
بسم الله الرحمن الرحیم #چالش ـ مرور نویسی ـ فراکتاب کتاب ویولون زن را نشر جام جم چاپ کرده است. انتشارات جام جم را از حوالی بیست پیش میشناسم آن موقع که گاهی کتابچه های داستان همراه با روزنامه چاپ میکرد. و من خیلی دوستش داشتم هرچند که خیلی کم به دستم رسید. این نشر را دوست دارم، وقتی کتابی از این نشر میبینم وسوسه میشوم که به سراغش بروم. ویولون زن روی پل را چندسال پیش خواندم. اسمش هم برایم جذاب بود اسمی که از روی آن اصلا نمی شود حدس زد که موضوع کتاب به موضوعی خانمانسوز میپردازد. راوی کتاب، آقا خسرو است انسانی فرهیخته و فرهنگی که به دام اعتیاد می افتد. و سالیان زیادی طول میکشد تا از این ورطه رهایی یابد. کتاب تلخ است خیلی تلخ، چون اساسا دست روی موضوعی تلخ و تاریک و مبتلا به جامعه گذاشته است. گرچه تلخ است اما وجود ماه طاووس(واقعا چه اسم برازنده ای)همسر خسرو، مانند قند است که تلخی چای را میگیرد. اصلا مانده ام که چگونه یک زن این قدر عاشق است، این قدر خوش زبان است، این قدر قربان صدقه می رود آن قدر می ایستد و کمک میکند تا مردش به جریان زندگی بازگردد. خسرو در این سالها تا لبه پرتگاه مرگ هم میرود اما قرار است بماند تا دست بقیه را هم بگیرد و آن ها را هم نجات دهد. کتاب افق دیدم را باز کرد. فهمیدم هر کسی که به دام اعتیاد افتاده آدم بدی نیست همه را با یک چشم نبینیم. شرح اعتیاد برخی از مددجویانی که از خسرو برای ترک کمک میجویند را در کتاب خواهید خواند. این اژدها طمع دارد که طعمه های مختلف را قربانی کند و بیش تر در بزنگاه های روحی قربانیان خود را انتخاب میکند. کتاب برای بزرگسالان خوب است و محتوای آن برای نوجوان شاید مناسب نباشد. حتی اگر بارها به آخر خط رسیده اید توصیه میکنم این کتاب را بخوانید تا انگیزه ای شود برای شروع مجدد. #این یادداشت را برای شرکت در چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته ام.