0.0از 0

درسهای اسفار (جلد ششم)

مباحث قوه و فعل

۴۲٬۰۰۰
خرید
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب درس‌های اسفار (جلد ششم)

درس‌های اسفار (دوره شش جلدی)، صورت مکتوب مجموعه درس‌های کتاب اسفار ملاصدرا که توسط فیلسوف معاصر، مرتضی مطهری (1298-1358ش)، در سال‌های 1354-1357ش است که برای جمعی از فاضلان حوزه علمیه قم بیان کرده است. استاد شهید در این درس‌ها قسمتی از مبحث «قوه و فعل» کتاب اسفار را تدریس نموده‌اند و علت انتخاب این مبحث، مطرح بودن برخی اندیشه‌های مارکسیستی در ارتباط با مسئله حرکت در آن دوره بوده است. این کتاب از یک سو غنای فلسفه اسلامی را نمایان می کند و از سوی دیگر دقت نظر و تسلط آن استاد شهید را بر مسائل فلسفی آشکار می‌سازد و همانند سایر آثار استاد از بیانی روشن و روان برخوردار است. این مجموعه شامل شش مجلد می‌باشد.

کتاب درسهای اسفار (جلد ششم) آخرین مجلد از مجموعه درس‌های اسفار شهید آیتاللّه مطهری است که شامل هفده جلسه درس آن فیلسوف شهید، از جلسه صد و دوم تا جلسه صد و هجدهم است و ده فصل از مبحث قوه و فعل کتاب اسفار ملاصدرا را در برمیگیرد. در پایان استاد شهید در سه جلسه «نگاهی دوباره به بحث حرکت» داشتهاند. همچون مباحث قبلی، روش تدریس استاد این گونه بوده است که ابتدا مطلب را با توجه به مسائل مربوط به آن و تطبیق و مقایسه آراء مختلف بیان می‌کرده‌اند و آنگاه متن اسفار را می‌خوانده‌اند و در ضمن متن‌خوانی توضیحات لازم و گاه نکات بدیع و جدیدی را بیان می‌نموده‌اند.

گزیده کتاب درس‌های اسفار (جلد ششم)

حرکت بر دو قسم است و از این دو بیرون نیست: طبیعی و قسری. حرکت طبیعی حرکتی است که منشأ آن، قوهای است در درون خود جسم متحرک و متحد با جسم متحرک؛ به عبارت دیگر: در حرکت طبیعی همان قوهای که عین طبیعت جسم است حرکت را اقتضا میکند. اما در حرکت قسری قوهای از خارج بر جسم وارد میشود؛ مثل ضربهای که بر جسمی وارد میکنند و آن را به حرکت درمیآورند. حال ما دو جسم در نظر میگیریم که یکی عظیم است و دیگری صغیر و هردو هم متحرک به حرکت طبیعیاند. میخواهیم ببینیم: آیا ممکن است این دو جسم هردو دارای قوه طبیعی باشند و هردو هم از نظر اثر غیرمتناهی باشند؟ یعنی آیا ممکن است اثر هردو جسم، حرکت غیرمتناهی عِدّه یا مُدّه باشد؟

مثلا دو ستاره را در نظر میگیریم، یکی دارای حجم کوچک و دیگری دارای حجم بزرگ، که هردو در حال حرکت به دور ستارهای دیگرند و قوهای که در آنها وجود دارد میخواهد حرکت غیرمتناهی انجام دهد. میخواهیم ببینیم: آیا ممکن است قوه در جسم صغیر و قوه در جسم کبیر متساویالتأثیر باشند؟ فرض این است که این دو قوه مساویاند چون هردو غیرمتناهیاند، حال سؤال این است: آیا این دو جسم در قبول اثر، متساویاند؟ یعنی آیا عِظَم و صِغَر هیچ اثری در اینجا ندارند؟ اول میگویند: نمیشود گفت عظم و صغر جسم هیچ اثری ندارد؛ زیرا اگر اثر نداشته باشد به این معناست که اگر از قوهای در جسمی به اندازه سر سوزن وجود داشته باشد و از همان قوه در جسم دیگری به اندازه خورشید وجود داشته باشد، هردو از نظر اثر علیالسویه باشند؛ یعنی هردو اقتضای حرکت غیرمتناهی در محل خود داشته باشند.

   ایشان این مطلب را که «چرا نمیشود عظم و صغر جسم تأثیری نداشته باشند؟» به بیانی کامل ذکر نمیکنند و چه بسا میتوان گفت حرفهای گذشته بر ضد این مطلب است. عجالتا اینجا میگویند: نمیتوان گفت میان عظیم و صغیر در قبول کردن اثر از نظر متناهی بودن و نامتناهی بودن، هیچ فرقی نیست.