0.0از 0
۲۳٬۰۰۰
خرید
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

کتاب وقتی مژی گم شد اثر حمیدرضا شاه‌آبادی، از مجموعه رمان «نوجوان امروز» است که توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۹۱ منتشر شده است.

معرفی کتاب وقتی مژی گم شد

این داستان معمایی و تأثیرگذار، ماجرای گم شدن ناگهانی «مژی» را روایت می‌کند؛ دختری که خانه را ترک می‌کند. در حین دنبال کردن جستجوی پرشور خانواده و دوستان برای یافتن او، کتاب به دلایل پیچیده‌ای مثل مشکلات خانوادگی و تأثیر دوستی‌های خطرناک می‌پردازد.
وقتی مژی گم شد به نوجوانانی که گاهی در زندگی احساس درماندگی می‌کنند، یادآوری می‌کند که فرار هرگز راه‌حل نیست و انتخاب‌های نادرست می‌توانند پیامدهای سنگینی داشته باشند. این رمان هم هیجان دارد، هم فرصتی برای فکر کردن درباره‌ی تصمیم‌های بزرگ زندگی.

دو خانواده ی متوسط را فرض کنید که دو دختر نوجوان دارند وهر دو دختر را هم مژی صدا می کنند. حالا فرض کنید یکی از مژی ها گم شود. همه فکر می کنند که او فرار کرده است، اما ظاهرا حادثه ی دیگر در راه است. این مقدمه ی خوبی است برای وارد شدن به یک قضیه ی تکراری، اما هنوز مهم و بحرانی: فرار دختران نوجوان از خانه.

دانلود کتاب وقتی مژی گم شد

نسخه الکترونیک این کتاب را در نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و یا آن را به صورت آنلاین مطالعه نمایید.

خلاصه کتاب وقتی مژی گم شد

می‌دانم که دست آخر مژی تصمیم گرفت برود.
رفت و ناگهان ناپدید شد، مثل کسی که به جایی نامعلوم رفته باشد.
اما می‌خواهم بدانم چرا؟
چرا مژی رفت؟
چرا ما همه خواب بودیم و متوجه نشدیم؟
می‌خواهم بفهمم چه اتفاقاتی باعث شد که مژی چنین راهی را انتخاب کند...
رمان وقتی مژی گم شد داستان دو دخترخاله نوجوان به نام مژگان و مژده است، که هر دو «مژی» صدا زده می‌شوند. این شباهت نام، فقط یک نکته کوچک از داستان است؛ داستانی که به دنیای احساسات و زندگی آن‌ها وارد می‌شود و از نگاه شخصیت‌های مختلف، روابط خانواده، فشارهای روانی و چالش‌های نوجوانی را نشان می‌دهد.
ماجرا با یک سفر خانوادگی شروع می‌شود؛ سفری که اولش ساده به نظر می‌رسد، اما کم‌کم اختلاف‌ها و سختی‌های درون خانواده بیشتر معلوم می‌شود. پدر مژگان وقتی دارویش را فراموش می‌کند، دخترش را سرزنش می‌کند و این برخورد، شروع زنجیره‌ای از احساسات پیچیده است که در نهایت به ناپدید شدن مژگان منتهی می‌شود.
هر کس در خانواده و اطراف مژگان واکنش متفاوتی به این ماجرا نشان می‌دهد. بعضی‌ها سعی می‌کنند کمک کنند، اما برخی با قضاوت یا بی‌توجهی، اوضاع را پیچیده‌تر می‌کنند. داستان از نگاه چند شخصیت مختلف تعریف می‌شود و بیشتر روی احساسات و ذهن آن‌ها تمرکز دارد. 
وقتی مژی گم شد صرفاً یک داستان معمایی نیست؛ آینه‌ای است در برابر همگان که بازتاب‌دهنده‌ی پرسش‌هایی بنیادین است:
تا چه اندازه به حرف‌های نهفته در دل یکدیگر گوش می‌دهیم؟
چه میزان نشانه‌های درد را در نگاه آدم‌های اطراف‌مان می‌بینیم؟
و اساساً... چرا گاه در بحرانی‌ترین لحظات، فقط سکوت می‌کنیم؟

این کتاب مناسب چه گروه سنی است؟

گروه سنی نوجوان (15+)

مطالعه این کتاب به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

•    نوجوانانی که دوست دارند داستان‌هایی درباره‌ی احساسات و چالش‌های نوجوانی بخوانند.
•    دوستداران داستان‌های روان‌شناختی و اجتماعی.
•    والدین، معلمان و مشاوران که می‌خواهند دنیای نوجوانان را بهتر درک کنند.

برشی از متن کتاب

مژی که ترس برش داشته بود گفت: “من؟!... یادم نیست. کی گفتی؟”

و آنوقت بود که ناصر چنگالش را کوبید روی بشقاب چینی و گفت: “مرده شورت ببره دختر که آدم نمیشی.”
مژی گفت: “اِ بابا... چرا فحش میدی؟”
ناصر که حسابی عصبانی شده بود کف هر دو دستش را کوبید روی میز و گفت: “چرا فحش میدم؟ تا صبح باید درد بکشم. تازه می‌پرسی چرا فحش میدم. اگه دوباره معده‌ام خونریزی کنه تو جوابشو میدی؟” آنوقت سامان برای آن‌که ناصر را آرام کند گفت: “حالا تو حرص نخور حالت بدتر میشه، فوقش با ماشین می‌ریم شهر می‌خریم. حتما داروخانه شبانه روزی هست.”

و ناصر جواب داد: “چیچی رو می‌خریم، قرصاش خارجیه، اینجا گیر نمی‌یاد، باید برگردیم تهران. اگه تا اون موقع المصب دوباره خونریزی نکنه.”

دانلود کتاب وقتی مژی گم شد