0.0از 0

خلاصه کتاب آسیاب رودخانه فلاس

۱۱٬۹۰۰
خرید
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب خلاصه کتاب آسیاب رودخانه فلاس

کتاب چکیده رمان آسیاب رودخانه فلاس نوشتهٔ جرج الیوت و ترجمهٔ موسی زمان زاده دربان می‌باشد و انتشارات نوژین آن را به چاپ رسانده است.

این مجموعه برای معرفی رمان‌های برگزیده است. چکیدهٔ رمان‌ها معمولاً در کتابخانه‌ها به‌صورت مجموعه‌های چندجلدی در دسترس هستند؛ در دنیای مجازی نیز نسخه‌های گیج‌کننده‌ای از چکیدهٔ رمان‌ها وجود دارد. افزون بر این، در دانشگاه‌ها و دیگر مؤسسه‌ها مقالاتی به قلم کارشناسان دربارهٔ نقد و بررسی رمان‌ها در قالب «راهنمای آموزشی» نوشته می‌شود. خواننده در اینجا، با ارائه‌ای منظم از چکیدهٔ رمان‌های برگزیده روبه‌رو می‌شود. این چکیده‌ها به‌صورت جامع و با نگارشی متناسب برای همهٔ خوانندگان نوشته شده‌اند؛ تعداد واژگان چکیده‌ها از ۱۱۴۰ واژه تا ۷۰۰۰ واژه متغیر است.

در این چکیده‌رمان «ماگی» و «تام» خواهر و برادری هستند که پدرشان «آقای تالیور»، صاحب آسیاب و مزرعهٔ کنار فلوس است. ماگی دختری باهوش، مهربان و بااستعداد است که همیشه از برادر خود حمایت می‌کند، اما تام برادر بزرگ‌تر برخلاف ماگی، پسری زودرنج و سخت‌گیر است که زود عصبانی می‌شود. تام فرزند مورد علاقهٔ مادر است؛ چراکه مادر معتقد است ماگی دختری سربه‌هوا و دردسرساز است. سال‌ها بعد زمانی که آقای تالیور ورشکست می‌شود، ماگی عاشق پسری به نام «فیلیپ» می‌شود. تام با ازدواج ماگی و فیلیپ مخالفت می‌کند؛ چون فیلیپ پسر مردی است که پدرشان به‌خاطر اختلاف با او ورشکست شده است؛ به‌همین‌دلیل ماگی ناچار می‌شود از عشق خود دست بکشد. اوج داستان از زمانی شروع می‌شود که مدتی بعد ماگی به دیدن دخترخالهٔ ثروتمندش و نامزد او می‌رود. این دیدار مشکلاتی را برای ماگی به وجود می‌آورد که باعث طرد و منزوی‌شدن او در خانواده و جامعه می‌شود و در آخر پایانی تلخ برای او رقم می‌خورد.

بخشی از کتاب خلاصه کتاب آسیاب رودخانه فلاس

تام سیزده‌ساله است و خواهر هشت ساله‌اش شدیداً متأثر از اوست. تام هم احساس خوبی از حامی و برادر بزرگ بودن دارد. روزی تام از مدرسه برمی‌گردد و می‌بیند که مگی نتوانسته به خوبی از خرگوش‌های او مواظبت کند و همهٔ خرگوش‌ها مرده‌اند. تام او را شیطان و بدذات خطاب می‌کند و تهدید می‌کند که دیگر او را برای ماهیگیری نمی‌برد. مگی بسیار تأسف می‌خورد، اما وقتی از برادرش عذرخواهی می‌کند.

تام تهدیدش را پس می‌گیرد و سر و روی خواهرش را می‌بوسد. هفتهٔ عید پاک فرا می‌رسد و خانم تولیور خواهرانش را همراه با اهلشان برای شام دعوت می‌کند.