
مطالعه کنید
کتاب بچهتان مبارک مجموعه ای از داستان های ایرانی (یکم ترسناک) بود که در نهایت به هم ربط پیدا میکردن و همینش به ترسناک بودنش اضافه میکرد و باعث میشد برگردی و ببینی اون طرف اول کتاب چه اتفاقی افتاد براش که اینجا و در این قسمت دوم اینجور گفته میشه. من اولش اینجور بودم که یسری داستان تو این کتاب اومده که ربطی بهم ندارن و میخوندم و عبور میکردم اما دیدم نه! اینا بهم ربط داره (پس اگه میخواهید کتابو بخونید از همون داستان اول دقت کنید که یادتون باشه کی به کیه چون اشخاص زیادی تو کتاب اومدن و هر کدوم داستان خودشون دارن) اما انتظار من از این کتاب بیشتر از اینا بود. تخیلی بودن کتاب باعث میشد کمتر عمیق شم و سرسری بگذرم ولی یجاهایی هم خب عجیب بود اونم زیاد شدن تعداد بچه هایی که عوض شده بود و انگاری کار، کار شبنم بوده. فکر میکردم کتابی رو میخونم که شادی و حس خوب مادرشدن به آدم تزریق میکنه اما این کتاب اینجور نیست حین خوندنش با خودم گفتم چرا این کتاب باید برای چالش تعیین میشد؟ کتابی که از نظر من بخش آموزنده بودنش خیلی خیلی کمتره و از قضا ماورایی بودنش زیاد (دیدن اون پسر بچه پشت پنجره) #چالش_مرور_نویسی_فراکتاب اگه نویسنده ایرانی سعی کرده کتاب تخیلی و ماورایی بنویسه باید گفت راه خیلی طولانی داره و نیاز داره که حتما از دُز جیغ و دادهای زن ها تو کتابش کم کنه. آدم بدون جیغ زدن هم میتونه ترسناک باشه. این کتاب، کتابی نیست که نه از حیث داستان بودنش و نه حتی به واسطه اسم کتاب که گول زننده است به کسی معرفی کنم و بگم حتما بخونه ولی اگه هم قرار بر معرفی به کسی باشه حتما باید شروطی رو لحاظ کرد. داشتم به این فکر میکردم اگه یکم پرداخت بهتری داستان پیدا کنه میتونه به شکل تله فیلم و یا فیلم عادی ساخته بشه. این متن را برای چالش مرور نویسی فراکتاب نوشتهام.