اشک دریا
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب اشک دریا
کتاب اشک دریا نوشته رضا مصطفوی میباشد و انتشارات عهد مانا آن را به چاپ رسانده است. این رمان، روایتی از کشف بزرگترین مروارید تاریخ و سرگذشت رازآلود آن است؛ مرواریدی که سرنوشت افراد و حتی ملتی را تغییر میدهد.
در دل این قصه، عشقی ممنوعه و پرالتهاب میان جوانی سنی و دختری شیعه شکل میگیرد؛ دختری که آوازه شعرهایش در سراسر جهان عرب پیچیده است. عشق میان این دو، در میان دسیسههای سیاسی، تعصبات مذهبی و طوفان حوادث، همچون صدفی که در دل خود اشکی از دریا پنهان کرده، راهی پر از رنج و آزمون را طی میکند.
گزیده کتاب اشک دریا
هوا پر از بوی شور دریا بود و عطر شیرین شکوفههای انار در فضا پیچیده بود. سایههای لرزان نخلها، بر زمین ماسهای نقش میزدند. در این آخرین روزهای مرداد، دمستان، روستایی در جنوبی ترین بخش جزیره بحرین، جایی که دریا زمین را در آغوش خود میگیرد، غرق در صدای پرندگان دریایی بود که در هم آوایی با زنگهای شتران، موسیقی روزمرۀ دمستان را میساختند.
میگفتند هرگاه دریا غمگین شود یا در دلش به عشق دستنایافتنی خود بیندیشد، اشکهایش به شکل مروارید از اعماق آبها سر برمیآورند. روایتها میگفتند که ماه هر شب، نور خود را بر سطح دریا میپاشد، اما دریا که عاشق او است، هیچگاه نمیتوانست به آن برسد. این عشق ناکام، دریا را به گریه میانداخت و اشکهایش در دل صدفها پنهان میشدند و مرواریدهایی درخشان و غلتان میگشتند.
صیادان، همچون روزهای تابستانهای گذشته، پارو به آب میزدند و در دل این دریا در اعماق غوطه میخوردند به روزهایی پربرکت و سبدهایی پر از صدف و صدفهایی که در دلشان گنجهای درخشان و پنهان داشتند.
آن روزها، دریا در سکوتی سنگین و مرموز فرو رفته بود، سکوتی که نه آرامش، که توفانی خاموش را در دل خود پنهان داشت.
نه آسمان صاف و بیابر و نه دریا، هیچیک نشانی از توفانی قریبالوقوع نداشتند. اما زمین و دریا، نخستین شنوندگان رازهای کهن، از چیزی خبر داشتند که هنوز به گوش هیچکس نرسیده بود. دریا، که همیشه اندوهی کهنه را در خود نهان داشت، آن روز با هر موج، هزار قصۀ ناگفته را از ژرفا به سطح میآورد. انگار اشکهایی که در دل صدفها پنهان شده بودند، نشانهای از اندوهی تازه بودند؛ نشانهای از حادثهای که در راه بود.