خار و میخک

نظرات کاربران و نقد و بررسی کتاب خار و میخک PDF

رمان
دسته بندی
یحیی سنوار
نویسنده
کریم شنی
مترجم
خرید و مطالعه
نمره کلی
5 /
4.2
14
الکترونیکی
3.9
چاپی
4.3
چاپی
5.0
نظر شما چیست؟
12 نظر
User avatar
رضوان شهیدی

یک رمانی که ناشی از حقیقت است که دارای فراز و فرودهای بسیار زیباست که نشان از توانمندی و روح پرتلاطم نویسنده آن است.. اگر کسی میخواهد که با روح مقاومت آشنا شود و روحش با فلسطین عزیز آشنا شود حتما آن را مطالعه کند...

۱۴۰۴/۱/۲۷
User avatar
محمد حسین محمدی

سلام بسیار کتاب عالی و زیبایی بود. حتما توصیه می کنم این کتاب را بخوانید. این کتاب اطلاعاتی جالب و خوبی درباره فلسطین، نهضت آزادی بخش، شهدا مخصوصا شهید ابراهیم صالح، شهید یحیی عیاش و شهید عماد حسین عقل می دهد. این کتاب نگرش مذاکره با استکبار و استعمارگران و مقاومت را نشان و نتیجه آن ها را به ما می گوید.

۱۴۰۴/۱/۱۸
User avatar
سامان محمدی

#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب قلم به دست می‌گیرم و شروع به نگارش در مورد مردان هنرمند می‌کنم مردانی که با هنر خویش نظام هستی را دگرگون ساخته و با عطش خود همه جا و همه کس را شعله ور کردند‌، ولی این با شعله از جنس سوختن و درد نیست بلکه از جنس روانی و زلال قلب و روح انسان است که خویشتن را به راهی دعوت می‌کند که بی‌انتهاست و شیرین . کسانی که با قلم خود قدم در ادبیات پایداری گذاشته و در بدترین لحظات زندگی با نوشتن گذرانده که در نهایت به یک اثری دگرگون ساز بدل ساخته اند. آری حدس زدید که در مورد چه کسی صحبت می‌کنم در مورد شهید یحیی الاسنوار شهید مقاومت شهید بیداری و شهید آزادی‌خواه که در سرتاسر زندگی خود شاید چند ساعت بیشتر برای خود وقت نگذاشته و مدام به فکر دیگران بود همان کسی که کتاب خوار و میخک را در طول سال‌های اسارت در زندان‌های صهیونیست نوشته است حال این کتابخوار و میخک درباره چیست چه چیزی می‌خواهد برای ما به ارمغان بیاورد؟ با من همراه باشید تا به ادامه ماجرا بپردازیم کتاب خوار و میخک که نویسنده اصلی آن یحیی سنوار هست توسط کریم شنی به نثر روان فارسی ترجمه شده و به همت انتشارات نیستان ادب در 534 صفحه گردآوری شده است و در دسته رمان قرار گرفته است این کتاب در 30 فصل نوشته شده است که قبل از شروع این 30 فصل در سه بخش به ترتیب مقدمه مترجم سخن ناشر و مقدمه نویسنده آمده و در انتها نیز وصیت‌نامه شهید یحیی سنوار ذکر شده است این کتاب توسط کریم شنی به فارسی زبان ترجمه شده که خواندن آن و درک مفاهیم آن را برای مخاطب راحت‌تر ساخته است. شاید برایتان جای سوال باشه که خوار در این کتاب به چه معناست؟ خوار در این داستان نماد درد و رنج را دارد و میخک نماد شادی و موفقیت است و ترکیب درد و شادی را به صورت کامل می‌توانید در این کتاب بچشید کسانی که قصد تهیه کتاب خار و میخک را دارند پیشنهاد خرید کتاب سنافور از همین نویسنده را دارم چرا که ترکیب این دو کتاب است که یک مجموعه کامل را تشکیل می‌دهد و نقاط ضعف را بهبود می‌بخشد این یادداشت را جهت شرکت در چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم. سامان محمدی زمستان 1403

۱۴۰۴/۱/۱۰
User avatar
ناهید سعادت

#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب این کتاب توسط شهید یحیی سنوار، یه فرمانده‌ی شجاع و نمادی از مقاومت فلسطین نوشته شده. شهید سنوار زندگی خودش رو وقف آزادی مردمش کرد و همیشه و تا آخرین نفس، برای رسیدن به این هدف تلاش کرد. کتاب از زبون شخصیت‌های متفاوتی مثل احمد و ابو حاتم، محمد و... روایت میشه که هر کدوم تو روند داستان، نقشی اساسی دارن. این شخصیتها توی کتاب "خار و میخک" مثل اضلاع مختلف یک تاسن که تاریخ، زندگی و امید مردم فلسطین رو نشون میدن. احمد، با اون آرزوهای کودکانه و قلب پر از امیدش، نمادی از همه بچه‌های غزه است که با وجود محاصره و سختی زندگی تو اردوگاه ها، هنوز هم رویاهای خودشون رو دارن و حتی تو دل اسارت، میخوان یه دنیای رنگی برای خودشون بسازن. ابو حاتم هم، با سن و سال بیشتر و تجربه‌های تلخ و شیرینش از اشغال فلسطین، برای مقاومت و آزادی تلاش میکنه و از جمله نیروهای مقاومته که تلاش داره جلوی حذف نام و یاد فلسطین رو بگیره. همه این شخصیت‌ها کنار هم، با صبر و مبارزه، سعی دارن نسل جوون‌تر رو برای پس گرفتن سرزمینشون آماده کنن. این شخصیت‌ها، تا حد زیادی شبیه به خود شهید یحیی سنوار در دوره های مختلف زندگی، از تولد در اردوگاه تا اسارت و مبارزه و حتی شهادت هستن، فرمانده ای که قلبش تا دم مرگ هم برای آینده‌ی فلسطین میتپید و نذاشت دشمن، اونو شکست خورده ببینه. کتاب "خار و میخک" یه جورایی آینه‌ی تمام قدِ درد و رنج مردم فلسطینه. یه آینه که از زبون اشخاص مختلف، تیکه تیکه بخشهایی از حسرت‌ها و آرزوهای یه ملت رو نشونمون میده. یه ملت که دنبال هویت گمشده‌اش و سرزمینیه که ازش دزدیده شده. جشنهای عروسی که تو کتاب، بارها روایتش رو خوندیم، نشون میده که زندگی با تمام سختی‌هاش تو اسارت و اشغال هم ادامه داره. مردم با وجود زندگی تو اردوگاه‌ها و فشارهای صهیونیسم، هنوز عاشق میشن، زندگیشون رو شروع میکنن و امیدوارن که بچه‌هاشون یه روزی پیروز بشن و به خونه‌هاشون برگردن. خونه هایی که از اون رونده شدن. توصیفات زندان‌ و شکنجه‌ها تو کتاب، یه روی دیگه از زندگی فلسطینی‌ها رو نشون میده، یه رو که خود شهید سنوار، اون رو تجربه کرده و به همین دلیل توصیفات کتاب، خیلی به واقعیت نزدیکه. این بخش از کتاب، یه روی تاریک از زندگی توی اشغال رد بهمون نشون میده که نه تنها روی روحیه افراد زندانی تاثیر میذاره، بلکه کل جامعه رو تحت تاثیر قرار میده و اونها رو از مبارزه و ایستادن جلوی ظالم میگیره. اما این همه ظلم و ستم و دستگیری و شکنجه،یه اثر دیگه هم داره و اون اینه که باعث میشه گروه‌های آزادی‌بخشی مثل جنبش فتح و ارتش آزادی‌بخش فلسطین شکل بگیرن، گروه‌هایی که میخوان به این همه بی‌عدالتی جواب بدن. همه این مسائل در کنار هم، یه تصویر پیچیده از زندگی فلسطینی‌ها رو به ما نشون میده، یه تصویر که نشون میده چطوری تاریخ، فرهنگ و سیاست مردم فلسطین دستخوش تغییر شده و روی زندگی آدم‌ها تاثیر گذاشته. و شهید سنوار، چون خودش جزئی از این واقعه است، به خوبی اون رو بدون هیچ کم و کاستی بیان کرده و چهره اشغالگر صهیونیسم رو بدون روتوش بهمون نشون داده. خوندن کتاب رو به همه اونهایی که میخوان بیشتر در مورد فلسطین بدونن، توصیه میکنم. این مرور برای چالش مرورنویسی فراکتاب نوشته شده.

۱۴۰۳/۱۲/۲۸
User avatar
maryam torabi

#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب یحیی سنوار، نامی که از تقریبا یک ماه پیش بر سر زبان‌ها افتاد و تاکنون کمابیش به یادش می‌افتیم. کتاب خار و میخک روایتگر روزهای پس از روز نکبت است که گریبانگیر خاک فلسطین و زندگی فلسطینی‌ها شده است. مخاطب از چشم کودکی فلسطینی به ماوقع آنچه که بر سر فلسطین آمد به این خاک غصب شده نگاه میکند. مخاطب پا به پای احمد پیش می‌آید و مینگرد که چگونه در تقابل با رژیم اشغالگر میشود مبارزه کرد، از جان گذشت. چگونه میشود که دو پسر عمو اگرچه از یک خون هستند و در زیر یک سقف با هم زندگی می‌کنند اما نگرش‌های بسیار متفاوتی با یکدیگر دارند. شما در این کتاب با احمد بزرگ میشوید به جای جای مناطقی در فلسطین اشغالی سر میزنید و از شرایط مردم آن منطقه آگاه میشوید. با جوان‌هایی همراه میشوید که دست از عاشق بودن برمیدارند و برای رسیدن به آن هدف خود - آزادی فلسطین - تلاش میکنند. در این کتاب مخاطب میخواند که صلح با رژیم اشغالگر چه منافعی برای خود رژیم و چه خساراتی بر خود مردم فلسطین با خود به همراه دارد و چگونه حتی در خاک فلسطین نیز بعضی از مردم به زیر بار این صلح ننگین میروند و متاسفانه از خواب بیدار نمیشوند چرا که خود را موظف میکنند که بخواب بروند تا نتیجه‌ای که به بار آورده‌اند را به عینه نبینند و خود را با آن تفکرات خودشان گول بزنند. کتاب بسیار مفصلی بود اما برای من ضعیف بود که هنوز هم که هنوز است نمیدانم در چه قالبی کلمات را کنار هم قرار دهم تا حق مطلب ادا شود. با اینحال کتاب تمام شد و در کمال تعجب من هنوز نفهمیدم یحیی سنوار دقیقا که بود. اگر راوی کتاب احمد است پس یحیی کجاست. آیا یحیی سنوار همان ابراهیم بود؟ این از آن مطالبی بود که به درستی نفهمیدم و احتیاج دارم به کسی که برایم این موضوع رو شفاف کند. این متن را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته‌ام.

۱۴۰۳/۱۲/۱
User avatar
فهیمه محمودی

#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب شخصیت‌های احمد، ابو حاتم، ابوعلی و ابراهیم هر کدوم یه جنبه از زندگی شهید سنوار رو نشون می‌دن و واقعیت‌های تلخ و شیرین زندگی تو سرزمین‌های اشغالی رو به خوبی به تصویر می‌کشن. احمد با آرزوهای بزرگش، نماد بچه‌هاییه که با وجود همه سختی‌ها، هنوز هم به آینده‌ای روشن امیدوارند و تو دنیای کودکانه‌شون در دل اسارت زندگی می‌کنن. در کنار اون، ابو حاتم و ابوعلی با تجربیاتشون از مبارزه و سال‌های اسارت، نماینده پدرانی هستن که بار سنگین تاریخ رو به دوش می‌کشن و سعی می‌کنن نسل جوان‌تر رو راهنمایی کنن تا روزی سرزمینشون رو پس بگیرن. این شخصیت‌ها روح مقاومت و امید مردم فلسطین رو به تصویر می‌کشن. بخشهای کودکی احمد من رو یاد کتاب «یک تکه زمین کوچک» میندازه که همین موضوعات رو یادآوری می‌کنه؛ جایی که درد و رنج مردم فلسطین رو از زبان یک کودک و رویاهاش برای آینده نشون می‌ده. حسرت‌ها و آرزوهای بچه هایی که دنبال هویت گمشده و سرزمینی هستن که ازشون گرفته شده. تو قسمتی از کتاب خاله برای بچه ها سیب میاره، حسرت یک سیب که تو اردوگاه‌ها خیلی کمیابه، میتونه نماد نیازهای انسانی و خواسته‌های ابتدایی باشه که تو شرایط سخت جنگ ممکنه فراموش بشه. یا اشتیاق احمد به آب‌نبات و شیرینی‌ها تو عروسی خاله، نشون‌دهنده ادامه زندگی تو اردوگاهه. مردمی که تا روزی که سرزمینشون رو پس بگیرن، به زندگی ادامه می‌دن و امیدوارن که فرزندانشون روزی پیروز بشن و به خونه‌هایی برگردن که هنوز کلیداش رو نگه داشتن. اشتیاق احمد به آب‌نبات منو یاد عکسی میندازه که بعد از شهادت شهید سنوار منتشر شد؛ آب‌نبات‌هایی که تنها جیره غذایی اون روزها بود. در بخشی از کتاب، دایی با شوهر خاله درباره رونق منطقه الخلیل صحبت می‌کنه و چالش‌هایی که حضور گردشگران یهودی برای مردم محلی ایجاد کرده. این رونق اقتصادی معمولاً به قیمت نقض هویت فرهنگی فلسطینی‌ها تموم می‌شه. خیلی از مردم الخلیل به خاطر دستاورد اقتصادی مخالف جنبش‌های مقاومت هستن و می‌گفتند «به ما ربطی ندارد» و «خلق را باید به خالق وا گذاشت» و کاری برای آزادی نکرد تا خدا خیر بیاورد. اما ابوعلی اعتقاد به مقاومت داره و میگه حتی اگر کاری کردن باعث آزادی فلسطین و سرنگونی اسرائیل هم نشه، باید حداقل یک وظیفه ملی انجام بدیم. اون معتقده که مقاومت باید تبدیل به یک پدیده و بعد جریان و سازمان بشه. اون به بهانه سفر تجاری به اردن شروع به همکاری با جنبش فتح کرد که روند تشکیل گروه‌ها و جنبش‌ها رو خوب توضیح می‌ده. زیرکی ابوعلی در هنگام بازجویی و شکنجه شبیه به خود سنوار هست. وضع بد اقتصادی مردم و سیاست‌های اسرائیل باعث می‌شه که درهای ورود کارگر از میان مردم فلسطین از اردوگاه‌ها به زمین‌های اشغالی باز بشه که نظرات مختلفی درباره این موضوع وجود داره: از یک طرف، برخی این کار رو تایید دولت اسرائیل می‌دونن و خیانت تلقی می‌کنن، در حالی که گروهی دیگه فکر می‌کنن دولت اسرائیل برپا شده و کار کردن یا نکردن برای اونها فرقی نمی‌کنه. اما نگاه دیگر، از دید مادران و پدرانی هست که گرسنگی کودکانشون رو می‌بینند و کار کردن برای اسرائیل رو وظیفه ملی خودشون می‌دونن تا جلوی مهاجرت مردم از کرانه گرفته بشه و نسل فلسطینی‌ها حفظ بشه. البته مردم الخلیل راحت‌تر با این مسئله کنار اومده بودن و فقط به فکر رونق اقتصادی منطقه بودن. گروه‌های مقاومت هم در این زمان، افرادی رو که برای کار بر سر زمین‌های اشغالی نام‌نویسی کرده بودن، مجازات می‌کردن و از این کار باز می‌داشتند. اما آیا این کار در چنین وضعیتی واقعاً خیانت بود؟ به این فکر می‌کنم که حق با کدوم گروهه؟ اگر من جای فلسطینی‌ها بودم، چه کار می‌کردم؟ آیا به فکر حفظ زندگی خودم و خانواده‌ام بودم یا خاک و سرزمینم؟ توصیفاتی که از زندان‌ها و شکنجه‌ها توی کتاب هست، ابعاد تاریکی از زندگی فلسطینی‌ها رو نشون می‌ده. این تجربیات تلخ نه تنها روی روحیه فردی تأثیر می‌ذاره بلکه روی ساختار اجتماعی و سیاسی جامعه هم اثر می‌گذاره. جایی از کتاب، شوهرخاله از سالهای اسارت چیزی نمیگه تا مردم رو از تلاش برای آزادی نترسونه. در بخش دیگه‌ای از کتاب به اعتماد به کشورهای عربی اشاره می‌شه. این اعتماد گاهی امید به حمایت بین‌المللی رو ایجاد می‌کنه، اما بیشتر وقت‌ها ناکامی‌هایی رو به همراه داره که روحیه جمعی مردم فلسطین رو تحت تأثیر قرار می‌ده. تمام این مسائل کنار هم تصویری پیچیده از زندگی فلسطینی‌ها رو ترسیم می‌کنن؛ تصاویری که نیاز به توجه و بررسی عمیق دارن تا بهتر بفهمیم چطور تاریخ، فرهنگ و سیاست روی زندگی انسان‌ها تأثیر می‌ذاره. من نسخه دیگه ای از کتاب رو به صورت صوتی از ایرانصدا گوش کردم و از کیفیت خوانش راضی بودم. میتونید برای اینکه هزینه نکنید، رایگان از اونجا گوشش کنید. این متن برای چالش مرورنویسی زمستان فراکتاب نوشته شده.

۱۴۰۳/۱۰/۲۵
User avatar
ابوالفضل غلامی

#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب «خار و میخک» نوشته یحیی سنوار، چیزی فراتر از یک رمان ساده است؛ این اثر مانند فریادی است که از عمق تاریخ و جغرافیای درد و مقاومت برمی‌خیزد و خواننده را به سفری متفاوت و تکان‌دهنده می‌برد. سنوار در این کتاب، داستان مردم فلسطین را به گونه‌ای روایت می‌کند که گویی خودت در میان کوچه‌های شلوغ و پر از خاک و خون اردوگاه‌های فلسطینی قدم می‌زنی. فضای کتاب آنقدر واقعی و ملموس است که صدای اذان از minaret، خنده‌های کودکان و صدای انفجار در پس زمینه ذهن خواننده طنین‌انداز می‌شود. «خار و میخک» روایتگر سرگذشت یک خانواده فلسطینی است که اعضای آن همچون شاخه‌هایی از درخت مقاومت، هر کدام به نحوی با سختی های زندگی مبارزه می‌کنند. یکی از آنها در جستجوی علم است، دیگری برای تأمین لقمه‌ای نان تلاش می‌کند و دیگری که طاقت صبر ندارد، بی‌پروا به میدان نبرد می‌رود. این خانواده نمادی از همه مردم فلسطین است که با وجود زخم‌های عمیق، همچنان ایستاده‌اند. سنوار با انتخاب عنوان «خار و میخک»، به زیبایی دوگانه‌ای از زندگی مردم فلسطین اشاره می‌کند؛ زندگی‌ای که همزمان با درد و امید در هم تنیده شده است. خارها نماد سختی‌هایی هستند که فلسطینیان هر روز تجربه می‌کنند، و میخک‌ها سمبل امید و لبخند کودکان، حتی در میان ویرانی‌ها. این دو عنصر، چهره حقیقی مقاومت را ترسیم می‌کنند؛ مقاومتی که نه تنها در میدان جنگ، بلکه در لحظه لحظه زندگی روزمره مردم جریان دارد. یکی از تاثیرگذارترین بخش‌های کتاب، لحظه‌ای است که مادر خانواده دست بر سر فرزندانش می‌کشد و برایشان دعا می‌خواند. این تصویر، ما را به یاد دعاهای مادران خودمان می‌اندازد و پیوندی عاطفی و انسانی با شخصیت‌ها برقرار می‌کند. در این صحنه‌ها، کتاب از مرزهای یک روایت تاریخی عبور می‌کند و به یک سند زنده و انسانی تبدیل می‌شود؛ سندی که نشان می‌دهد مقاومت فقط در برابر تانک‌ها نیست، بلکه در دل کوچک‌ترین لحظات زندگی شکل می‌گیرد. بعد از خواندن این کتاب، احساس می‌کنی که نمی‌توانی بی‌تفاوت بمانی. حتی اگر کوچک‌ترین کاری که از دستت برمی‌آید، دعایی برای مردم فلسطین باشد. «خار و میخک» کتابی است که روح تو را بیدار می‌کند و نگاهت را به دنیا تغییر می‌دهد. اگر به دنبال کتابی هستی که جانت را بلرزاند و تو را از روزمرگی بیرون بکشد، این اثر بهترین انتخاب است. صدای خاموش مردمی که سال‌ها در سایه بوده‌اند، در این کتاب طنین‌انداز می‌شود و سرانجام، فرصتی برای شنیده شدن پیدا می‌کند.

۱۴۰۳/۱۰/۱۹
User avatar
98994****7904

تا یه بخش هایی از کتابو خوندم و راستش نتونستم ادامه بدم، چون ترغیب به ادامه دادن نمی‌شدم! داستان توصیفات قوی داره و برای آشنایی با وضعیت مردم فلسطین در زمانی که فلسطین به تازگی آشغال شده بود، خیلی عالیه. اما بیشتر جنبه مستند داره. گرچه گفته شده که یه رمانه، اما واقعا چندان در قالب یه رمان نیست و درام درخوری درش شکل نگرفته که بشه بهش گفت رمان. اگه دوست دارید با وضعیت فلسطین آشنا بشید، بخونیدش؛ ولی به صورت یه رمان نگاهش نکنید. هر چند به نظرم از جنبه مستند هم اونطور که باید قوی و جالب کار نشده و به خاطر همین بود که من از یه جایی به بعد نتونستم به خوندن ادامه بدم.

۱۴۰۳/۱۰/۹
User avatar
مرضیه موسوی

کتاب خار و میخک رو به خاطر نویسنده اش، شهید یحیی سنوار شروع ‌کردم، فکر میکردم داستان قوی نداشته باشه و بیشتر درباره اوضاع فلسطین گفته بشه اما وقتی کتاب رو خوندم حقیقتا شگفت زده شدم . همینطور که کتاب رو میخوندم حس های مختلفی رو تجربه میکردم ،دلم میخواست این کتاب زیبا تموم نشه تا مدت بیشتری ازش لذت ببرم و از طرفی دلم میخواست زودتر تمومش کنم تا به پایانش برسم ، داستان در سال 2004 تموم میشه اما ان شاالله پایان حقیقی رو به زودی با نابودی اسرائیل و پیروزی کامل فلسطین خواهیم دید . راوی کتاب یک پسر بچه از یک خانواده فلسطینی هست که در اردوگاه زندگی میکنن ، کتاب سیر جالبی داشت نسبتا از اشغال فلسطین ، تحولات مختلف در اوضاع سیاسی و رشد فکری و تجهیزاتی مردم و موضوعات دیگه گفته شد ، مخفی شدن در پناهگاه ، ناپدید شدن اعضای خانواده ها ، خراب شدن و اشغال خانه ها ... راوی یک کودکه و همراهش ما به مدرسه میریم و با تعلیم کودکان با گرسنگی اونها و با مردانگی شون آشنا میشیم . در میانه اشغال و جنگ ، عشق و جشن و ازدواج رو می‌بینیم. راوی داستان کم کم بزرگ میشه و یکی از ویژگی های کتاب این بود که راوی گاهی اوقات دانای کل میشد و از وضعیت افراد دیگه هم روایت میکنه ، با ورود برادران راوی به دانشگاه های مختلف با جریانات مختلف فلسطینی و تفکرات شون آشنا میشیم و همین طور اینکه اهمیت دین بین مردم مختلفه ، دانستن از دین هم متاسفانه کمه اما وقتی افرادی به دین پایبندند چونان در این پایبندی استوارند که به یاد آیه قرآن افتادم (ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص ) با جان و دل به آرمان ، کشور ،جهاد و ایمان شون پایبندند . تبلیغ های دینی جالب خالصانه و بسیار اثرگذار بودن. در دانشگاه شاهد فضاهای تشکیلاتی پر شوری بودیم و اینکه چه قدر دانشجویان در مقاومت و در میان مردم تاثیر داشتن و اثر گذار بودن . هربار که از شکنجه داخل زندان ها صحبت میشد یاد نویسنده شهید می افتادم که سال ها در زندان ها بود . یکی از موضوعاتی که بار ها در کتاب تکرار میشید دستگیری ها و شکنجه های بی‌رحمانه و ظالمانه بود ،شرایط سخت و غیر انسانی حتی با ملاقات کننده ها و اما همبستگی زندانیان در اعتصاب . به نظرم جای اینجور کتاب ها واقعا خالیه چه قدر داستان جالبی داشت ، و چه قدر به این روایت های پایداری و درد مردم فلسطین نیاز هست . در پایان هربار هرکدوم از شخصیت ها به شهادت می‌رسید به یاد شهادت سرشار از حماسه و اعتقاد نویسنده می افتادم . این یادداشت رو برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب

۱۴۰۳/۹/۹
User avatar
fatemeh k

خیلی کتاب قشنگی بود همیشه دلم میخواست راجع به شرایط و احساسات مردم فلسطین از زبان خودشون بیشتر آشنا بشم امیدوارم به زودی شاهد نابودی رژیم صهیونیستی باشیم

۱۴۰۳/۹/۳
User avatar
98913****4269

سلام خدا قوت کتابش بسیار عالی است رحمت خدا بر شهید مقاومت یحیی السنوار

۱۴۰۳/۹/۱
User avatar
مریم السادات قاضی

سلام وقت بخیر من هنوز این کتاب مطالعه نکردم به نظرم باید خوب باشدخوب عالی هست

۱۴۰۳/۸/۲۹
موارد بیشتر