کتاب زندگی آیت الله سید روح الله خمینی
- چاپی
- الکترونیکی
- صوتی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
کتاب زندگی آیت الله سید روح الله خمینی نوشتهی حورا نژادصداقت و منتشرشده توسط انتشارات روایت فتح ،می باشد. این اثر یک زندگینامه مستند و خواندنی است.این اثر روایت ماجراهایی کمتر شنیدهشده از زندگی امام خمینی (ره)، با تمرکز بر دوران طلبگی و رشد تدریجی شخصیت او، بدون اغراقپردازی یا توهم داستانسرایی می باشد.
- معرفی کتاب زندگی آیت الله سید روح الله موسوی خمینی
- دانلود کتاب زندگی آیت الله سید روح الله موسوی خمینی
- خرید کتاب زندگی آیت الله سید روح الله موسوی خمینی
معرفی کتاب زندگی آیت الله سید روح الله موسوی خمینی
نیمه شب پانزدهم خرداد 1342 به غیر از حاج آقا روح الله که حوالی ساعت دو و نیم داشت برای نماز شب آماده می شد، همه در خواب بودند. آقا احساس کرد اتفاقی در حال رخ دادن است. گوش هایش را تیز کرد و با سر و صدایی که شنید، حدس هایی زد.
رفت کنار خانم نشست و به آرامی بیدارش کرد و گفت: «آمده اند مرا بگیرند! ناراحت نباش!» خواب از سر خانم پرید. در سکوت محض به چشم های شوهرش خیره شد. آقا ادامه داد: «هیچ کس صدایی در نیاید. بقیه را بیدار کن و سفارش کن که آرام باشند.» از آرامش آقا، خانم هم آرام گرفت.
کتاب «زندگی آیتاللهالعظمی سید روحالله موسوی خمینی» نوشتهی حورا نژادصداقت و منتشرشده توسط انتشارات روایت فتح ،می باشد.این اثر یک زندگینامه مستند و خواندنی است.این اثر روایت ماجراهایی کمتر شنیدهشده از زندگی امام خمینی (ره)، با تمرکز بر دوران طلبگی و رشد تدریجی شخصیت او، بدون اغراقپردازی یا توهم داستانسرایی می باشد.
دانلود کتاب زندگی آیت الله سید روح الله موسوی خمینی
نسخه الکترونیک این کتاب را در نرم افزار فراکتاب دانلود کنید و یا آن را به صورت آنلاین در نرم افزار مطالعه نمایید.
برشی از متن کتاب
از وقتی همنشین روزها و شب های آقا روح اللّٰه شد، او را بیشتر شناخت.مرد متفاوتی بود. این راحتی میشد از قرار عقدشان هم فهمید؛ گفته بود در نیمه رمضان باشد که کلاس های حوزه تعطیل هستند. حاضر نبود حتی به خاطر عقد کلاسش را عقب بیندازد. هر روز بیشتر از قبل، از زندگی خاص او خبردار می شد. خانواده با اصل و نسبی داشت. پدرشوهر مرحومش، سیدمصطفی موسوی با دختر استادش، هاجرآغاخانم در خمین ازدواج کرده بود و بعد، پنجسالی به نجف رفته بود و وقتی به درجه اجتهاد رسیده بود، دوباره به خمین برگشته بود و در خانه ای بزرگ زندگی میکرد.
املاک زیادی داشت و دستش در جیب خودش بود و مردم برایش اعتبار زیادی قائل بودند. از قضا، وقتی ششمین فرزندش، یعنی همین آقاروح اللّٰه چهارماه بیشتر نداشته، مردی به نام جعفرقلیخان به او شلیک کرده بود. گلوله از قرآنی که در جیب بالاپوشش داشت، گذشته بود و قلبش را از تپش انداخته بود؛ یک قتل ناجوانمردانه. قدسی تازه متوجه می شد که شوهر جوانش که البته دوازده سالی از او بزرگتر بود، زندگی پر پیچ و خمی را پشت سرگذاشته و روی پای خودش ایستاده و هرچه اعتبار دارد از صدقه سر تلاش های خودش است.
خرید کتاب زندگی آیت الله سید روح الله موسوی خمینی
نسخه چاپی این کتاب را از طریق سایت یا نرم افزار فراکتاب با تخفیف خریداری کنید.