کتاب عاشق مترسک pdf

کتاب عاشق مترسک به نویسندگی فیلیس هستینگز و ترجمه‌ی علی‌اصغر مهاجر است که توسط انتشارات امیر کبیر منتشر و روانه بازار کتاب شده است.

• معرفی کتاب عاشق مترسک
• خلاصه کتاب عاشق مترسک
• برشی از متن کتاب عاشق مترسک
• دانلود کتاب عاشق مترسک

معرفی کتاب عاشق مترسک

زدختری به نام اگنس است که عشقی عجیب و باورناپذیر به مترسکی پیدا می‌کند. او از فرط تنهایی مترسکی برای خود می‌سازد تا بتواند در هنگام سختی کنار خود، او را داشته باشد و به مترسک دل می‌بندد. اما پدرش که فردی خشن و بی‌عاطفه بود، او را مجبور می‌کند مترسک را به داخل مزرعه ببرد.

دانلود کتاب عاشق مترسک

نسخه الکترونیکی کتاب عاشق مترسک در فراکتاب موجود می باشد. شما می توانید با دانلود نسخه الکترونیکی این کتاب از طریق نرم افزار فراکتاب، از مطالعه آن در کتابخوان فراکتاب لذت ببرید.

خلاصه کتاب عاشق مترسک

روزی دخترک تصمیم می‌گیرد تا مترسکی بسازد؛ چیزی در این دنیا که از آنِ خودش باشد؛ جایگزین همه‌ی نداشته‌های گذشته و حال... کسی که بتواند با او گفت‌وگو کند. او با سختی و عشق، وسایل مورد نیاز را فراهم و مترسک را درست می‌کند. دلش می‌خواهد او را در اتاقش نگه دارد، اما پدر مجبورش می‌کند تا مترسک را در مزرعه بگذارد و این نخستین لحظه‌ی جدایی است.

در این میان مترسکِ دخترک، جان می‌گیرد و برای او تبدیل به دوست‌داشتنی‌ترین فرد زندگی‌اش می‌شود. مترسک نفس می‌کشد و کیسه‌های خاک‌اره جای خود را به گوشت و پوست واقعی می‌دهند! از آن هم عجیب‌تر اینکه مترسک حرف می‌زند و نام دخترک را می‌پرسد و از این لحظه، «اگنس» وارد سرزمین پریان می‌شود....

برشی از متن کتاب عاشق مترسک

8

وضع بسیار عجیبی پیش آمده بود، برای اینکه مترسک همینجا بود، اما برای من نبود. درست مثل اینکه شما پروانه ای را بگیرید و توی دستتان نگاهدارید، ولی که پنجه ها را باز می‌کنید می‌بینید پروانه نیست. خیلی سعی کردم بفهمم چه اتفاقی افتاده اما به کلی مشکل شده بود گرچه می‌دانستم که سکوت مترسک به هر حال مربوط است به همان تقاضایی که از بابام کردم و گفتم مترسک را نگه دارد عصبانی شده بود؟ نه نبایست من عصبانی شدن بابام را خیلی دیده بودم و مطمئن بودم که عصبانیت شعله‌ای است که آدم روی آن می‌جوشد و می‌کند و غلیان می‌آید.

عصبانیت مثل پوست ماهی زنده‌ای که از دست آدم لیز می‌خورد سرد و لغزنده نیست یکی دوبار از ترس چندشم شد، حیران مانده بودم که نکند مترسک دارد برمی‌گردد به همان صورت بیجان قبلی. نکند که کوری به سراغش آمده، شاید صورتش همین روزها ذوب شود و به شکل همان کدو تنبل بی روح درآید و عضلات زنده‌اش هم بخشکد و باز خاک اره بی حرکت شود. بالاخره دیدم بالاترین چیزی که میخواهم همین است، یعنی حالا که بیشترین چیز را به دست آورده ام دیگر نمی‌توانم با کمترین چیز بسازم اما بعد از مدتی خودم را راضی کردم به اینکه دیدم چشم مترسک چیزهای دیگر را درست و حسابی می‌بیند. گویا من در مقابل چشمان او نامرئی بودم این فکر هم اذیتم می‌کرد راستی نکند اصلاً در جهان نبودم؟ اگر می‌مردم و یک چیز مزاحمی می شدم ویلان در فضا یا سایه‌ای بسیار نحیف در مقابل خورشید چطور میشد؟ ...

خرید کتاب عاشق مترسک

نسخه چاپی این کتاب را از طریق سایت یا نرم افزارهای فراکتاب خریداری کنید.

مشخصات کتاب عاشق مترسک در جدول زیر آورده شده است: