
برخی نکاتی که کتاب نوشته بود مهم بودن و لازم بود تا برام یادآوری بشه ، بنظرم بخونید !
کتاب "رشد" به چندین فصل تقسیم میشود که هر کدام به یکی از جنبههای مهم رشد انسانی میپردازد: 1. مفاهیم و مبانی رشد: در این بخش، نویسنده به تعریف و تبیین مفهوم رشد از دیدگاههای مختلف میپردازد. او با استفاده از آیات قرآن و احادیث، به تبیین مفهوم رشد در اسلام میپردازد و نشان میدهد که چگونه این مفهوم با مباحث علمی و روانشناختی همخوانی دارد. 2. مراحل رشد انسانی: صفایی حائری مراحل مختلف رشد انسانی را از دوران کودکی تا بزرگسالی به تفصیل مورد بررسی قرار میدهد. او در این بخش به ویژگیها، نیازها و چالشهای هر مرحله از رشد اشاره میکند و راهکارهایی برای مواجهه با این چالشها ارائه میدهد. 3. تربیت و آموزش: یکی از بخشهای مهم کتاب به تربیت و آموزش اختصاص دارد. نویسنده نقش والدین، معلمان و مربیان را در فرآیند رشد انسان بسیار مهم میداند و به بررسی روشهای موثر تربیتی میپردازد. او تأکید میکند که تربیت باید همگام با مراحل رشد فرد باشد و با نیازها و ویژگیهای هر مرحله هماهنگ شود. 4. رشد معنوی و اخلاقی: در این بخش، صفایی حائری به اهمیت رشد معنوی و اخلاقی در کنار رشد جسمی و روانی میپردازد. او معتقد است که بدون رشد معنوی و اخلاقی، رشد انسانی ناقص است. به همین دلیل، نویسنده راهکارهایی برای تقویت بعد معنوی و اخلاقی ارائه میدهد و نشان میدهد که چگونه میتوان این ابعاد را در زندگی روزمره به کار گرفت. این کتاب به خوانندگان کمک میکند تا درک عمیقی از مراحل مختلف رشد انسانی پیدا کنند و بتوانند نیازها و چالشهای هر مرحله را بشناسند. این شناخت میتواند به بهبود عملکرد فرد در زندگی شخصی و حرفهای کمک کند. صفایی حائری در این کتاب راهکارهای عملی و کاربردی برای تربیت و آموزش ارائه میدهد که میتواند برای والدین، معلمان و مربیان بسیار مفید باشد. این راهکارها به گونهای طراحی شدهاند که با نیازها و ویژگیهای هر مرحله از رشد هماهنگ باشند. یکی از نقاط قوت این کتاب، تأکید بر رشد معنوی و اخلاقی است. خواندن این کتاب میتواند به تقویت این ابعاد در زندگی فردی و اجتماعی کمک کند و باعث شود فرد به یک انسان کاملتر و متعالیتر تبدیل شود. این کتاب به خوانندگان کمک میکند تا با اصول و مبانی تربیت اسلامی آشنا شوند و بتوانند این اصول را در زندگی روزمره خود به کار گیرند. این موضوع به ویژه برای افرادی که به دنبال تربیت فرزندان خود بر اساس آموزههای دینی هستند، بسیار ارزشمند است. در اینجا بخشی از کتاب "رشد" را ذکر میکنم: > "رشد، حرکت به سوی کمال است. کمال انسان در شناخت خویش و خدا و هماهنگی با قوانین خلقت و آفرینش است. هر مرحله از رشد نیاز به راهنمایی و هدایت دارد تا انسان بتواند به بهترین نحو ممکن از امکانات و استعدادهای خود بهرهبرداری کند. تربیت صحیح میتواند راهنمای این مسیر باشد و انسان را به سوی تکامل حقیقی هدایت کند." کتاب "رشد" علی صفایی حائری یک منبع ارزشمند برای همه افرادی است که به دنبال فهم عمیقتر و کاربردیتر از فرآیند رشد انسانی هستند. این کتاب با تکیه بر آموزههای دینی و علمی، راهکارهای مفیدی برای تربیت و آموزش ارائه میدهد و به خوانندگان کمک میکند تا در مسیر تکامل و رشد فردی و اجتماعی حرکت کنند. خواندن این کتاب نه تنها برای والدین و معلمان، بلکه برای همه افرادی که به رشد و توسعه فردی خود اهمیت میدهند، مفید و ارزشمند است. این یادداشت رو برای چالش مرورنویسی فراکتاب می نویسم.
رشد از منظر یک عاشق برای چالش مرورنویسی فراکتاب وقتی با چینش کلمات او همراه می شوی، شور او ناخودآگاه به تو منتقل می شود. با او می دوی، اشک میریزی. از این همه حکمت او در کلام متحیر می شوی و همه ی این زیبایی را از همنشینی او با قرآن درک می کنی و شاید او مصداق آن حدیث رسول مهربانی ها باشد: «مَن أخلصَ لله أربَعینَ صَباحاً جَرَت یَنابیعُ الحکمة مِن قَلبِه علی لِسانه و أنطَقَ بِه لِسانَه» اصلا مگر می شود جز این باشد که اینطور کلمات پشت سر هم می جوشد و می خروشد؟ علی صفایی حائری، یک مجتهد، فقیه، عارف و اندیشمند شیعی که در زمان خودش شناخته نشد، در حق او، به اندیشه او ظلم شد و خداوند بر او غیرت کرد و پس از مرگش فکر و اندیشه او را بلند کرد. و اما رشد... به طور کلی باید گفت که کتابهای این اندیشمند بزرگ ژرفایی دارد که با یک بار خواندن کتاب به دست نمی آید. شاید چندین بار مرور می طلبند. نکته ی دیگر این است که اسم کتاب تلقی در ذهن ایجاد می کند که تنها با خواندن کتاب به طور کامل به بلوغ می رسد؛ یعنی به همین راحتی از اسم کتاب به محتوا پی نمیبرید باید کلمه به کلمه، جمله به جمله پیش روی تا بفهمی علت نام گذاری کتاب چیست. و نکته بعدی اینکه او برای من در عصر عرفان شرقی و سوسیالیسم و همه عناصر عصر مدرن و در حال صحبت میکند و کتاب می نویسد. من در اکنون که گرفتار در گرداب تفکرات و ایسم های مختلف هستم. از اکنون برای همین حالا می نویسد و می گوید و گره ها را با دستان دین اسلام ناب محمدی می گشاید. در یک توضیح کوتاه، کتاب درباره قرآن و فهم آن است. اما اینبار چشم ها را باید شست و جور دیگری باید نگاه کرد. کلمات و مفاهیم قرآنی را نه با پیش داوری های ذهنی نگاه کرد بلکه تشنه شوی و بعد با جام طهور قرآن سیراب شوی. و اما رشد... نویسنده از سوال چیستی آفرینش خود از قرآن به رشد رسیده. و اذعان دارد کتاب صراط، ادامه بحث اوست. برشی از کتاب: چرا رشد کنیم؟ چون استعدادش را داریم و چون نیازش را داریم وگرنه گرفتار بحران احتکار و تراکم استعدادها خواهیم شد و بیچاره ی نیازهای عظیم. کسانی که گندم ها را به خاک می سپارند، آنهایی هستند که وسعت خسیس زمستان را فهمیده اند و نیازهای عظیم را شناخته اند و می خواهند، گندم ها را زیاد کنند. رشد را به جای تکامل برگزیده، و آن را مقابل خسر قرار می دهد. از جهت و سمت و سوی این خرج سرمایه ها ی عظیم انسان در برابر راه بی نهایت سخن می گوید و این چنین مسئله سرمایه های اولیه متفاوت انسان ها را عین عدالت می داند. برشی از کتاب: انسان ها گرچه در سرمایه ها با هم تفاوت دارند اما در جهت دادن به این ها و رهبری این ها همه با هم برابرند. در دین اسلام به ما یاد داده اند که اهل دودوتا چهارتا باشید . مثل تاجرها اهل معامله باشید. دنبال سود باشید آنهم از نوع کلان. فکرتان مثل تاجرها به دنبال سود و زیان باشد و دنبال بهره وری بالا ارزان بخرید و گران بفروشید. اگر اینطور شدیم خواهیم فهمید که حضرت علی چه تاجر ماهری بود و چه خوب بازار دنیا را می شناخت و اهل سودآوری بود. برشی از کتاب: علی خودش زیاد شد و ثروت ها را به راه انداخت، قارون ها ثروت هاشان زیاد شد و خود را باختند. علی ثروتمند زندگی کرد و اینها ثروتمند می میرند. علی امیر بود و اینها اسیرند، چون که حقیرند و از دست رفته اند. و عین صاد چه خوب قرآن را درک می کند. گاهی باید از کلیشه های تکراری خروج کرد و بر تمام تفاسیری که تا امروز کلیشه وار دیدند و گفتند، قیام کرد و جور دیگر دید. مثالش نگاه به سوره عصر علی صفایی حائری. چه زیبا تعبیر میکند مقصر خسارتها خود انسان است و زمانه بی تقصیر و این تنها بهانه ای ست برای انسان ها که لعنت بر این چرخ دون کنند و با سر کشیدن شراب واژه ها درد این خسارت عظیم را از یاد ببرند. که چه زیبا قرآن جلوی این کار را می گیرد و انسان را به بازار خودش راهنمایی میکند. در ادامه این تفسیر زیبای سوره عصر از مومن و از مومن بودن صحبت میکند. برشی از کتاب و عاشق حق از یک سو عمل می آورد و شاهکار می آفریند و از یک سوی دیگر همراه و همکار، چون در راه، درگیری هایی هست که به تنهایی نمی توان با آنها روبرو شد. عاشق باشید. #چالش_مرورنویسی_فراکتاب
کتاب رشد شاید شما هم شنیده باشید که کتاب های عین صاد ( علی صفائی حائری) کمی ثقل و نامفهوم است، شاید هم برای من اینطور بوده! ولی بعد از مدتی که با ادبیات گفتاری ایشان آشنا شوید از خواندن کتاب هایشان خیلی لذت میبرید و از یک پاراگراف عبرت های بسیار! گاهی یک پاراگراف زندگی را تغییر میدهد از بس که به نظرم نقطه زن حرف میزنند. اولین کتابی که از ایشان مطالعه کردم همین کتاب «رشد» است. بعد از این کتاب انسان ها را به دو دسته تقسیم میکنم، انسان هایی که دنبال رشد هستند و انسان هایی که نمیخواهند رشد کنند! بودن در میان ادم هایی که به دنبال رشد هستند، باعث سرزندگی و شادابی است، آرامشی عجیب داری و با آمدن حوادث مختلف دست و پا گم نمیکنی! انگار که معادلاتشان همه الهی است، شاید همه هم نباشد حداقل اکثر معادلاتشان الهی است، اصلا این دسته یک طیف دارند که انتهای طیف کسانی هستند که «همه» معادلاتشان الهی است. وقتی معادلاتت الهی است جوردیگری به دنیا نگاه میکنی، قلبت را جور دیگری پاک میکنی! تربیت را به شیوه دیگر نگاه میکنی! اما وقتی در معادلات دنیایی غوطه ور شدی شاید نتوانی خود واقعیت را پیدا کنی. من این کتاب رو خیلی دوست داشتم، متن کوتاهی داره که خیلی سریع هم تموم میشه ولی میتونه برای مدت ها ذهن شمارو درگیر کنه. پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید و در حین خوندن قلم و کاغذ هم داشته باشید. بریده کتاب دلهایی که سازمان گرفتهاند... دیگر بازیچه حادثهها نمیشوند و بحران نمیبینند.مغازهای که قفسهبندی شده و تنظیم گردیده، جنسهای زیاد آن به راحتی دردسترس قرار میگیرند، اما دکهّهای در هم و شلوغ که اجناسشان پخش و رها و زیر پا افتاده است، دست و پاگیر و خستگیزا و وقت کش هستند. دل هایی که براساس اهمیت حادثه ها، کارها را رده بندی کرده اند در حالیکه هزاران کار دارند؛ بیش از یک گرفتاری برایشان نیست؛ چون در یک لحظه گرفتاری ما فقط مربوط به آن کار و آن حادثه ای است که اهمیت زیادتری دارد و ضرورت بیشتری. من این یادداشت رابرای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم. #چالش_مرورنویسی_فراکتاب
کتاب رشد، کتابیست که حول موضوع رشد از قرآن میگوید نه اینکه صرفا آیههای قرآن را بخواند بلکه تو مایههای شرح و تفسیر است. تفسیر معنوی که با مصداق یابی از زندگیمان قرآن را بیش از پیش ملموستر میکند. و ابعاد دیگری را به وسیله همان آیههای همیشگی که میخوانیم با سبکی ادبی توضیح میدهد. «دلهایی که سازمان گرفتهاند دیگر بازیچهی حادثهها نمیشوند و بحران نمیبینند» این جملهای از کتاب است. وقتی راجع به قرآن میشود حتی کتابهای تفسیر هم بینهایت میشوند چون عمق قرآن که بینهایت است. فلذا سخت میشود یکی دو بریده انتخاب کرد وقتی همه کتاب چشمگیر و ارزشمند است. فقط بریدهی جملاتی را در مرورم به عنوان نمونه میگذارم. «دلهایی که سازمان گرفتهاند دیگر بازیچهی حادثهها نمیشوند و بحران نمیبینند» یک نمونه از عمق همین یک جمله از کتاب اینکه، در جای جای قرآن در مورد کسانیکه مصداق این جمله هستند آمده با این عبارت «لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»، یعنی کسانی نه از چیزی میترسند و نه محزون میشوند. بله به واقع کسانی که انقدر روی خودشان کنترل دارند و نَفْسشون در اختیار خودشونه که هیچ ترس و حزنی بهشون وارد نمیشه نه اینکه هیچ بلایی سرشون نیاد بلکه اونا مثل کوه استوار و پابرجا و آرامند. و چیزی نمیتونه ترس و تزلزل و حزن در آنها ایجاد کنه. اگر بخوام در یک جمله مرور کتاب را بیان کنم چنین جملهای میگم: کتابی ارزشمند که به زیبایی آیات معدودی از قرآن را با توضیحاتی ساده، برای آدم به تصویر میکشد. کتاب بینش خوبی به آدم میده و راه و روش پیدا کردن راه درست زندگی رو در وسع خودش شرح میده. اینکه بتونی کارهات رو در زمان کمتر انجام بدی مستلزم تمرینات بخصوصی است که قبلا انجام دادی، تمرینات با توصیفی که در کتاب آمده. و کسانیکه از قبل رو خودشون کار کردن و آمادگی دارن تبعا کارهاشون رو سریعتر از کسانی که رو خودشون کار نکردن انجام میدن. و اینکه آدم اگر کارهاش حساب وکتاب داشته باشه زندگیش بهم نمیریزه. بریدهای از کتاب: «برای شناخت اینکه برای چه هستم؟ باید بدانم با چه چیزهایی هستم . از وسایلی که در یک اتاق هست میتوان کشف کرد که این اتاق برای چیست.» قبلا شنیده بودم که مهمترین و اساسیترین سوالهای کل بشریت رو بچهها میپرسند! مثلا این سوال که برای چی آفریده شدیم؟ درحالیکه بزرگترین فیلسوفان عالم درصدد پاسخ به همین سوال بوده و هستند. این کتاب بعضی پاسخ دهندگان مدعی این سوال را به چالش میکشه که میگن برای تکامل! سپس خودش به زیبایی به جواب این سوال میپردازد. خواندن این کتاب فقط برای سرگرمی اجحاف است در حقش! بلکه خواندن و تامل کردن در این کتاب واجب است برای خودمان، برای پرسشهای اساسی که احتمالا ما هم چه در دوران کودکی و چه بزرگسالی به ذهنمان رسیده و بدون پرداختن بهش از کنارش رد شدیم و جواب قانع کنندهای برایش پیدا نکردیم. بریدهای دیگر: «ما خیال میکنیم که اگر بعد معنوی این قرن به اندازهی بعد صنعت و قدرت مادی پیشرفت کند کار انسان به سامان میرسد و اینستکه نهضت اخلاقی راه میاندازیم درحالیکه این انسان به تکامل رسیدهی در این دو بعد، بیشتر و عمیقتر بن بست و پوچی و عبث را احساس میکند. انسان هنگامیکه در اوج رفاه موعود سوسیایسم قرار بگیرد و در بعد معنوی به عرفان عمیق هند هم دست بیابد و روح تشنهاش را در زیر شبنم جنگلهای مبهم هند سیراب کند و به طراوت برسد این انسان سرشار در دو بعد رنجش عمیقتر و جانکاهتر خواهد شد و بن بست سختتری خواهد داشت. اگر در جوامع سرمایه داری پس از رسیدن یک عده به رفاه عالی برای همینها بن بست مطرح شد، در جوامع سوسیالیت پس از رسیدن به اوج رفاه عمومی همه هیپی میشوند و به عصیان چنگ میزنند و به عرفان شرق پناه میآورند تا آن روز که در این بن بست هم بمانند و راهی دیگر بخواهند.» و بعد مفهوم رشد و چرایی آنرا شرح میدهد. بریدهای دیگر: «... این مفهوم رشد است که در برابر خسر آمده و این مفهوم با تکامل تفاوتها دارد. رشد زیاد شدن انسانیست که به استعدادهای تکامل یافتهاش جهت میدهد و آنها را از بن بست میرهاند و به دنبال روش حرکت و صراط و رهبری میافتد و ضرورت مذهب را مییابد.» در ادامه این کتاب تفاوت تعریف رشد و تکامل را تبیین میکند و سپس به ضرورت رشد یافتن میپردازد. و همچنین جواب چرایی زندگی و مرگ و انتخاب زیستن و مردن. والعصر إن الانسان لفی خسر این آیات از سوره والعصر رو که میخوندم همیشه یه سوالی در اعماق وجودم بود که معنای حقیقی این خسران و ضرر چی میتونه باشه که همه انسانها درگیرش هستیم و خدای متعال و قادر مطلق برای نشون دادنش به عصر و زمان قسم خورده است. تا در این کتاب دیدم که به زیبایی باور نکردنیی شرح داده شده است. گویندگی خیلی عالی ولی عجیبه که اسم گوینده نوشته نشده! از روی صدا به نظرم اومد گوینده آقای نجمالدین شریعتی است ولی شاید اشتباه کرده باشم. کاش اسم گوینده هم نوشته میشد. گویندهی خوب مشوق خوبی برای انتخاب کتاب هست. وقتی گوینده باسواد باشه آدم مطمئن میشه که از شنیدن کتاب حداقل اذیت نخواهد شد! و نمیتوانم تاکید نکنم که گوینده حقیقتا زیبا و جاندار و صدهزار البته درست میخواند! خدایا یکی از عجایب خلقت که مدتها بود ندیده بودم این بود که گوینده عبارات عربی و آیات قرآن را هم درست بخواند!! و چقدر گویندهی باسواد متفاوتتر و بهتر میخواند نسبت به گویندههای بیسواد! لطفاً نام این گوینده را درج کنید تا بشریت از موهبت وجود این گویندهی باسواد بیشتر بهره ببرند. و بیشتر کتاب بخوانند. و بیشتر از شنیدن کتابهای زیبایی چون همین کتاب لذت ببرند. در این نظر نیز علاوه بر بیان تجربه و حسم از شنیدن این کتاب، قصدم شرکت در چالش مرور نویسی فراکتاب نیز میباشد. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب
دانلود رایگان کتاب رشد صفایی حائری رو میخام
کتاب رشد اولین کتابی بود که از صفایی حائری خوندم. اگه یک نردبونی رو تصور بکنیم و هر نفر بر روی یک پله قرار گرفته باشه بعضی آدمها هستن در پله های بالاتری قرار دارن که آقای صفایی حائری هم جزوشونه. خوندن کتاب رشد اینو به من فهموند که میشه با خوندن مطالب از این آدمای به شدت فهمیده از اون پله (درجهای) که توش قرار داری بالاتر بری. با تدبر و تفکر روی مطالبی که به آدم عرضه کردن. کتاب رشد برگ دیگری از تکامل و ورای اون رو به من فهموند چیزی که ممکنه به عنوان یک نگرش در یک ذهن وجود داشته باشه با خوندن این کتاب به اون نگرش خودش جور دیگهای نگاه میکنه و همین تفکر کردن یعنی کار مثبت. این آدم با گفتن یسری مطالب از یه زاویهی دیگه باعث میشه که هر کسی به فکر فرو بره. فکر کردنی که نتیجهاش ممکنه رشد باشه. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب یسری از مطالب کتابم هم خود من متوجه نمیشدم (با اینکه بعضی از گفتهها خیلی ناب بود و تابحال بهش برنخورده بودم) اما خب یه همچین اشکالی هم برام پیش اومد. و ممکنه کسی که حالا تازه با این مفاهیم آشنا میشه براش سخت باشه ارتباط گرفتن. کاش میشد خوندن و تدریس این قبیل کتاب ها از یه سنی در مدارس و دانشگاهها تدریس بشه برشی از کتاب: انسان گاهی به بنبست میرسد، با اینکه نیرو و توان برای رفتن دارد، راهی پیش پایش نیست. اما گاهی راهش هست، جایی برای رفتن دارد، امت توانش نیست. این عجز است و آن عبث و پوچی. میتوان میان عبث و پوچی هم مرزی بست؛ عبث بیمصرف ماندن استعدادهای عظیم انسانی است که عظمت خود را یافته و پوچی، زبونی انسان در برابر شکستها و بحرانهایی است که به تجربه حسشان کرده. عبث از درک عظمت انسان مایه میگیرد و پوچی از عظمت رنجها و شکستها. این متن را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتهام.
خوب است
ممنون از مطالب ارایه شده
صفحه 7: ”حیات.“ بل احیا عند ربهم یرزقون
استاد صفایی واقعا نویسنده توانایی بودند خدایش بیامرزد
صفحه 5: ”ک اطاق هست می توان کشف کرد که این اطاق برای چیست و برای چه آفریده شده. از ا“
بسیار مفاهیم و مطالب پر باری داره این کتاب
کتاب مختصر و بسیار مفیدی بود من که خیلی استفاده کردم خدا نویسندش رو بیامرزه
کتابش در عین کوتاهی بسیار زیبا و پرمحتواست توصیه میکنم حتما بخونینش
سلام وخداقوت خوب ومفید بود به امید موفقیتهای روزافزون