
نظرات کاربران و نقد و بررسی کتاب فرمانده گندم خوار
کتاب جالب فرمانده گندم خوار به بیان واقعه عاشورا میپردازه اما برای نوجوانان و از زاویه دید عمر بن سعد. ایده کتاب که از سمت جنایتکار ، داستان رو روایت میکنه جدیده و شاید در اول کمی ارتباط برقرار کردن باهاش سخت باشه اما هر چه قدر مخاطب به خوندن ادامه بده بیشتر جذب کتاب و علاقه مند به خوندنش میشه. سبک روایت نویسنده جالب بود ، کمتر پیش میاد یک کتاب روان و خودمانی باشه ، کم کم که کتاب پیش میره مخاطب میتونه بهتر واقعه عاشورا رو درک کنه که چی شد که خود کسانی که اسم مسلمانی رو داشتن اونطور وحشیانه امام خودشون رو شهید کردن ، تا قبل از این، جنایتکار ها و ظالمان در سمت دیگه تاریخ بودن و ما از دور نگاه شون کردیم حالا در این کتاب قدم به قدم غرق شدن اون ها رو در منجلاب عصیان میبینیم و این که چطور میشه که کارشون به اینجا میرسه . یکی از قشنگی های این کتاب این بود که هر وقت امام حسین علیه السلام و یاران وفادارشون در کتاب حاضر میشدند، کتاب و روایت روشن میشد ، نور واضحا آشکار میشد و زیبایی حق جلوه میکرد. مخاطب به نظرم توی این روایت خیلی دقیق میتونه تفاوت دو جریان رو این بار از دل تاریکی ببینه . داستان از قبل حادثه عاشورا و قبل از این که حکم حمله به امام حسین علیه السلام، به عمر سعد داده بشه شروع میشه و تا قیام مختار و پایان کار عمر بن سعد ادامه پیدا میکنه، . در کتاب بخشی از جریانات جالب دیگه از تاریخ اسلام هم بیان میشه مانند بخشی از ماجرای حجر بن عدی ، میثم تمار ، توابین ، شورای خلافت، نامه نگاری ها و بدگویی های عمر سعد و ... . خطابه های امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها ، داستان زیبای پیوستن حر به امام و ... در پایان کتاب ایده خوب و روایت جالبی داشت . این یادداشت رو برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتم. #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب
سرنوشت رقم خورده برای بیابان سوزان به دلیل درک نکردن واقیعت رخ داد
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب کتاب فرمانده گندم خوار روایتی داستانی از زبان عمر سعد است که بخشی از تاریخ اسلام و ماجرای کربلا را نقل میکند. نویسنده علاوه بر سبک رمان و داستانی دادن به کتاب سعی کرده در بعضی موارد در ذیل گفتار ها و روایت ها با استنادات تاریخی و روایی به کتاب فرمانده گندم خوار خود وزان علمی بهتر و بیشتری هم ببخشد. کتاب پیش رو از اول از دوگانه ای که برای عمر سعد پیش می آید میگوید به این بیان که عمر که در فکر حکومت ری بوده است و سالها آرزوی آنرا داشته و در سر میپرورانده اما قبل از حرکت به سمت حکومت ری درحالی که نامه ی حکومت بر ری را گرفته بوده است، عبیدالله ابن زیاد او را به حضور خود میطلبد و شرط حکومت ری برای عمر سعد را مقابله ی با اباعبدالله الحسین علیه السلام میگذارد، اما او که از فضایل حضرت و پیشگویی هایی که ورباره عاقبت شوم خود در گذشته شنیده بوده و... کم وبیش با اطلاع بوده از مصاف با حضرت سیدالشهدا علیه السلام طفره میرود اما در نهایت با اکراه و در آرزوی حکومت بر ری، مجبور به پذیرش این جنگ نا برابر با بهترین خلایق میشود و به سمت کربلا حرکت میکند. این کتاب مناسب سنین نوجوان است که در جریان احوالات گوناگون کربلا قرار بگیرند و نکته ی جالب توجه آن هم این است که از زبان عمر سعد روایت شده، کاری که کمتر به این سبک از نوشتن، نویسنده ای تن میدهد، طبیعتا یک مقدار شخصیت منفور عمر سعد جذابیت کتاب را کم میکند بعلاوه اینکه داستان بیش از اندازه طولانی شده است درحالی که معمول مخاطبین جامعه خیلی از وقایع عاشورا را میدانند لذا جا داشت بجای تفصیل زیاد، حوصله ی مخاطب نوجوان هم در نظر گرفته میشد. اما در کل کتاب ارزشمندب است و خیلی از آفاتی که کتب نوجوان مخصوصا رمان هایی از نویسنده های غیر متعهد را دارند را این کتاب خط قرمز دانسته و مسیر خوبی را برای روایت داستان خود پیش گرفته است من این متن را برای چالش مرور نویسی فرا کتاب نوشته ام.
چالش_مرور_نویسی_فراکتاب خلاصه کتاب: کتاب به بیا حوادث و وقایعی که در سرزمین کربلا بر اهل بیت علیهم السلام گذاشته می پردازه ، این کتاب از زبان عمر سعد وقایع رو بازگو میکنه و شخصیت اصلی کتاب ما، عمر سعد هست. ابن زیاد از عمر سعد درخواست میکنه تا سپاهش رو برای مبارزه با امام حسین علیه السلام و خاندان اش به کوفه بیاره و به عمر سعد قول قرمانروایی بر شهر ری ) بخشی از خاک ایران ( رو میده و در اینجا عمر سعد بین دو راهی آرزوی دنیوی خودش و ایمان و ارادتی که نسبت به اهل بیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داره باید یک راه رو انتخاب کنه. کتاب برای آشنایی و علاقه مند سازی بیشتر نوجوان ها به وقایع سرزمین کربلا نوشته شده که این موضوع برای من مایه آرامش بود، اینکه ناشر های ما برای تقویت ایمان فرزندان کشور عزیز مون ، آثار گرانبها و در عین حال به زبان ساده و روان رو به چاپ می رسونه من رو امید وار کرد. بخش هایی از کتاب ما روبا تاریخ ایران در زمان وقوع قیام امام حسین علیه السلام آشنا میکنه برای من جالب بود. لازم هست که تشکر کنم از نویسنده بابت تحقیق در آثار برجسته ای همچون الکامل فی التاریخ»، «اعیان الشیعة» و «الامامة و السیاسة» برای نوشتن این رمان ارزشمند . متن کتاب فرمانده گندم خوار: دشت نینوا شلوغ بود. افراد در رفت و آمد و تمرین بودند. من با حصین بن تعمیم و یزیدبن رکاب در خیمه نشسته بودم و داشتم نقشه می کشیدم تا ببینم سربازها را چگونه بچینیم. یزیدبن رکاب گفت: «با این هفتاد هشتاد سربازی که حسین دارد، این همه نقشه و پیش بینی لازم نیست. کافی است دستور حمله بدهی و فقط من با 2 هزار سربازی که دارم، به سویش بروم و کار را تمام کنم!» حصین بن تمیم خنده تمسخرآمیزی کرد و گفت: «تو حسین را خیلی دست کم گرفته ای! حتی اگر لشکرش را هم حساب نکنیم، این یادداشت را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته ام
چرا هیچ توضیحاتی درباره محتوای کتاب وجود نداره؟