تو این قصه‌ی قشنگ با یه پسر کوچولوی پنج‌ساله به اسم عرفان آشنا می‌شیم؛ یه پسربچه‌ی مهربون و بازیگوش که یه روز مثل همیشه مشغول بازی توی حیاط خونه‌شونه که چشمش به یه پروانه‌ی خوشگل می‌افته. عرفان کوچولو تصمیم می‌گیره هرطور شده اون پروانه رو بگیره، اما همین تصمیم ساده باعث می‌شه یه اتفاقی بیفته که هم خودش ناراحت می‌شه، هم مامانش.

این داستان درباره‌ی یه اشتباه کودکانه‌ست، اما مهم‌تر از اون، درباره‌ی فهمیدنِ اشتباه، احساس پشیمونی و تلاش برای جبرانشه. عرفان کوچولو به کمک پدرش یاد می‌گیره چطور می‌تونه دل مامانش رو دوباره خوشحال کنه و از اشتباهش یه درس قشنگ بگیره. "ماجرای عرفان کوچولو و پروانه‌ی سرخ" یه داستان آموزنده و دل‌نشینه که بچه‌ها رو با مهربونی، مسئولیت‌پذیری و اهمیت فکر کردن قبل از انجام کارها آشنا می‌کنه. اگه شما هم دلتون می‌خواد با یه داستان قشنگ، چیزای مهمی درباره‌ی زندگی یاد بگیرین، حتماً این قصه رو بخونین!

بخشی از کتاب ماجراهای عرفان کوچولو

ماجَرای امروز عِرفان کوچولو از اونجایی شروع میشه که عِرفان کوچولو داشت مثلِ هر روز توی حَیاط خونهَشون بازی می‌کرد. ناَگهان چِشمش به یه پَروانه‌ی خیلی زیبا که روی بوته‌ی گُل سُرخِ توی باغچه نشَسته بود افتاد... .

خریداران "ماجراهای عرفان کوچولو" این کتاب ها را هم دیده اند

7 % تخفیف