شمع بی صدا آب می شود

معرفی کتاب شمع بی صدا آب می شود

کتاب شمع بی صدا آب می شود به قلم سبحان خسروی، در انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.این کتاب اثری است درمورد خاطرات پاسدار مدافع حرم شهید ابراهیم اسمی. کشتی گیری که پهلوانی اش را در حفظ شان اهل بیت گرامی دید.

گزیده کتاب شمع بی صدا آب می شود

ایام به سختی سپری می شد و هر روز برا یم به اندازۀ صد سال می گذشت. چند ماهی گذشته بود، ولی پای ابراهیم همچنان مشکل داشت. هر روز ختم صلوات می گرفم و امیدوارانه منتظر گشایشی از سمت خراسان بودم. تا اینکه یک روز هنگام شستن ظرف ها، چشمم به ابراهیم افتاد. بدون درد نشسته بود و هر دو پایش را تکان می داد. ناخودآگاه ظرف از دستم افتاد و از خوشحالی اشک از چشمانم جاری شد. خیلی امیدوار به شفایش شدم. چند روز بعد، توانست چهاردست و پا، بدون درد حرکت کند. حی با کمک خودم، روی پاهایش چند قدمی راه رفت. دیگر مطمئن شده بودم که ابراهیم شفا پیداکرده. خبر سلامتی اش را به پدرش اطلاع دادم. انگار خوشبختی راهش را به خانۀ ما پیداکرده بود. خانه مان غرق در شادی شد. پدر ابراهیم گفت: «الآن وقت ادای نذره. » نذر کرده بودیم که اگر ابراهیم خوب شد، دسته جمعی به پابوس امام رضا(ع) برو یم و گوسفندی را قربانی کنم. چند روز خانوادگی به پابوس امام رضا(ع) رفتم. هنگامی که چشمم به گنبد خورد، اشکم راهش را از روی گونه هایم پیدا کرد و چند قطره اش روی صورت ابراهیم که در بغلم بود، سراز یر شد. ابراهیم هم خنده کنان صورتش را پاک کرد و خیره شد به سمت حرم. گویی که او هم فهمیده بود پاهایش با شفاعت ضامن آهو خوب شده. بعد از چند روز به خانه بازگشتیم و گوسفند نذریمان را قربانی کردیم.