کتاب زندگی عزیز
برنده نوبل ادبیات سال 2013
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
کتاب زندگی عزیز از نویسندۀ کانادایی و صاحب جایزه نوبل ادبیات در سال 2013 ، آلیس مونرو میباشد. صاحب نظران به او لقب چخوف معاصر نیز میدهند. چهارده داستان این کتاب در مناطق و شهرهای اطراف دریاچه هورن میگذرد و شخصیتهایش مانند اغلب داستانهای مونرو آدمهایی معمولیاند.
معرفی کتاب زندگی عزیز
کتاب زندگی عزیز مجموعهای از ۱۴ داستان کوتاه نوشته آلیس مونرو (نویسنده فقید کانادایی و برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۳) است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. این اثر یکی از آخرین کارهای مونرو پیش از بازنشستگی ادبی اوست و بازتابی استادانه از سبک منحصربهفردش در روایت زندگیهای عادی با عمق شگفتانگیز روانشناختی است. داستانها عمدتاً در فضای روستاها و شهرهای کوچک کانادا میگذرند و با تمرکز بر تجربیات زنان، به کاوش پیچیدگیهای پنهان زندگی روزمره میپردازند. مضامینی چون خاطره، تنهایی، گذر زمان، روابط خانوادگی پرفرازونشیب، انتظارات اجتماعی و جستوجوی هویت در لایههای زیرین این روایتها جریان دارند.
مونرو در سال ۲۰۱۳ جایزه نوبل را نهتنها برای این کتاب، بلکه بهپاس چیرهدستی اش در داستاننویسی مدرن و ابعاد انسانی عمیق آثارش دریافت کرد. زندگی عزیز با نثری ساده و بیپیرایه و در عینحال مملو از ظرافتهای احساسی، اثری است که مرز میان داستان و واقعیت را محو میکند و تصویری فراموشنشدنی از انسانهای معمولی در لحظات غیرمعمولی زندگیشان خلق میکند.
دانلود کتاب زندگی عزیز
نسخه الکترونیک این کتاب با استفاده از فایل ورد کتاب زندگی عزیز تولید و عرضه شده است و امکانات بیشتری از فایل pdf در اختیار شما قرار میدهد.
خلاصه کتاب زندگی عزیز
کتاب زندگی عزیز آلیس مونرو، هنر بینظیر او در کشف معنا در لحظات عادی را نشان میدهد. او در دل صحنههای سادهی روزمره، مثل یک ایستگاه قطار کوچک یا یک آشپزخانه معمولی، لحظههای شگفتانگیز، غمگین یا باشکوه زندگی را آشکار میکند. بیشتر داستانها در شهرهای کوچک انتاریوی کانادا رخ میدهند و مونرو چنان زندگی زنان، مردان و کودکان را توصیف میکند که گویی خواننده ضربان قلب شخصیتها را میشنود.
او با نگاهی همراه با صداقت و مهربانی، به موضوعاتی میپردازد که شاید در نگاه اول خیلی ساده به نظر برسند: زنی که ناگهان در یک مهمانی شام، احساس تنهایی عمیق میکند، کودکی که نخستین مواجههاش با مرگ زندگیاش را دگرگون میسازد، یا پیرمردی که خاطرهای قدیمی از جوانی ناگهان ذهنش را درگیر میکند. در دنیای داستانهای مونرو، پشت ظاهر معمولی آدمها، داستانهای پیچیدهای نهفته است؛ هر کدام با آرزوهای بربادرفته، انتخابهای اشتباه و لحظههای سرنوشتسازی که مسیر زندگیشان را عوض کرده، دست و پنجه نرم میکنند.
چهار داستان آخر کتاب، کلیدی برای فهم بهتر کل کتاب هستند. مونرو در این بخشها با روایتی صمیمی و بیپیرایه به دوران کودکی خود در دهه ۱۹۳۰ برمیگردد؛ از ترسهای شبانه در اتاق زیر شیروانی تا رابطه سخت با مادری که بیماریاش بر خانواده سایه انداخته بود. او در اینجا نه به عنوان یک نویسنده مشهور، بلکه چون انسانی عادی که از دل همان سختیها بیرون آمده سخن میگوید و اعتراف میکند این داستانها «نزدیکترین روایتها به زندگی واقعی من» هستند.
قدرت مونرو در تبدیل خاطرات شخصی به داستانهایی جهانی است. هر خوانندهای در پسزمینه روستایی کانادا، بخشی از خود و جامعهاش را میبیند. سبک نوشتار او ساده اما پر از ژرفاست؛ جملات کوتاهش ناگهان به قلب احساسات و رازهای درونی شخصیتها میزنند و خواننده را مبهوت میکنند.
زندگی عزیز فقط برای دوستداران ادبیات نیست؛ آینهای است روبروی هر کسی که یک بار از خود پرسیده «زندگیام چه معنایی داشت؟. مونرو با نگاهی که هم حسرت گذشته را دارد و هم راستش را میگوید، پاسخی میدهد که هم تلخ است، هم رهاییبخش: زندگی، هرچقدر هم ناکامل یا پر از اشتباه باشد، به خاطر همان لحظههای کوتاه باشکوهش، مثل یک غروب آفتاب به یادماندنی یا نگاه گذرای یک غریبه که دلتان را لرزاند، سزاوار این خطاب سنگین و زیبا بوده است: «زندگی عزیز».
فهرست کتاب
رسیدن به ژاپن
آموندسن
عزیمت از ماورلی
گودال شنی
پناهگاه
غرور
کوری
قطار
در چشمانداز دریاچه
دالی
بخش پایانی
چشم
شب
صداها
زندگی عزیز
برشی از متن کتاب زندگی عزیز
کوری
آقای کارلتون گفت: «خوب نیست در شهری مثل این¬جا، این همه پول تو یک خانواده متمرکز شود. منظورم این است که برای دختری مثل دخترم، کوری اصلاً ایدهی خوبی نیست. همه در یک¬رده نیستند.»
کوری آن طرف میز ناهارخوری نشسته بود و زل زده بود به چشم مهمان¬شان.
پدرش ادامه داد: «کوری قرار است با کی ازدواج کنئ؟ او الان بیست و پنج ساله است.»
کوری ابروهایش را بالا برد و با صورتش شکلک درآورد.
«پدر یک سال را از قلم انداختی. بیست وشش.»
پدرش گفت: «بفرمایید. حالا هرچه دوست داری بخند.»
او بلند زد زیر خنده، واقعاً دیگر چه کار می¬توانست بکند؟ اسم مهمان¬شان هاوارد ریچی بود و فقط چندسالی بزرگ¬تر از کوری بود، اما همانطور که پدر کوری خیلی زود فهمید، ازدواج کرده بود و بچه داشت.
آلیس مونرو
آلیس مونرو، از بزرگ ترین داستان کوتاه نویسان معاصر است. این بانوی ۸۲ ساله در داستان هایش تصویری موشکافانه از زندگی روزمره شخصیت هایش ارائه می کند. او بیشتر به زندگی آدم های شهرهای کوچک و محل وقوع داستان هایش می پردازد. شخصیت های زن در داستان های مونرو زنانی با روحیه و تفکر پیچیده هستند. مونرو بعد از دریافت جایزه ادبی "تریلیوم" برای کتاب زندگی عزیز عنوان کرد که از دنیای نویسندگی خداحافظی می کند و گفت: "نه اینکه نوشتن را دوست نداشته باشم، اما به نظرم موقعی می رسد که حس می کنی به جایی رسیدی که دیگر می خواهی به زندگی ات به شکل دیگری نگاه کنی و شاید وقتی به سن من برسید، دیگر دلتان نخواهد آن قدر تنها باشید.
خوبی مونرو به همین است که از روزمرگی های همگانی شاهکار خلق می کند که آیینه ای از هر روزه های خود ماست. در واقع این خود ماییم که داستان هایش را در عالم واقعیت بازی می کنیم. گاه کودکی می شویم که برای دوره ای گرفتار بی خوابی شده است. گاه دختر جوانی می شویم که اسیر مردی شده است که برای مدتی احساساتش را به سخره گرفته و رفته. گاه زن متاهلی می شویم که در مهمانی عاشق مردی شده است و خود نمی داند چرا. گاه بانوی سالخورده ای می شویم که همسرش را اتفاقی با عشق روزهای جوانیش روبرو کرده است.
گاه دختر ثروتمندی می شویم که از فرط تنهایی از دوستی مهربان طلب محبت و همراهی برادرانه کرده است. گاه زن هنر دوستی هستیم که عاقبت جسارت به خرج داده و از شوهری که با همه خوبی هایش، هرگز موفق به تجربه ی عشق واقعی با او نشده، جدا شده است. گاه خود را مقصر رخدادهای وحشتناک خانوادگی مثل مرگ فرزند یا خواهر می دانیم. گاه با خود می گوییم اگر فلان کار را می کردم! اگر فلان حرف را نمی گفتم…
اگر شما از آن دسته کتابخوانان هستید که تصور می کنید تاثیر داستان کوتاه روی وجود و ذهنتان به ماندگاری و شدت یک داستان بلند نیست، آلیس مونرو بخوانید تا خلاف این قضیه برایتان به اثبات برسد. مونرو نویسنده داستان های کوتاه با سبک ساده است. داستان های او چند لایه نیستند. او منظورش را مستقیم و بدون پیچیدگی به نظر خواننده می رساند. شخصیت های داستانیش را کاملا می شناسد و هر اندیشه، عمل و برخوردی که از آنان سر میزند کاملا فکر شده و ناشی از تاملی دقیق است. دیالوگ ها را به خوبی در جاهای مناسب به کار می گیرد.
در آثار او، مثل آثار چخوف خط داستانی درجه دوم اهمیت را دارد و تقریباً اتفاق خاصی در داستان ها رخ نمی دهد و اغلب تلنگری موجب دگرگونی زندگی شخصیت ها می شود. آلیس مونرو "استاد داستان کوتاه معاصر" لقب گرفته و به نظر اکثر منتقدین، جامعه کتابخوان آمریکای شمالی و حتی دنیا را با داستان کوتاه آشتی داده است. مارگارت آتوود دیگر بانوی نویسنده نامدار اهل کانادا مونرو را از "مقدسات جهان ادبیات" دانسته است. کتاب زندگی عزیز نوشتۀ آلیس مونرو ترجمه شده توسط، مریم صبوری، کتابی دیگر از انتشارات کوله پشتی می باشد.