0.0از 0

مشتری را تبدیل به خریدار کنیم

به راحتی خوردن نون خامه‌ای

خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب مشتری را تبدیل به خریدار کنیم 

    کتاب به راحتی خوردن نون‌خامه‌ای مشتری را تبدیل به خریدار کنیم نوشته علیرضا دشتبان در نشر متخصصان منتشر شده است.

    کتاب به راحتی خوردن نون‌خامه‌ای مشتری را تبدیل به خریدار کنیم ابتدا مدل جدیدی به نام شتاب که شامل مثال‌های کاربردی و تجربیات عملی است را معرفی کرده و با راهکارهایی که ارائه می‌دهد فروش شما را به میزان قابل‌توجهی افزایش می‌دهد. این کتاب برای مدیران و فروشندگانی نوشته‌ شده که در ملاقات با مشتری، موفق به فروش نمی‌شوند؛ افرادی که می‌خواهند، مشتری که قصد خرید ندارد را تبدیل به خریدار کنند. فرض کنید شما یک راهنما هستید و می‌خواهید گردشگران را به یک کلبه‌ی چوبی جدید، در داخل جنگلی تاریک ببرید. قبل از بردن گردشگران به جنگل باید چه کار مهمی انجام دهید؟ باید خودتان وارد جنگل شده و مسیر رسیدن به کلبه چوبی را بشناسید. در فروشندگی هم شما مثل یک راهنما هستید و باید ابتدا خودتان محصول را بشناسید.

    در فصل اول این کتاب 5 روش عملی به شما آموزش داده می‌شود که محصولتان را بیشتر بشناسید و همین محصول مشابه را راحت بفروشید. در فصل دوم این کتاب 5 عامل اساسی جهت تغییر مورد بررسی قرار می‌گیرد. تمرکز بیشتر بر روی فروشنده و داخل مغز اوست. اگر شما یک فضانورد باشید و قصد سفر به کره‌ی ماه را داشته باشید. در نهایت بعد از روز‌ها تمرین، باید سوار شاتل فضایی شده و ماه را از نزدیک ببینید. در فصل آخر شما به کره‌ی ماه سفر می‌کنید، به این معنی که سراغ ملاقات با مشتری می‌روید. چون مغز مشتری دو بخش منطقی و احساسی دارد. علیرضا دشتبان نیز به شما ابزارهای احساسی و منطقی می‌دهد تا راحت‌تر مشتری را متقاعد کنید.

    گزیده کتاب مشتری را تبدیل به خریدار کنیم 

    فرض کنید کارخانه‌ای در تهران یک شامپو جدید تولید کرده است. این شامپو دو خاصیت جادویی دارد: «موهای سفید را مشکی کرده و رشد مو را افزایش می‌دهد.» شما به عنوان فروشنده استخدام می‌شوید تا شامپو را بفروشید. ما تعدادی شامپو به همراه کاتالوگ‌هایی درباره‌ی خواص، ویژگی‌ها و فرمولاسیون برای شما می‌فرستیم. شما ابتدا کاتالوگ‌ها را می‌خوانید.

    سپس آستین‌ها را بالا زده و می‌خواهید محصول را بفروشید. سراغ مشتری می‌روید یا مشتری سراغ شما می‌آید. از شامپو و مزایای آن تعریف می‌کنید. اطلاعاتی که درباره‌ی شامپو به زبان می‌آورید از کجا آورده‌اید؟ از داخل کاتالوگ! چقدر نسبت به حرف‌هایتان اطمینان دارید؟ آیا می‌توانید اثربخشی شامپو را تضمین کنید؟ قطعاً کمی تردید در وجود شما هست و کاملاً مطمئن نیستید. این بخاطر عدم شناخت محصول است.

    فروش در عروسی

    بیاید این بار محصول را بشناسیم و بعد بفروشیم. شما با این شامپو، موهایتان را (به مدت دو ماه) می‌شویید. موهای سفید شما مشکی و رشد موهایتان بیشتر می‌شود. حالا چطور درباره‌ی این محصول با مشتری حرف می‌زنید؟ آیا تردیدی در وجود شما هست؟ حالا چقدر به محصول خود اطمینان دارید؟ به نظر من با شناخت درست، در مجلس عروسی به دوستان پدربزرگ خود هم شامپو می‌فروشید! این یکی از اثرات شناخت محصول است!