تحقیر و توهین شده ها

نظرات کاربران و نقد و بررسی تحقیر و توهین شده ها

خرید و مطالعه
نمره کلی
5 /
4.7
3
الکترونیکی
4.3
نظر شما چیست؟
2 نظر
User avatar
ناهید سعادت

#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب "توهین‌شده‌ها و تحقیر‌شده‌ها" داستایوفسکی، یه جور شیرجه زدن تو اعماق روح آدمیزاده. این کتاب برای من مثل یه آینه بود که تاریکی‌ها و رنج‌هایی رو نشون داد که شاید ترجیح می‌دادم نبینم. داستایوفسکی استاد اینه که آدم‌ها رو با تمام پیچیدگی‌هاشون به تصویر بکشه، اما تو این کتاب، حس تحقیر و سرخوردگی رو یه جوری زنده می‌کنه که انگار داری خودت تجربه‌شون می‌کنی. آلیوشا، شخصیت اصلی داستان، یه آدم خوب و شریفه که تو یه دنیای پر از فساد و ظلم گیر افتاده. این تضاد درونی، قلب داستانه. داستایوفسکی نشون میده چطور یه آدم با روحیه لطیف، تو یه جامعه بی‌رحم باید با خودش و دیگران کنار بیاد. این خیلی سخته که ببینی یه نفر چطور داره ذره‌ذره از درون می‌شکنه و هیچ کاری از دستت برنمیاد. یه چیزی که خیلی من رو تحت تاثیر قرار داد، حس گناه و بی‌کفایتی بود که تو شخصیت‌ها موج می‌زد. داستایوفسکی خیلی عمیق به این موضوع می‌پردازه که آدما چطور با این حس‌ها کلنجار میرن و چطور این حس‌ها روابطشون رو خراب می‌کنه. این یه واقعیته تلخه که گاهی آدما نه تنها از طرف بقیه تحقیر میشن، بلکه خودشون هم خودشون رو تحقیر می‌کنن. البته، این کتاب برای همه مناسب نیست. سبک سنگینی داره و پر از بحث‌های فلسفی و روان‌شناختیه. اما اگه دنبال یه داستانی هستی که بهت تلنگر بزنه و باعث بشه بیشتر به دنیا و آدم‌ها فکر کنی، این کتاب رو از دست نده. برای من، "توهین‌شده‌ها و تحقیر‌شده‌ها" فقط یه داستان نبود، یه تجربه ذهنی بود که باعث شد بیشتر به طبیعت انسان و تناقضات درونش فکر کنم. این کتاب یه جورایی یادم انداخت که تو هر آدمی، یه دنیا وجود داره که پر از راز و رمزه. نوشته شده برای چالش مرورنویسی فراکتاب.

۱۴۰۳/۱۲/۲۹
User avatar
فهیمه محمودی

#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب "توهین‌شده‌ها و تحقیرشده‌ها"، یکی از اون کتاب‌هایی بود که مثل باقی کتابهای روسی که تا الان خوندم، حسابی منو به فکر فرو برد. داستایوفسکی مثل همیشه و باقی کتاباش، تو این کار هم، به آدم‌ها و پیچیدگی‌های درونی‌شون اهمیت زیادی داده و به سبک خودش، احساس تحقیر و ناامیدی رو به خوبی به تصویر کشیده، انگار واقعاً اون آدم‌ها رو می‌بینی و می‌شناسی، دردشون رو حس می‌کنی و باهاشون همدردی می‌کنی. آلیوشا، شخصیت اصلی این کتاب، یه آدم صاف و صادقه که تو یه دنیای پر از دورویی، ظلم و فساد گیر افتاده. تضاد درونی آلیوشا با جامعه خیلی برام جالب بود و باعث شد به این فکر کنم که چطور یه آدم مهربون و حساس، باید تو یه جامعه‌ی پر از بی‌عدالتی با خودش و بقیه کنار بیاد. کتاب به خوبی نشون می‌ده که بعضی وقتا آدما فقط از طرف بقیه تحقیر نمی‌شن، بلکه خودشون هم خودشون رو تحقیر می‌کنن و به خاطر اشتباهاتشون خودشون رو سرزنش می‌کنن، و این خیلی دردناکه و باعث می‌شه همیشه احساس ناامیدی کنن. یه موضوع دیگه که خیلی بهش فکر کردم و برام جالب بود، حس ناتوانی و گناهی بود که تو شخصیت‌ها دیده می‌شد و ریشه‌ی خیلی از رفتارهاشون بود. داستایوفسکی خیلی دقیق بررسی می‌کنه که آدما چطوری با این احساسات کلنجار می‌رن، چطوری سعی می‌کنن خودشون رو قانع کنن و چطوری این موضوع، رفتار و رابطه‌هاشون رو تحت تاثیر قرار می‌ده و این نشون می‌ده که آدما چقدر می‌تونن پیچیده باشن. شاید این کتاب برای همه‌ی آدما جذاب نباشه، چون مثل اکثر کارهای روسی یه کم سنگین و پر از مفاهیم فلسفیه و خیلی به مسائل روانی می‌پردازه، ولی اگه دنبال یه داستان عمیق و جذاب هستین که باعث بشه به زندگی و آدما جور دیگه‌ای نگاه کنین، حتماً بخونینش. در کل، این کتاب از اون دسته کتاباییه که تا مدت‌ها ذهنتو درگیر خودش می‌کنه و باعث می‌شه سوالای زیادی تو ذهنت ایجاد بشه و دیدت رو نسبت به دنیا و آدما تغییر می‌ده. این مرور برای چالش مرورنویسی فراکتاب زمستان نوشته شده.

۱۴۰۳/۱۱/۲۶