5.0از 5

نقش تلویزیون بر رفتار کودکان

خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب نقش تلویزیون بر رفتار کودکان

    کتاب نقش تلویزیون بر رفتار کودکان نوشته سعید خوش کناری، به بررسی آثار مخرب تلویزیون و برنامه‌های ماهواره ای، به عنوان عمومی‌ترین و پرمخاطب‌ترین رسانه جمعی بر رفتار کودکان می‌پردازد.

    امروزه تلویزیون سهم عمده‌ای در آموزش و تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم بر فرهنگ و روح و روان جمعی دارد و کودکان ما امروزه در خانه‌ای پا به دنیا می‌گذارند که تلویزیون در آن به طور میانگین هفت تا هشت ساعت در روز روشن است.

    این جعبه جادویی هر روز بر ما تسلط بیشتری می‌یابد و ما بایستی نگران آثار مخرب برنامه‌های تلویزیونی برای کودکان و خانواده‌های خود باشیم. در بخشی از کتاب نقش تلویزیون بر رفتار کودکان می‌خوانیم: یک الگوی بسیار جالب توجه دیگر، اوج استفاده از رسانه‌ها در حدود کلاس ششم است. در این دوره اوج استفاده از تلویزیون است. میزان رفتن به سینما بالاست و مطالعه کتاب نزدیک به حداکثر آن است. در این دوره مطالعه روزنامه نیز افزایش زیادی می‌یابد.

    بسته به افراد مختلف، در مقطع زمانی بین کلاس پنج و شش، مدت استفاده از رسانه‌های جمعی از متوسط کمتر از 30 ساعت در هفته به 35 تا 40 ساعت افزایش می‌یابد و از آن به بعد تغییرات مهمی به وجود می‌آید. مدت دیدن تلویزیون کاهش می‌یابد و به نحوی که بعدا خواهیم دید اهمیت تلویزیون در نظر کودکان کمتر می‌شود. مدت گوش کردن رادیو افزایش می‌یابد و رادیو اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. از زمانی که رفتار بزرگسالانه شروع به شکل‌گیری می‌کند، مطالعه کتب داستانی مصور به نزدیک صفر تنزل پیدا می‌کند. به ویژه در میان کودکان باهوش‌تر یک افزایش کلی در مورد وقت اختصاص داده شده به مطالعات جدی، ایجاد می‌شود و دیدن برنامه‌های تلویزیونی جنبه گزینشی بیشتری پیدا می‌کند.

    گزیده کتاب نقش تلویزیون بر رفتار کودکان

    ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﮐﻮدک در ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن دو ﻧﻮع ﻣﺤﺘﻮا را ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ او ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﺧﻮد را از ﻃﺮﯾﻖ دﺳﺖﯾﺎزی ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﮐﻪ آن را پاسخ‌های ﺧﯿﺎلﭘﺮدازاﻧﻪ و واﻗﻊ ﺑﯿﻨﺎﻧﻪ ﻧﺎم ﻧﻬﺎدﯾﻢ ﺑﺮآورده ﮐﻨﺪ، روﺷﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮد اوﻟﯿﻪ و ﻋﻤﺪه ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن ﺑﺮای ﮐﻮدﮐﺎن ﺳﻬﻤﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن در رﻓﺘﺎر ﺧﯿﺎﻟﭙﺮدازاﻧﻪ اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ. در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن ﺳﻬﻤﯽ در اراﺋﻪ اﻃﻼﻋﺎت دارد، اﯾﻦ ﮔﺮاﯾﺶ ﻧﯿﺰ در آن وﺟﻮد دارد ﮐﻪ اذﻫﺎن را از ﺣﻞ ﻣﺸﮑﻼت زﻧﺪﮔﯽ واﻗﻌﯽ ﻣﻨﺤﺮف ﮐﻨﺪ. ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻮدﮐﺎن ﻋﻤﺪﺗﺎً در ﭘﯽ آن ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﻄﺎﻟﺒﯽ را در ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن ﺑﯿﺎﺑﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ اﺣﺘﻤﺎل ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮاﻧﮕﯿﺰاﻧﻨﺪه رﻓﺘﺎر ﺧﯿﺎلﭘﺮدازاﻧﻪ اﺳﺖ، ﺑﻠﮑﻪ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻗﺒﻞ از ﻓﺮاﮔﯿﺮی ﻣﻄﺎﻟﺐ واﻗﻊ ﺑﯿﻨﺎﻧﻪ در ﺳﻨﯿﻨﯽ ﺑﻤﺮاﺗﺐ ﭘﺎیین‌تر ﻧﺤﻮه ﺟﺴﺘﺠﻮی ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺧﯿﺎلﭘﺮدازاﻧﻪ را ﯾﺎد ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ.

    ﺗﻌﺠﺐ آور ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﭼﻨﯿﻦ وﺿﻌﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺴﺒﺘﺎً ﮐﺎر راﺣﺘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ و ﺳﺮﮔﺮم ﺷﻮد، اﻣﺎ ﺟﺴﺘﺠﻮی اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺴﺘﻠﺰم آن اﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﻋﻤﺪاً ﻫﺮ ﻟﺬت ﻣﻤﮑﻨﯽ را ﮐﻪ از ﺗﻤﺎﺷﺎی ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽﺷﻮد ﺑﻪ ﺗﻌﻮﯾﻖ اﻧﺪازﯾﺪ و ﺑﺮای ﻣﺪﺗﯽ، ﺑﻪ ﺟﺎی ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻨﺶ، اﺣﺘﻤﺎل اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻨﺶ را ﺑﭙﺬﯾﺮﯾﺪ و در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﻤﺎن ﻻﻣﭗ ﺗﺼﻮﯾﺮیﮐﻪ ﻣﻠﺘﻤﺴﺎﻧﻪ از ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺧﻮاﻫﺪ ﺗﺎ ﺑﯿﺎراﻣﯿﺪ و از آن ﻟﺬت ﺑﺒﺮﯾﺪ،ﺑﺴﺨﺘﯽ ﺑﻪ ﮐﺎر ﺑﭙﺮدازﯾﺪ.

    اﯾﻨﻬﺎ ﻫﻤﻪ از ﺟﻤﻠﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﭘﯿﭽﯿﺪه و ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽروﻧﺪ. ﺑﻨﺎ ﺑﻪ دﻻﯾﻞ ﯾﺎد ﺷﺪه، وﻗﺘﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﺑﻪ ﻓﻮاﯾﺪ ﺟﺴﺘﺠﻮی واﻗﻌﯿﺖ واﻗﻒ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻪ اﺣﺘﻤﺎل زﯾﺎد ﻣﻄﺎﻟﺐ واﻗﻊ ﺑﯿﻨﺎﻧﻪ را ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﻃﺮﯾﻖ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﭼﺎﭘﯽ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن.