0.0از 0

کتاب زندگی آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی

۳۰٬۰۰۰
خرید
  • الکترونیکی
  • صوتی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب زندگی آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی

کتاب زندگی آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی، زندگینامه و خاطراتی از آیت الله شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی به نویسندگی، حورا نژادصداقت می باشد که توسط انتشارات روایت فتح، روانه بازار شده است.

سید شهاب الدین مرعشی نجفی، عالم بود اما نه آن طور که صرفاً کنج اتاقش بنشیند و بخواند و درس بدهد. هیچ گاه زندگی اجتماعی اش را فراموش نکرد. بین مردم کوچه و بازار رفت و آمد داشت در ددلهایشان را می شنید و در مجالس عروسی و عزای شان شرکت میکرد. اتفاقات سیاسی برایش اهمیت زیادی داشت. هر جا ظلمی میدید، اعتراض میکرد و به همین دلیل ساواک او را به شدت تحت نظر داشت.

از اخلاق خوبش در ارتباط با همسرش هر چه بگوییم کم گفته ایم مرور نوع برخورد او با فرزندانش و تربیت آنها شگفت انگیز است. این مرد کسی نبود جز آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی.

گزیده کتاب زندگی آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی

در تاریکی شب، شهاب الدین و هم حجره ای اش خود را رساندند به حوض مدرسه قوام. از پاشویه برگ کاهوهای دورریخته را برداشتند و با سرعت به حجره برگشتند تا کسی چشمش به آنها نیفتد. طلبه هایی که از شهرهای دورتر به نجف می آمدند و دستشان به دهانشان می رسید، چند ساعت قبل، برگ های تازه کاهو را برای خودشان جدا کرده و مابقی را انداخته بودند در پاشویه حوض. حالا همان ها شده بود قوت لایموت دو طلبه جوان. شهاب الدین حس بدی نداشت و عارش نمی شد، چون تکلیفش با خودش روشن بود. می دانست که پول هایش را کجا باید خرج کند و گرسنگی های کوتاه و طولانیاش را چطور توجیه.

این را از همان روزی فهمیده بود که در بازار نجف قدم میزد و رسیده بود به کاروانسرای قیصریه. افراد و روحانیون زیادی از آنجا می گذشتند. شلوغ بود. برایش سؤال می شود و آرام از یکی، دو نفر می پرسد که اینجا چه خبر است. به او میگویند هر وقت عالمی از دنیا می رود کتاب هایش را میآورند اینجا و حراج می کنند. شهاب الدین سراغ جمعیتی می رود که چشم می انداختند میان کتاب هایی که مردی برای فروش آورده بود.