کتاب ایوک
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب ایوک
کتاب ایوک نوشته ابراهیم نجف زاده میدانی می باشد و نشر صاد آن را به چاپ رسانده است.از یک سمت به دریای کاسپین-خزر- ختم می شود که بزرگترین دریاچه ی روی زمین است و از سمت دیگر به کوهستان بلند و پهناور پتیش خوارگر-البرز و جنگل های باستانی هیرکانی. افسانه دیوان مازنی در دل چنین سرزمینی به دنیا آمد و قد کشید و آوازه اش به تمام سرزمین های دور و نزدیک رسید. افسانه می گوید زمانی که زروان- ایزد ایزدان تپوران- خاک مقدس تپوران را بنا نهاد دیوان مازنی را نیز آفرید تا برای همیشه حافظ این آب و خاک باشد دیوان در کنار دیگر ساکنان تپوران هزاران سال در صلح و عشق و دوستی زندگی می کردند اما از آنجا که هیچ خوشی دائمی نیست بلا ها یکی یکی از راه رسیدند دیوان به آن روزگار{روزگارناسازگار} می گفتند.
با یورش اژی هاکه خون آشام همه جا را ظلم و سیاهی و تباهی فرا گرفت دیگر خبری از جشن های با شکوه و آیین های باستانی نبود و نوای مازندرانی سرود از دشت ها به گوش نمی رسید. ایزدان باید کاری می کردند پس پیردیو نهصد ساله و فرزانه ی تپوری را احضار و به او ماموریت می دهند تا ایوک- دیو کودک دلاورزاده ی جنگل ونگ زدا را به عنوان منجی واپسین تپوران به بزرگان هفت خاندان معرفی و او را برای نبرد نهایی آماده سازد و نبردی سرنوشت ساز که سرنوشت سرزمین تپوران را برای همیشه رقم می زد.
گزیده کتاب ایوک
پاییز بود و فرش رنگارنگی از برگ های ترد و خشک که زیر پای دو چهارپای راهوار سم کوب می شدند و صدای خش خش نرمشان سکوت سرد جنگل را خط خطی می کرد. دو چهارپای رهوار، سه سوار بی قرار را از پردمه به سوی دشت لیکانی می بردند. ارباب کوهسار، کد خدای دشت لیکانی، بی قرار سکه هایی بود که بابت خرید دیوبچۀ بی نوا پرداخته بود.
بچه دیو، بی قرار سرنوشت محتومی بود که به چنگالش اسیر شده بود و نمی دانست دست تقدیر او را به کدام سو می کشاند و پسی نوی مباشر، بی قرار رازهایی بود که در سینه داشت و خطراتی که حدس میزد به زودی او و اربابش را گرفتار کند. پسی نو از بقیه بی قرارتر بود. آن قدر که مدام مادیانش را هی می زد و او را به سرعت بیشتر وامی داشت.