0.0از 0

کتاب کشفم کن

رمان
دسته بندی
پریان
ناشر
طاهره مافی
نویسنده
شروع قیمت از:
%15
۲۲۰٬۰۰۰
۱۸۷٬۰۰۰
خرید
  • چاپی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

کتاب کشفم کن جلد دوم رمان خردم کن اثر ابرقهرمانی طاهره مافی می باشد که شبنم سعادت آن را ترجمه کرده و توسط انتشارات پریان منتشر و روانه بازار کتاب شده است.

معرفی کتاب کشفم کن

طاهره مافی یک نویسنده ایرانی آمریکایی است که تاکنون داستان جذاب زیادی را برای نوجوانان نوشته است. کشفم کن جلد دوم رمان خردم کن یکی از پرتیراژترین و پرطرفدارترین کتاب های وی است که در سال2013 برای اولین بار منتشر شده است. طاهره مافی در این جلد از مجموعه به بیان اتفاقات بعد از فرار ژولیت از زندان و عضو شدن وی در گروهی که هرکدام یک قدرت منحصر به فرد عجیب یا ماورایی دارند می پردازد. گروهی که همه آن ها یک هدف مشترک برای نجات اجتماع دارند.

خلاصه کشفم کن نشر مجازی

در این جلد از کتاب ژولیت فرارس 18 ساله پس از یک سال بالاخره از زندان گریخته است. در امنیت و آرامش کامل در منطقه خاصی به نام «امگا پوینت» در کنار افرادی که مانند خودش قدرت های ماورایی دارا هستند؛ مشغول آموزش دیدن برای استفاده صحیح و کنترل قدرت ماورایی خودش است و از طرفی در کنار دیگران برای نبرد با دیکتاتورهایی است که حکومت را در دست دارند آمادگی های لازم را کسب می کند. در عین این آموزش دیدن ها و مخاطرات برای ژولیت مشغله های دیگری پیش می آید که به روابط فردی و عاطفی وی مربوط است و علت اصلی آن ها قدرت عجیب ژولیت است؛ یکی از اصلی ترین این مشغله ها مربوط ارتباط عاطفی وی با آدام است. قدرت عجیب ژولیت مانع شکل گیری صحیح و کامل بین وی و آدام می شود؛ چرا که آدام نمی تواند بدون آسیب دیدن ژولیت را حتی برای لحظه ای لمس کند. از طرفی وارنر فرمانده شورشیانی که ژولیت در بین آن ها است به ژولیت علاقمند شده است و یک مثلث بین ژولیت، آدام و وارنر تشکیل شده است و این روابط مانع تمرکز کامل ژولیت بر آموزش ها و مبارزاتش است....

برشی از متن کتاب کشفم کن

تقه تندی به در و در چارتاق باز می‌شود.
«ا، خانم فرارس . نمی‌دونم امیدواری با یه گوشه نشستن به چی برسی.» خنده راحت و بی‌تکلفِ کَسل قبل از خودش رقصان توی اتاق می‌چرخد.»
نفس کوتاهی می‌کشم و سعی می‌کنم خودم را وادار کنم به کَسل نگاه کنم اما نمی‌توانم. درعوض، زیرلب عذرخواهی می‌کنم و به صدای رقت‌انگیز کلماتم توی این اتاق بزرگ گوش می‌دهم. انگشت‌های لرزانم را حس می‌کنم که روی کف پوش‌های تشکیِ ضخیمی که کف اتاق پهن شده‌اند مشت می‌شوند و به این فکر می‌کنم در مدتی که این‌جا بوده‌ام هیچ دستاوردی نداشته‌ام. خفت‌بار است، خیلی خفت‌بار است یکی از معدود آدم‌هایی را که تابه‌حال با من مهربان بوده ناامید کنم. 
کسل صاف مقابلم می‌ایستد، صبر می‌کند تا وقتی بالاخره سرم را بلند می‌کنم. می‌گوید: «نیازی به عذرخواهی نیست.» چشم‌های قهوه‌ای شفاف و نافذش و لبخند صمیمانه‌اش سبب می‌شود راحت فراموش کنی رهبر نقطه امگاست. رهبر کل این جنبش زیرزمینی که وقف مبارزه با سازمان احیا شده است. صدایش زیادی ملایم، زیادی مهربان است، و این از همه بدتر است. گاهی آرزو می‌کنم کاش سرم داد می‌زد. ادامه می‌دهد: «اما باید یاد بگیری چطوری انرژیت رو مهار کنی، خانم فرارس.»
یک مکث.
یک قدم.
دست‌هایش را روی تَلِ آجرهایی که انتظار می‌رفت خراب کرده باشم می‌گذارد. وانمود می‌کند متوجه حلقه‌های قرمز دور چشم‌هایم یا لوله‌های فلزی‌ای که توی اتاق پرت کرده‌ام نشده است. نگاه خیره‌اش از لکه‌های خون‌آلود روی الوارهایی که گوشه‌ای گذاشته شده بود محتاطانه پرهیز می‌کند؛ سوالش از من این نیست که چرا مشت‌هایم را این‌طور گره کرده‌ام و آیا دوباره به خودم صدمه زده‌ام. سرش را به سمتم می‌گیرد اما مستقیم به نقطه‌ای پشت سرم خیره شده است و وقتی صحبت می‌کند صدایش ملایم است. می‌گوید: «می‌دونم برات سخته. اما باید یاد بگیری. مجبوری. زندگیت بهش وابسته‌ست.»
آب دهانم را چنان به‌سختی قورت می‌دهم که صدایش در مغاک میانمان طنین می‌اندازد. سر تکان می‌دهم، به دیوار تکیه می‌دهم، و پذیرای سرما و درد آجرهایی می‌شوم که توی تیره پشتم فرو می‌رود. زانوهایم را توی سینه‌ام جمع می‌کنم و پاهایم توی تشک کفپوش محافظ فرو می‌رود. کم مانده اشک‌هایم سرازیر شود و می‌ترسم جیغ بزنم. سرانجام به او می‌گویم: «نمی‌دونم چطوری. هیچ‌کدوم این‌ها رو نمی‌دونم. حتی نمی‌دونم ازم انتظار می‌ره چکار کنم.» به سقف چشم می‌دوزم و پلک می‌زنم پلک می‌زنم پلک می‌زنم. حس می‌کنم برق اشک چشم‌هایم را تر کرده است. «نمی‌دونم چطوری کاری کنم که اتفاق بیفته.»

نظرات خوانندگان

-متن روان ، جملات عاشقانه ، بیان احساسات درونی و همین طور پرداختن به کوچک ترین جزئیات این اثر رو فوق‌العاده جذاب و خواندنی کرده است.
-یه روزه تقریبا کتاب رو تموم کردم. خیلی خیلی داستان به شکل جذابی روایت شده. که نمی شه وقفه انداخت بین خوندنش. همراه با کتاب گاهی خوشحال، نگران و حتی استرس می گیرید... خیلی از خوندنش لذت بردم.
-در دنیای کتاب های هیجانی تخیلی که گَرد آخرالزمانی هم بر این دنیا پاشیده شده، رقبای بسیار قَدری برای این کتاب وجود دارد. همان طور که اگر کسی طرفدار پروپاقرص این سبک از کتاب باشد، قطعا تشابهات زیادی بین این کتاب و دیگر کتاب‌های این سبک، نظرش رو جلب خواهد کرد. عنوان و لقب «فوق‌العاده» شاید برای این کتاب لقب سنگینی باشد اما دنیای جذاب این رمان، اجازه‌ی نخواندن و تمام نکردنش رو هم نمی دهد.

خرید کتاب کشفم کن

نسخه چاپی کتاب کشفم کن را می توانید از طریق سایت یا اپلیکیشن فراکتاب سفارش داده و پس از خرید با مطالعه آن همراه یک ابرقهرمان نوجوان و مرگبار، لحظاتی مهیج را تجربه کنید.

خرید کتاب کشفم کن

مشخصات کتاب کشفم کن در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: پریان
نویسنده: طاهره مافی
مترجم: شبنم سعادت
تعداد صفحه: 348
موضوع: رمان خارجی، داستان خارجی
قالب: چاپی