مادام محبوبا

معرفی کتاب مادام محبوبا 

کتاب مادام محبوبا نوشته مرضیه احمدی می باشد و نشر جمکران آن را منتشر کرده است.محبوبه همیشه دلش می خواسته آزاد و رها از قید و بندهای مذهبی زندگی کند و با پسری ازدواج می کندکه همین سبک زندگی را دارد. محبوبه و همسرش به دبی می روند و محبوبه با سختی های زیاد تبدیل به یک آرایشگر ماهر می شود. شوهرش به او خیانت می کند با زن دیگری به ایران بر می گردد.

محبوبه که حالا تبدیل به مادام محبوبای معروف شده است، غمگین و افسرده و شکست خورده با پسرش با ایران بازمی گردد و تصمیم به مهاجرت می گیرد اما با ماجراهای زیادی روبرو می شود تا اینکه با پسری مذهبی به نام حسین آشنا می شود و …

گزیده کتاب مادام محبوبا 

زمزمه های دومین مهاجرت زندگی محبوبه وقتی شنیده شد که سال آخر دبیرستان بود و باید دیپلم می گرفت. تعطیلات نوروز بود. محبوبه و خانواده اش در یک بعدازظهر به ساحل انزلی رفته بودند. آبی آسمان و در یا در افق به هم گره خورده بود. خورشید بعد از چند روز هوای بارانی، چادر گرمش را روی زمین پهن کرده بود. خنکای نسیم بهاری از سمت در یا به جان می نشست.

احسان با دوچرخه اش روی ماسه های باران خوردۀ ساحل بازی می کرد. آقای صدری پسرش را صدا زد تا با هم آتش درست کنند. محبوبه نیم نگاهی به پدرش کرد و از فرصت استفاده کرد. دوچرخه را برداشت و سوار شد. گره روسریاش را محکم کرد و پا روی رکاب گذاشت. با تمام توان رکاب می زد. ضربان قلبش تندتر شد. صورتش گُر گرفت. دلش می خواست هرروز می توانست روی ماسه های ساحل دوچرخه سواری کند. چشم هایش را می بست و دهانش را باز می کرد تا خنکای هوا را با حس چشاییاش احساس کند. احسان صدایش زد. بلال و آتش آماده شده بود. نگاهش به نگاه پدرش گره خورد.