
خطر افشای داستان! کتاب مکان اشتباه زمان اشتباه نوشته جیلیان مک آلیستر است که مترجم آن روناک احمدی آهنگر بوده و در نشر نون به چاپ رسیده است. جیمز مادر تاد در یک شب که پسرش قتلی انجام میدهد بعد از به خواب رفتن در گذشته بیدار شده و همینطور هرشب که میخوابد بازهم به گذشته های دورتر و سالها به عقب برمیگردد تا جایی که در زمان درست و مکان درست قرار میگیرد و از گم شدن یک نوزاد دختر جلوگیری میکند و این کار کل آینده شوهرش و فرزندش را عوض میکند. شوهرش پلیس باقی مانده و پسرش قاتل نمیشود اما اثراتی روی زندگی پسری دیگر به نام کانر خواهد گذاشت و جوزف هم که یک خلافکار حرفه ای است دستگیر نمیشود که عواقبی خواهد داشت. برای من چند پیام مهم داشت که اصلیترین آن این بود کارهای کوچک و درشتی که ما انجام میدهیم عواقبی در پی دارد که مثل اثر پروانهای در آینده زندگیمان و همچنین در کل جهان و آدمهای اطرافمان خود را نشان میدهد. البته کتاب یک سری پیامهای فرعی دیگر هم داشت مثلاً جایی که مادر تاد دقت میکند و میخواهد کمبودهای مادری کردنش را بیابد به نظرم یک پیام داشت که رفتارهای ما اعم از توجه افراطی و یا بیتوجهی همه و همه روی فرزندانمان میتواند تاثیرهای خاص و مختلفی داشته باشد . همچنین اینکه توجه به جزئیات و احساسات طرف مقابلمان است که همین نشانههای غیر کلامی میتواند در درک طرف مقابلمان تاثیر بسزایی داشته باشد و هر تصمیمی عواقبی دارد و چه عمل کردن و چه بیعملی هر دو در آینده و سرنوشت دیگران و همچنین خودمان اثرگذار است. رمانی بسیار مهیج است که حدس زدن اتفاقات آن و حس تعلیقی که ایجاد میکند شما را برای ادامه دادن داستان ترغیب میکند. سبک کار پلیسی و اکشن است. اگر از این دست کتابها لذت میبرید حتما این کتاب را بخوانید. این مرور را برای چالش فراکتاب نوشتم. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب