0.0از 0

کتاب تحقیق و ترجمه مقدمه راداکریشنان بر اوپانیشادها از کتابِ THE PRINCIPAL UPANISHADS

۸۴٬۰۰۰
خرید
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب تحقیق و ترجمه مقدمه راداکریشنان بر اوپانیشادها از کتاب THE PRINCIPAL UPANISHADS

کتاب تحقیق و ترجمه مقدمه راداکریشنان بر اوپانیشادها اثری‌ست پژوهشی و فلسفی که به بررسی مقدمه‌ی دکتر ساروپالی راداکریشنان بر کتاب اصلی‌اش *The Principal Upanishads* می‌پردازد. راداکریشنان، فیلسوف برجسته‌ی هندی و رئیس‌جمهور پیشین هند، در این مقدمه تلاش کرده است مفاهیم بنیادین اوپانیشادها را با زبان فلسفه‌ی مدرن بازخوانی کند و آن‌ها را به دغدغه‌های انسان امروزی پیوند بزند.ترجمه‌ی فارسی این اثر توسط حسین علی‌جعفری انجام شده که با دقت و وفاداری به متن اصلی، مفاهیم پیچیده‌ی فلسفی را به زبان روان فارسی منتقل کرده است.

هانیه خورشیدی به‌عنوان ناظر ترجمه، بر صحت مفاهیم و تطابق معنایی نظارت داشته و فاطمه علی‌جعفری نیز با ویرایش فارسی، متن را از نظر زبانی و ساختاری پالایش کرده است. در نسخه‌ی انگلیسی، هاوئل‌دی لوئیس به‌عنوان ویراستار نقش مهمی در تنظیم و آماده‌سازی مقدمه‌ی اصلی داشته است.این کتاب در سال ۱۴۰۳ توسط انتشارات حکمت و عرفان منتشر شده و شامل ۲۲۴ صفحه است. مخاطبان اصلی آن، علاقه‌مندان به فلسفه‌ی هند، عرفان شرقی، و پژوهشگران ادیان تطبیقی هستند که به دنبال درک عمیق‌تری از مفاهیم هستی‌شناسی و معنویت در متون کلاسیک هندویی‌اند.این کتاب نه فقط یک ترجمه، بلکه پلی‌ست میان سنت و نوگرایی؛ میان سکوت متون باستانی و صدای پرسش‌های امروز. مطالعه‌ی این اثر به کسانی پیشنهاد می‌شود که به فلسفه‌ی شرق، عرفان، متون مقدس هندویی، و تأملات هستی‌شناسانه علاقه‌مندند؛ همچنین برای پژوهشگران حوزه‌ی ادیان تطبیقی، دانشجویان فلسفه، و خوانندگانی که به دنبال نگاهی ژرف‌تر به معنای زندگی هستند، انتخابی ارزشمند خواهد بود.

گزیده کتاب تحقیق و ترجمه مقدمه راداکریشنان بر اوپانیشادها از کتاب THE PRINCIPAL UPANISHADS

طبیعت انسان به طور کامل ثابت نیست، اما به اندازه‌ای ثابت مانده که مطالعه متون کلاسیک قدیمی توجیه‌پذیر باشد. مسائل مربوط به زندگی و سرنوشت انسان هنوز با دستاوردهای چشم‌گیر علم و فناوری جایگزین نشده‌اند. راه‌حل‌هایی که ارائه شده‌اند، هرچند بیان آن‌ها تحت تأثیر زمان و محیط بوده، اما به واسطه پیشرفت دانش علمی و نقد جدی، دستخوش تغییر نشده‌اند. مسئولیتی که بر دوش انسان به‌عنوان موجودی عقلانی قرار دارد، این است که خود را هماهنگ کند، ارتباط حال را با گذشته و آینده بیابد، و هم در زمان و هم در ابدیت زندگی کند. این موضوع بسیار ضروری و حیاتی شده است. اوپانیشادها، هرچند از نظر زمانی از ما دور هستند، اما از نظر فکری دور نیستند. آن‌ها کارکرد انگیزه‌های ابتدایی روح انسانی را آشکار می‌سازند که فراتر از تفاوت‌های نژادی و موقعیت جغرافیایی قرار می‌گیرد. در قلب تمام ادیان تاریخی، انواع بنیادی از تجربیات معنوی وجود دارند، هرچند با درجات مختلفِ وضوح بیان شده‌اند. اوپانیشادها این تجربیات اولیه را نشان داده و روشن می‌کنند.والت ویتمن گفته است: این‌ متون در واقع افکار همه انسان‌ها در تمام زمان‌ها و مکان‌ها هستند و ابداع من نیستند. اگر به آن اندازه که از تعلقات فکری من است و برای من مهم است در باورهای شما اینچنین نباشد، اهمیت چندانی ندارد؛ زیرا باورهای ما متفاوت است.وقتی که انسان‌ها شروع به تفکر ژرف می‌کنند و تلاش می‌کنند پاسخ‌هایی برای آن‌ها بیابند اوپانیشادها به آن ها پاسخ می‌دهند.

پاسخ‌هایی که فقط در رویکرد با هم تفاوت دارند ولی در اصل تفاوت چندانی ندارند. این به معنای آن نیست که پیام اوپانیشادها، امروز هم به اندازه گذشته درست است، اما ما را به فرضیه‌های مختلف درباره ساختار جهان و فیزیولوژی انسان دلالت می‌کند.ما باید بین پیام اوپانیشادها و اسطوره‌های آن‌ها تمایز قائل شویم. اسطوره‌هایی که در اوپانیشادها از آن نام برده شده با پیشرفت‌های علمی ممکن است رد شوند.

اما این اسطوره‌ها نیز قابل درک خواهند شد، اگر بتوانیم خود را تا حد ممکن در جایگاه افرادی قرار دهیم که آن‌ها را تصور کرده‌اند.بخش‌هایی از اوپانیشادها که امروزه برای ما بی‌اهمیت، خسته‌کننده یا تقریباً بی‌معنی به نظر می‌رسند، احتمالاً در زمان نگارش ارزش و اهمیت داشته‌اند.هرکسی که اوپانیشادها را به زبان اصلی سانسکریت بخواند، به دلیل تعالی، شعر، و جذابیت فراوانِ بیاناتی که اسرار و روابط مقدس را آشکار می‌کنند، مجذوب و مسحورِ متن می‌‌شود.روح متعالی ما وقتی آن‌ها را می‌خوانیم، ناخودآگاه تحت تأثیر توانایی استثنایی، جدیت و پختگی ذهن افرادی که با این سئوالات بنیادین دست و پنجه نرم کرده‌اند قرار می‌گیرد. روح‌های متعالی‌ای که با این دغدغه روبرو شدند، همچنان در تعالی باقی مانده و برای همیشه با بالاترین ایده‌آل‌های تمدن هماهنگ خواهند بود.اوپانیشادها اساس باورهای میلیون‌ها انسانی هستند که تفاوت چندانی با ما ندارند. برای بشر چیزی مقدس‌تر از تاریخ هویتی‌اش، وجود ندارد. اوپانیشادها دست‌کم به عنوان یادگاری از دل تاریخ، شایسته توجه‌اند.باید دانش متناسب برای درک متون اوپانیشاد را کسب کرد. بخش‌هایی از متون اوپانیشاد به دلیل تکراری یا بی‌ارتباط بودن با نیازها، فلسفه یا دین و مذهب ما، ممکن است برایمان جذابیتی نداشته باشد.