
#چالش_مرور_نویسی_فراکتاب این یادداشت را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشته ام نویسنده اسم جذابی برای کتاب انتخاب کرده، من به محض دیدن اسم کتاب کنجکاو شدم این کتابو بخونم. این کتاب داستان زندگی لیلی رو میخونیم، زن عرب زبان مطلقه ای که در زندگی با محمود همسر سابقش ، روزهای سختی رو گذرونده و نسبت به مردها و ازدواج دید مثبتی نداره. لیلی به دلیل شغل پدرش با گروهک داعش آشنا میشه و زندگیش با داعش پیوند میخوره. این کتاب سعی کرده سوژه داعش و جنایت هاش، رو به صورت روایت عاشقانه داره بیاره و همزمان حمایت خودش رو از زنان و دخترانی که مورد ظلم داعش قرار گرفتن اعلام کنه، به طور کلی کتاب تم زنانه ای داره و کتابی نیست که بخوام به آقایون پیشنهاد کنم. بخش هایی از کتاب خیلی تخیلی و غیرقابل باور میشه و ضمنا چون به مسائل بزرگسالان و زندگی زناشویی می پردازه، بهتر هست که رده سنی کتاب مشخص بشه که بچه های سن پایین که علاقه مند به دانستن درباره داعش هستن، این کتاب رو در سن پایین نخونن چون نمیتونن درک درستی از کتاب داشته باشن. کتاب چایت را شیرین میکنم، کتاب بسیار بهتری هست نسبت به این کتاب، که نویسندش هم ایرانی هست. برش کتاب: لیلی چین به پیشانی انداخت، چون تازه فهمیده بود موضوع خیلی جدیتر از چیزی است که تصور میکرد. ابوسیاف تلاش کرد همهچیز را برای لیلی توضیح دهد و او را روشن کند، گفت: کوچکترین اطلاعاتی که از اینجا لو بره، میتونه خیلی زود یه موشک بشه و از یه هواپیمای روی سرمون آوار بشه! خواهرم لیلی! ما داریم میجنگیم، دشمنان زیادی هم داریم، چیزی که ازتون میخوام رازداریه، روشن شد؟! لیلی آب دهانش را قورت داد و گفت: بله مطمئن باشید، فهمیدم! ابوسیاف خندید و گفت: ممنونم که فهمیدین، سؤال دیگهای دارید؟ لیلی گفت: بله، میخوام با دوستانم که از ترکیه آمدیم حرف بزنم، ببینم کجا هستن، میتونم؟!
بسم الله الرحمن الرحیم #چالش_مرورنویسی_فراکتاب کتاب عاشق داعشی من همان گونه که از نام آن بر می آید کتابی است که قرار است به داعش و ماجراهایی عاشقانه بپردازد. این کتاب را نویسنده ای عرب زبان نوشته است. وقایع راجع به دختری به نام لیلی است که مصری و دارای خانواده ای اسم و رسم دار است.که پس از شکست عشقی در زندگی،برای فرار از شرایط سخت محیطی به داعش می پیوندد.جریانات پیرامون زندگی او رقم می خورد. کتاب بیشتر یک رمان عاشقانه است و اطلاعات اندک راجع به داعش،چاشنی آن است. این کتاب قطعاً زاییده تخیل نویسنده است و اطلاعات جسته گریخته او راجع به داعش،به خلق اثر کمک کرده است.اما اطلاعات وی غلط است.با توجه به سیر زمانی کتاب،این وقایع حدود بیست و چند سال پیش رقم خورده اند.در حالی که تولد دولت اسلامی عراق و شام به کمتر از پانزده سال قبل برمیگردد. وقایع کتاب،اغراق آمیز است و گاهی اتفاقاتی می افتد که دلیل آن مشخص نیست و خواننده دچار ابهام و سردرگمی می شود. این کتاب جزو کتاب هایی است که خواندنی نیستند!!!! اگر اطلاعات راجع به داعش میخواهید،منبع خوبی نیست و اگر علاقمند به خواندن رمان عاشقانه هستید،این رمان تلخ و تاریک را نخوانید.. برشی از کتاب: ابوسیاف متعجب به عمر نگاه کرد و گفت:تا حالا ندیده بودم روی دختری این قدر حساس باشی!چرا روی اون کلید کردی. عمر که سعی میکرد تابلو بازی اش را جبران کند،گفت: حساس نیستم فقط کنجکاوم او هم مثل بقیه دخترها. ام سلمان سفارشش را کرده. عمر قدری نگران شد و پرسید مگه باباش کیه؟ابوسیاف جواب داد یک تاجر سرشناس مصری. شرکتش میلیونها دلار میارزه.نفوذ زیادی تو دم و دستگاههای اونجا داره. برای همین دخترش ارزش زیادی برای ما داره اون گروگان خوبیه. #این یادداشت را برای شرکت در چالش مرور نویسی فرا کتاب نوشتهام.
رمان عاشق داعشی من pdf اش رو میخام