
کتاب "سهگاه ابوهادی" نوشته سید حمید سجادی منش، داستان زندگی شهید مدافع حرم، حجتالاسلام علی تمامزاده (ابوهادی) رو روایت میکنه. این کتاب، با یه لحن خودمونی و به سبک گپوگفت، از زبان خانواده و همرزمانش، بخشهایی از زندگی پر از برکت این روحانی شهید رو به تصویر میکشه. وقتی این کتاب رو میخونی، انگار داری پای صحبت دوستاش و خانوادهش میشینی و از زبون خودشون، خاطرات ابوهادی رو میشنوی. شهید تمامزاده، متولد 1355، یه روحانی دلسوز و پرانرژی بود که 15 سال از عمرش رو تو مسیر تبلیغ دین گذاشت. از امام جماعت بودن تو مناطق محروم و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی گرفته تا راهاندازی نشریه مدافعان حرم و تولید محتوا تو فضای مجازی، همهش نشون میده که دغدغه دین و خدمت به مردم یه لحظه هم از فکرش بیرون نمیرفت. بین دوستاش و همفکراش، همه با اسم مستعار "ابوهادی" میشناختنش، یه اسم که با خودش اخلاص، تلاش و فداکاری رو به همراه داشت. با اینکه ابوهادی همیشه سرش شلوغ بود و یه جا بند نمیشد، ولی وقتی دید مدافعان حرم دارن جونشون رو برای دفاع از اهل بیت (ع) فدا میکنن، دیگه طاقت نیاورد و تصمیم گرفت به سوریه بره. با آگاهی کامل از سختیها و خطرات این مسیر، قدم تو راه گذاشت و در نهایت، 16 آبان 1394، تو حلب سوریه به شهادت رسید. حالا آرامگاهش تو گلزار شهدای امامزاده محمد (ع) کرج، یه محل زیارتی شده برای دوستدارانش. "سهگاه ابوهادی" یه کتابه که وقتی میخونیش، فقط با زندگی یه شهید آشنا نمیشی، بلکه یه الگوی واقعی پیدا میکنی؛ یه آدمی که هم دغدغه دین داشت، هم دلش برای مردم و مستضعفین میتپید و در نهایت، برای دفاع از حرم، از همه چیزش گذشت. این کتاب به ما یاد میده که عشق به اهل بیت (ع)، چقدر میتونه به آدم قدرت بده و چطور میشه با اخلاص و ایمان، مسیر زندگی رو پیدا کرد. این مرور برای #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب نوشته شده است.
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب "سهگاه ابوهادی" نوشته سید حمید سجادی منش، روایتی زیبا و دلنشین از زندگی شهید مدافع حرم، حجتالاسلام علی تمامزاده ملقب به (ابوهادی) است. این کتاب، با نثری صمیمی و به صورت گپوگفت، از زبان خانواده و همرزمان شهید، بخشهایی از زندگی پربار این روحانی شهید رو به تصویر میکشه و به خواننده فرصتی میده تا با ابعاد مختلف شخصیت این شهید بزرگوار آشنا بشه. شهید تمامزاده، متولد سال 1355، یه روحانی فعال و دغدغهمند بود که به مدت 15 سال در زمینههای مختلف تبلیغ دین فعالیت میکرد. از امام جماعت بودن در مناطق محروم و فعالیت در مجامع فرهنگی و اجتماعی گرفته تا تهیه نشریه مدافعان حرم و فعالیت در فضای مجازی، همه و همه نشون از دغدغههای این شهید بزرگوار برای ترویج دین، ارزشهای اسلامی و کمک به نیازمندان داره. او با نام مستعار "ابوهادی" شناخته میشد و این نام، برای بسیاری از فعالان فرهنگی و مذهبی، یادآور اخلاص، فداکاری و تلاش بیوقفه برای خدمت به اسلام و مسلمین بود. ابوهادی، با وجود مشغلههای زیاد تبلیغی و اجتماعی، خودش رو برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) در سوریه آماده کرد و با آگاهی کامل از خطرات این راه، قدم در این مسیر گذاشت. او پس از سالها مجاهدت فرهنگی و تبلیغی، به این نتیجه رسید که دفاع از حرم اهل بیت (ع) از هر چیز دیگری مهمتره و باید با تمام وجود در این راه تلاش کرد. سرانجام، در تاریخ 16 آبان سال 1394 در منطقه حلب سوریه به شهادت رسید و پیکرش در گلزار شهدای امامزاده محمد (ع) کرج به خاک سپرده شد. کتاب "سهگاه ابوهادی" به خواننده کمک میکنه تا با زندگی یه شهید مدافع حرم که هم دغدغه دین داشت و هم دغدغه دفاع از حرم اهل بیت (ع)، آشنا بشه و از زندگی و سیره این شهید بزرگوار الگو بگیره. کتاب "سهگاه ابوهادی" یه یادگاری ارزشمند از یه روحانی شهیدیه که با تمام وجود برای اعتلای اسلام و دفاع از ارزشهای الهی تلاش کرد و در این راه، جان خودش رو فدا کرد. این کتاب نشون میده که عشق به اهل بیت (ع) و دفاع از حریم اونها، چه قدرتی به انسان میده که حاضر میشه از همه چیز خودش بگذره. نوشته شده برای چالش مرورنویسی فراکتاب.
فکر میکردم کتاب سه گاه ابو هادی درباره یکی از شهدای مدافع حرم افغانستانی هست اما کتاب رو که شروع کردم متوجه شدم ایشون ایرانی هستن . شیوه نگارش کتاب خیلی جالب فکر میکنم حدود بیست و سه بخش داره که گپ به هر کدوم گفته میشه و هر گپ خودش دو سه تا روایت داری . راوی گپ ها مختلفه و جایی ننوشته راوی کیه و چه نسبتی با شهید داره بلکه مخاطب با خوندن داستان متوجه نسبت راوی با شهید میشه . هر بخش جذابیت زیادی داره و نوعی تعلیق داره که مخاطب رو مشتاق تر نسبت به خوندن میکنه . و اما شهید شخصیت جالبی دارن اول اینکه زمانی که ایشون میخواستن برن سوریه برای دفاع از حرم افراد غیر نظامی رو نمی فرستادن به خاطر همین وانمود کردن افغانستانی هستن و با کلی تلاش تونستن به سوریه برن . در کتاب گاهی اوقات چند جمله ای با گویش افغانستانی هست که البته قابل فهمیدن هست و اگر کلمه نامانوسی در این گویش باشه در پاورقی معناش اومده، شهید برای اینکه بتونن به عنوان یک افغانستانی به سوریه برن زبان و گویش افغانستانی رو یاد گرفته بودن . شهید علی تمام زاده روحانی بودن و همیشه در حال تلاش ، به مناطقی با شرایط سخت میرفتن و همیشه در حال جابه جایی تلاش بودن ، بسیار مهربان و خوش اخلاق بودن طوری که به همه توجه میکردن و با همه گرم میگرفتن . ایشون اصلا وابسته به دنیا و مادیات نبودن و براش غصه نمیخوردن. رفتار خیلی عالی با همسر و فرزندان شون داشتن . شهید تمام زاده بسیار خنده رو بودن ، هیچ وقت عصبانی نمیشدن و بیشتر با خنده و شوخی مسائل رو میگذروندن هر چند من نوع گفتار در خواستگاری شون رو نپسندیدم . داستان از قبل این که برن سوریه شروع میشه و تا زمانی که در سوریه هستن و شهادت شون و خبر شهادت شون برای خانواده . در کل این کتاب رو توصیه میکنم هم به خاطر شخصیت شهید که من خیلی تحت تاثیر برخی ویژگی هاشون قرار گرفتم مثل تلاش بسیار زیادی که برای دین و مردم میکردن به روستاهای دور افتاده میرفتن. و اینکه توجه و حساسیت بسیار بالایی به ولایت و رهبری داشتن . و اینکه طرز نگارش کتاب و ماجراها جالب بودن . این یادداشت رو برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب