در فصل اول این کتاب درباره بن بستی بحث می شود که دیدگاه راسیونالیست ها و آمپریست ها در مسأله ی شناخت به وجود آورند و باعث شد کانت سال های بسیار، برای یافتن راهی برای برون رفت از آن تلاش کند که حاصل آن تلاش های فکری طولانی و دشوار، عرضه ی نظام فلسفی نوینی با عنوان نظام استعلایی بود.
فصل دوم، به روش استعلایی می پردازد. در این فصل، نخست معنای اصطلاح استعلایی و تفاوت آن با اصطلاح پیشینی مطرح می شود.
فصل سوم، مشکلات فلسفه ی استعلایی را مطرح می کند. از جمله مهم ترین مشکلات، همین است که شناخت انسان بر دو پایه یا شرط ناشناختنی؛ یعنی شیء فی نفسه و من استعلایی استوار است. چگونه ممکن است شناخت شناخت از آن چیزی حاصل شود که ناشناختنی است؟
در فصل چهارم، اندیشه های تأثیرگذار بر فیتشه مطرح می شود و در فصل پایانی کتاب به تکوین آموزه ی علم و معرفی آن می پردازد.
خریداران "ظهور دیالکتیک آلمانی" این کتاب ها را هم دیده اند
