صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

شابک

سال نشر

<p><strong>کتاب زنی که اتفاقا منم</strong>، مجموعه داستان کوتاه با مسائل اجتماعی روز اثر لیلا جلینی می باشد و توسط <a href="https://www.faraketab.ir/person/23081-%D9%86%D8%B4%D8%B1-%D8%B5%D8%A7%D8%AF">نشر صاد</a> منتشر و روانه بازار کتاب شده است.</p>
<ul>
<li><a href="#h_6915791156601732191189369">معرفی کتاب زنی که اتفاقا منم</a></li>
<li><a href="#h_4867959077881732191194108">خلاصه کتاب زنی که اتفاقا منم</a></li>
<li><a href="#h_6828721388871732191197140">برشی از متن کتاب زنی که اتفاقا منم</a></li>
<li><a href="#h_525063489851732191200820">دانلود کتاب زنی که اتفاقا منم</a></li>
</ul>
<h2 id="h_6915791156601732191189369">معرفی کتاب زنی که اتفاقا منم</h2>
<p><strong>زنی که اتفاقا منم</strong> یک مجموعه داستان کوتاه به قلم لیلا جلینی است. جلینی در این کتاب 10 داستان کوتاه را در حیطه های مختلف دینی، اعتقادی، اجتماعی و گاهی تخیلی به قلم شیوا و روان نگاشته است. وی در قالب داستان و روایت، با زبان قصه بسیاری از باورهای خرافی موجود در اجتماع، مسائل و مشکلات اجتماعی و مسائل روز را نقد و تحلیل کرده است.</p>
<h2 id="h_4867959077881732191194108">خلاصه کتاب زنی که اتفاقا منم</h2>
<p><strong>کتاب زنی که اتفاقا منم</strong>، از مسائل اجتماعی روز مثل دیدگاه های خرافه ای در افراد جامعه، مسائل و مشکلات اجتماعی موجود جامعه خصوصا برای بانوان را در قالب داستان های کوتاه خواندنی بیان می کند.&nbsp;<br>داستان های این کتاب، با این که کوتاه هستند اما فضای نو و تازه ای از دنیای داستان را مقابل خواننده می گذارند. استخوان بندی محکم بدنه داستان، ایده های جذاب و ملموس، فضاسازی مناسب، قابل لمس و آشنا با زندگی روزمره اکثر افراد، جمله بندی قدرتمند و شخصیت سازی قوی از ویژگی های مثبت این کتاب هستند.</p>
<h3>فهرست کتاب</h3>
<p><strong>کتاب زنی که اتفاقا منم</strong> شامل ده داستان تحت عناوین زیراست.<br>آینه و مهتاب<br>بهشت و جهنم<br>سیْد اُجاقی<br>کشتی روی پشت بام برفی<br>00: 00<br>نسبیت را قی کن!<br>ایستگاه بارون!<br>آن سه شنبۀ لعنتی<br>آقای شیر خداحافظ</p>
<h2 id="h_6828721388871732191197140">برشی از متن کتاب</h2>
<p>از همان سر کوچه سیگارش انگار که قطار زغال&zwnj;سنگی، دود می&zwnj;کرد و ردّش پشت&zwnj;سرش می&zwnj;آمد و عین بلندگو قورت&zwnj;داده&zwnj;ها، بلندبلند حرف می&zwnj;زد تا اهل&zwnj; محل سخاوتش را بشنوند و خیال عزیز راحت شود که کلاه سرش نمی&zwnj;گذارد. عزیز خودش را به نشنیدن زد. ترمه را تا کرد و در خورجین دست&zwnj;باف یادگار مادرش گذاشت و کنار آینه، روی لبه سنگی باغچه کوچک پُردرخت سر کوچه نشست. سالار عتیقه&zwnj;چی جلوِ آینه خودش را برانداز کرد؛ غبغب آویزانش را خرت&zwnj;خرت خاراند و دم سیگار را که فرو داد، عزیز غرّید: &laquo;دودش به آینه نگیره! &raquo;<br>سالار سر بالا کرد و دود را پفی بیرون داد: &laquo;از خر شیطون بیا پایین پیرمرد، دزد اگه به خونه&zwnj;ات نزنه، فردا روز سرت رو بذاری زمین، آینه&zwnj;ت ملّاخور می&zwnj;شه و دود هوا. تا زنده&zwnj;ای خودت بخور.&raquo;<br>عزیز به&zwnj;جای جواب چشم دوخت به انتهای کوچه. جواب سالار را می&zwnj;داد تا غروب باید بحث&zwnj;های همیشگی را پی می&zwnj;گرفت و حرف تکراری می&zwnj;شنید.<br>سالار عتیقه&zwnj;چی ته&zwnj;سیگار را پرت کرد توی باغچه و دست کشید روی کنگره&zwnj;های قاب آینه؛ روی نقش ماه و ستاره&zwnj;اش که از جنس قاب آینه بود: &laquo;سیصد سال!... شایعاتی می&zwnj;کنن این مردم! خیلی باشه صد سال! برنجش اما مرغوبه، واسه همین پنج&zwnj;تومن می&zwnj;دم. تنور تا داغه نون بکن، تنور که سرد شد جون بکن، از من گفتن بود.&raquo;<br>سالار وقتی دید عزیز دل به بحث نمی&zwnj;دهد و چشم دوخته به ته کوچه، ابروهای پرپشتش در هم گره خورد، ردّ نگاه عزیز را زد که به درِ سفید انتهای کوچه بود.<br>_قراره دارودسته شاهی رد بشه یا ماه&zwnj;پری از حموم درشِه؟<br>عزیز چشم از انتهای کوچه گرفت؛ اما به سالار نگاه نکرد و با پوسته&zwnj;های کف دستش مشغول شد، که یادگار هرروزه معجون&zwnj;های جلادهی آینه بودند.<br>سالار از این&zwnj;همه بی&zwnj;اعتنایی دمق شد. با صدای اَخ&zwnj;اَخ از ته گلویش، تف غلیظی در باغچه انداخت. به ته کوچه نگاهی انداخت و سبیل&zwnj;هایش جنبید: &laquo;عزّت&zwnj;زیاد عزیزخُله، تا غروب مغازه&zwnj;م، هر روز هستم.&raquo;<br>سالار رفت و عزیز حواسش را داد به درِ سفید انتهای کوچه. نه ساعت داشت و نه سواد درست&zwnj;حسابی برای خواندن ساعت؛ اما ساعت دلش کوک بود به وقت آمدن مهتاب.</p>
<h2 id="h_525063489851732191200820">دانلود کتاب زنی که اتفاقا منم</h2>
<p>نسخه الکترونیک <strong>کتاب زنی که اتفاقا منم</strong> را می توانید از اپلیکیشن فراکتاب خریداری نموده و پس از دانلود در کتابخوان فراکتاب مطالعه نمایید و بسیاری از مسائل اجتماعی روز را در قالب داستان هایش درک کنید.</p>
<p><img src="https://file1.cdn.faraketab.ir/content_file/img2024/10/دانلود کتاب زنی که اتفاقا منم.jpg" width="70%" alt="دانلود کتاب زنی که اتفاقا منم" style="display: block; margin-left: auto; margin-right: auto;"></p>
<p>مشخصات <strong>کتاب زنی که اتفاقا منم</strong>&nbsp;در جدول زیر آورده شده است:</p>
<table class="table table-striped">
<tbody>
<tr>
<td colspan="2"><strong>مشخصات</strong></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>ناشر:</strong></td>
<td>نشر صاد</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>نویسنده:</strong></td>
<td><span>لیلا جلینی</span></td>
</tr>
<tr>
<td><strong>تعداد صفحه:</strong></td>
<td>80</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>موضوع:</strong></td>
<td>داستان ایرانی</td>
</tr>
<tr>
<td><strong>قالب:</strong></td>
<td>الکترونیک</td>
</tr>
</tbody>
</table>
<p>&nbsp;</p>

زنی که اتفاقا منم

لیلا جلینی

طیبه پژمان

<h2>نشر صاد</h2>

<p>نشر صاد که عنوان احیاگر عظمت کهن ایران زمین را برای خود برگزیده است. در سال 1399 یک انتشارات کوچک خصوصی با پشتیبانی سازمان تبلیغات اسلامی شکل گرفت. بنابراین بود که انتشاراتی شکل بگیرد که تمرکز کار را روی آثار و زندگینامه های بزرگان ایران زمین و همچنین کتاب هایی پر محتوا درباره ادبیات کهن ایران بگذارد. ابتدای کار قرار بود که این نشرفقط در زمینه تولید و انتشار کتاب الکترونیک کار کند اما به مرور زمان به چاپ کتاب های کاغذی نیز مشغول شد.</p>

<h2>خودنویس نشر صاد</h2>

<p>یکی از شاخه های صاد؛ نشر خودنویس است که عرصه فعالیت نویسندگان جوان و نوقلم می باشد. خودنویس اول در جام جم شروع به فعالیت نمود اما بعد از راه اندازی نشر صاد به این نشر منتقل شد.</p>

<h2>مدیر نشر صاد</h2>

<p>در حال حاضر نشر صاد با مدیریت میرشمس الدین فلاح هاشمی تمرکز خود را بر روی احیای هویت ایرانی گذاشته است و در کنار چاپ آثار بزرگانی مثل فردوسی، سعدی و حافظ؛ مشغول تدوین و انتشار زندگینامه و آثار بزرگانی از کشورمان است که کمتر شناخته&zwnj;اند. همچنین در قالب خودنویس به پرورش و کشف استعدادهای جوان در حیطه نویسندگی و تشویق آنها به نگارش آثاری با هویت ایرانی اسلامی می پردازد.</p>

<h2>تلفن نشر صاد</h2>

<p>تلفن: 02166470016<br />
آدرس نشر صاد: تهران، خیابان انقلاب اسلامی بین ابوریحان و فلسطین، بن بست سروش پلاک 2</p>


کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی کتاب زنی که اتفاقا منم