ماجرای پیرمرد عجیب

معرفی کتاب ماجرای پیرمرد عجیب

قدم به دنیای روزهای تلخ تبعید آیت‌الله سیدحسن مدرس بگذارید؛ مردی بی‌همتا که در سال ۱۳۰۷ شمسی، در پی پایداری شجاعانه‌اش در برابر رضاشاه، به دوردست‌های خواف تبعید شد. کتاب ماجرای پیرمرد عجیب نوشته‌ی حسین مجاهد، این فصلِ کمتر گفته‌شده از زندگی مدرس را نه از زبان تاریخ‌نگاران، که از چشمان کنجکاو و قلب پاک یک پسر نوجوان روایت می‌کند.

این روایتِ صمیمی، تواضع حیرت‌انگیز، سادگی بی‌آلایش و محبت عمیق او را ترسیم کرده و پرده از یک ایثار بزرگ و تصمیمی حیاتی در آن روزهای سخت برمی‌دارد...

گزیده کتاب ماجرای پیرمرد عجیب

مانده بودم در کار پیرمرد. در این سیزده چهارده سال عمرم چیزی به این عجیبی ندیده بودم. چند بار خواسته بودم بروم و صاف و پوست‌کنده حرفم را بزنم، ولی وقتی می‌دیدمش، زبانم قفل می‌شد. پیرمرد شبیه هیچ‌کدام از پیرمردهای خواف نبود. جوری که من شنیده بودم حتی تا سرحدات و مشهد و زابل هم کسی شبیه او نبود. شنیده بودم در تهران حسابی گرد و خاک کرده است، ولی وقتی از گوشه پنجره نگاهش می‌کردم حتی نمی‌توانستم فکرش را هم بکنم. یعنی این پیرمردی که این‌طور خمیده و مظلوم نشسته وسط اندرونی، توانسته باشد جلو رضاخان بایستد؟ آن هم رضاخانی که کسی جرئت نداشت حتی به چشم‌هایش نگاه کند...