جزیره آشوراده

معرفی کتاب جزیره آشوراده

کتاب جزیره آشوراده نوشته آقای علیرضا هاشمی نیا، یک سفر عاطفی و عمیق به دنیای جزیره‌ای است که نویسنده با آن ارتباطی عمیق و عاشقانه برقرار کرده است.

این کتاب به بررسی جزیره آشوراده در استان گلستان و شهرستان بندرترکمن می‌پردازد و داستانی از عشق، فداکاری و تلاش برای حفظ و احیای این جزیره زیبا را روایت می‌کند.

**نکات کلیدی کتاب:**

1. **سفر به جزیره**: نویسنده با آغاز سفر خود به آشوراده در تابستان سال 1384، به بیان تجربیات شخصی و عاطفی خود از این جزیره می‌پردازد و بیان می‌کند که چگونه این جزیره به بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی او تبدیل شده است.

2. **تلاش برای احیای جزیره**: هاشمی نیا به تفصیل از تلاش‌های خود برای معرفی و احیای جزیره در طی بیست سال گذشته سخن می‌گوید. او بارها به جستجوی حمایت از مقامات دولتی رفته و در این مسیر با چالش‌ها و موانع زیادی روبه‌رو شده است.

3. **دستاوردها و آرزوها**: در سه سال اخیر، نویسنده به برخی از آرزوهای خود برای جزیره دست یافته است، از جمله لایروبی خلیج گرگان، بازگشت بومیان به زادگاهشان و توسعه زیرساخت‌های گردشگری. این تغییرات نشان‌دهنده عزم و اراده قوی او برای بهبود وضعیت جزیره است.

4. **چالش‌های عاطفی**: نویسنده با بیان تلخی‌های ناشی از بی‌توجهی برخی از متولیان دولتی، احساساتی را که در این مسیر تجربه کرده است، به تصویر می‌کشد. این احساسات شامل ناامیدی، تحقیر و در عین حال امید به آینده‌ای بهتر برای جزیره است.

5. **محیط زیست و توسعه پایدار**: هاشمی نیا به اهمیت حفظ محیط زیست و رعایت قوانین زیست‌محیطی در تمامی فعالیت‌ها و پروژه‌ها اشاره می‌کند و بر لزوم توسعه پایدار جزیره تاکید دارد.

کتاب "جزیره آشوراده" نه تنها یک اثر ادبی بلکه یک سند تاریخی از عشق و فداکاری برای بهبود و نجات یک جزیره است. این اثر به خوانندگان این امکان را می‌دهد تا با دنیای متفاوتی آشنا شوند و با چالش‌ها و آرزوهای یک فرد عاشق به زمین و زیستگاهش آشنا شوند. این کتاب برای تمام آن‌هایی که به محیط زیست و فرهنگ ایران علاقه‌مندند، یک منبع الهام‌بخش و آموزنده است.

گزیده کتاب جزیره آشوراده

من به   آشوراده   و دریای   پاکش عاشقم
  بر صفا   و   روزگار  تابناکش  عاشقم
این ‌جزیره ‌ عاشقانه در دلم جا کرده است
بر هوای دلپذیر و  آب و خاکش  عاشقم
بیست سالی را برایش جانفشانی کرده ام
سوز ها دیدم ز عشق بس  هلاکش  عاشقم
این جزیره دردها دیده بسی  هم  زخم ها
از دل زخمین  و خون و  چاک چاکش عاشقم
آرزو   دارم    شود  آباد و مشهور  جهان
بر زمین  و خانه های  بی  پلاکش  عاشقم
(دلنشین ) از شوق این زیبا نگار خود سرود:
من به آشوراده و دریای  پاکش  عاشقم