موجود کن
  • چاپی
  • صوتی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب شب به خیر ترنا

کتاب شب به خیر ترنا اثر جمال‌الدین اکرمی یک داستان درام خانوادگی ویژه با محوریت قهرمان نوجوان است. این داستان حکایت خواهر و برادری است که خواسته پدرشان  به کانادا مهاجرت نموده‌اند و قرار است مدتی بعد مادرشان هم توسط پدر به کانادا دعوت شود و به آن ها ملحق شود اما پدر بچه‌ها تصمیم دیگری می‌گیرد و دعوتنامه‌ای برای مادرشان ارسال نمی‌کند. داستان با روال غم سینا و ترنا در فراق مادر و ضربه‌های روحی که بچه‌ها در اثر غربت و دوری مادر و از هم‌گسستگی خانواده دچار آن می‌شوند، اتفاقات داستان را رقم می‌زند.

گزیده کتاب شب به خیر ترنا

سینا دست گذاشت روی پیشانی ترنا داغ داغ بود مثل نان تازه که از تنور بیرون آمده باشد. انگشت‌هایش را مثل شانه در موهای ترنا فروبرد. ترنا سرش را گذاشت روی شانه‌ی سینا کی می‌رسیم. سینا نگاه کرد به مرغ دریایی که روی سرشان بال بال می‌زد. یک‌ساعتی مونده، تازه راه افتادیم.

مرغ‌های دریایی انگار قرار بود تا آخر راه بدرقه‌شان کنند. کشتی بی‌آنکه تکانی بخورد سینه دریا را می‌شکافت. گنبدها و مناره‌های بلند مسجدها هنوز از دور پیدا بود و مسجد ایاصوفیه نزدیکتر از همه.

تو فکر می‌کنی مامان خیلی عوض شده باشه مثلا رنگ موهاش، چین و چروک پیشونی‌ش، رنگ چشم‌ها و لب‌هاش، توی‌عکس‌ها که چیزی معلوم نیست. مگر من و تو چقدر عوض شدیم بعد از سه چهار سال. ترناسرش را از روی شانه‌ی سینا برداشت و خیره شد به سطح تیره‌ی دریا، سه چهارسال کم نیست، اگر عکس‌هایش نبود شاید قیافه‌اش از یاد می‌رفت.. تو از دست بابا دلخور نیستی . چرا. فکر می‌کنی اگر بفهمه ممکنه دیگه برنگردم پیشش چه حالی پیدا می‌کنه. سینا گفت: حتما دلخور می‌شود. شاید بیاد دنبالت و دوباره دست گذاشت روی پیشانی ترنا.