0.0از 0

تفنگم شکار هیچ گوزنی در سرش نیست

خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب
    قدم زدیم
    تو از مرده های دیشب گفتی
    من از زنده های دیروز
    از خیابان های نرفته
    قدم های به تأخیر افتاده
    سایه ی کم رنگم
    و تفنگم
    که شکار هیچ گوزنی در سرش نیست


    آن قدر گفتم
    که حرفت را زدی:
    ما خلاف وعده نبودیم
    وگرنه مرگ ما را فراموش نمی کرد