0.0از 0

کتاب کمی بعد از اجل

امیر کرمی
نویسنده
سحر لطفعلی
ویراستار
۷۹٬۰۰۰
خرید
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب کمی بعد از اجل 

کتاب کمی بعد از اجل نوشته امیر کرمی می باشد و نشر صاد آن را به چاپ رسانده است.همراه هستیم با امیرِ اهل فکر و در جستجوی موفقیت و در عین حال احساساتی و حساس. پدربزرگش از بسیاری جهات می تواند راهنما و الهام‌بخش او باشد؛زندگی سخت و گذشته‌ی عجیب این پیرمرد قسمتی از این کتاب را به خود اختصاص می دهد ما به این گذشته‌ی پر ماجرا سفر می کنیم.

بعد برمی گردیم و همراه با امیر شاهد اتفاق هایی هستیم که برای او می‌افتد؛ در چالش های درونی او هم شریک می شویم. اطرافیان او هرکدام داستانی دارند و به سهم خود تاثیری در این ماجرا می گذارند.

گزیده کتاب کمی بعد از اجل 

 برایم حیرت انگیز است. از آن آدم هایی است که حتی یادش لبخند و حس خوب برای انسان به وجود می آورد. امروز، دوشنبه 29 خرداد1395 ، روز مهمی در زندگی من به حساب می آید. بعد از چند وقت تحقیق و جست وجو برای یک موضوع ناب، از طریق دوستی که کارمند بایگانی دادسرا است، با پرونده ی شخصی آشنا شدم که در سالیان دور در منطقه غرب کشور، به مدت چند سال اسم و رسمی داشته و زندگی ملتهبش پر از اتفاقاتی بوده که از او یک شخصیت مهم و برجسته می سازد آن هم در عین گمنامی. چنین پرونده ای برای من دقیقاً مصداق همان چیزی است که جست وجو می کردم. به محض اینکه اندکی در مورد این مرد کُُرد کرمانشاهی آ گاهی پیدا کردم تحت تأثیر سرگذشت عجیب او قرار گرفتم.

بلافاصله متوجه شدم که بهترین سوژه برای نوشتن همین است. مردی که باید او را نماد عمل گرایی دانست. من امروز با او ملاقات داشتم. دیداری ذاتاً شکوهمند ولی راحت و ساده و صمیمی. ابراهیم رضایی معروف به «اجل ». مردی که به طریق مذکور با او آشنا شدم و مدتی تلاش کردم تا از او اطلاعات بیشتری بیابم. تلاش هایم نافرجام ماند و راهی برایم نماند جز اینکه به جست وجوی خود او اقدام کنم. در پرونده محل زندگی او تهران ثبت شده بود اما پس از چند روز جست وجو و پیگیری برایم آشکار شد که حداقل در بیست سال گذشته چنین فردی در تهران زندگی نکرده است. احتمال اینکه او مرده باشد

هم بود و با توجه به تاریخ تولد او یعنی 1311 هجری خورشیدی، احتمال ضعیفی هم نبود. اما در تحقیقاتم مشخص شد که او در تهران نمرده است مگر اینکه مرگش ثبت نشده باشد که این هم تقریباً غیرممکن می نمود. چاره ای نبود جز اینکه راهی زادگاه او شوم. روستایی در حدود چهل کیلومتری شهر کرمانشاه.