همراه با اینکه بهدرستی یقین دارند که عوامل به روزی او نمیافزاید و از آن چیزی کم نمیکند، مگر به تقدیر خداوند متعال؛ مانند سخن او: سرافرازی انسان نه از غرب میآید نه از شرق و نه هیچ جای دیگر، زیرا هیچکس نمیتواند مایۀ سرافرازی کسی شود جز خدا. اوست که انسانها را داوری میکند و یکی را سرفراز و دیگری را سر افکنده مینماید (مزامیر 75:4). و گفت: در مرتعهای سبز مرا میخواباند بهسوی آبهای آرام هدایتم میکند (مزامیر 23:2).