صفحات کتاب

کنگره

دیویی

کتابشناسی ملی

شابک

سال نشر

<h2>معرفی کتاب اقتصاد ما؛ کتاب دوم</h2>
کتاب اقتصاد ما؛ کتاب دوم، اثر سید محمدباقر صدر با ترجمه م&zwj;ح&zwj;م&zwj;د ب&zwj;ره&zwj;ان&zwj;ی&zwnj;؛ حلقه سوم از زنجیره مباحثی است که با &laquo;فلسفه ما&raquo; آغاز و خود، دومین کتاب از &laquo;اقتصاد ما&raquo; است. این اثر در بر دارنده تلاش برای دستیابی به مکتب اقتصادی اسلامی در پرتو قوانین اسلام و مفاهیم آن است که به زمینه&zwnj;های اقتصادی ارتباط دار . بدین روی، این تلاش از دو فرایند حکایت دارد که یکی بر اساس دیگری استوار است: 1_ گردآوری شماری از قوانین و مفاهیمی که می&zwnj;تواند بر فرایند دستیابی به این مکتب پرتوافشانی کند. 2_ تفسیر آن مجموعه قوانین و مفاهیم به گونه&zwnj;ای که نظریه یکپارچه&zwnj;ای ارائه نماید که درون مایه مکتب اقتصاد اسلامی را نشان دهد. در این راستا به بررسی و تحلیل عناوین و موضوعاتی نظر؛ "قلمرو علم اقتصاد و مکتب اقتصادی، تمایزگذاری میان علم اقتصاد و مکتب اقتصادی، ارتباط میان مکتب و قانون، چکیده، فرایند کشف و فرایند ایجاد، نظام مالی به مثابه قانون مدنی، چکیده سازی و نتیجه گیری، کنار هم نهادن احکام، نقش بینش&zwnj;ها در فرایند کشف، قلمرو فاقد حکم در تشریع اقتصادی، فرایند اجتهاد و توجهات شخصی مجتهد، توجهات شخصی در اجتهاد و عوامل آن، توجیه واقعیت، درآمیختن بیان شرعی با چارچوبی خاص،&nbsp;جدا کردن دلیل شرعی از اوضاع و احوال آن" و غیره می&zwnj;پردازد.&nbsp; 
<h2>گزیده کتاب اقتصاد ما؛ کتاب دوم</h2>
[توجهات شخصی در اجتهاد و عوامل آن] به سبب بزرگی خطر توجهات شخصی در فرایند کار مجتهد، لازم است که این مسأله را به وضوح بشناسیم و خاستگاه&zwnj;های این خطر را معین نماییم. بدین مقصود، می&zwnj;توانیم چهار عامل زیر را به عنوان مهم&zwnj;ترین خاستگاه&zwnj;های این خطر یاد کنیم:&nbsp; الف) توجیه واقعیت ب) درآمیختن بیان شرعی با چارچوبی خاص ج) جدا کردن دلیل شرعی از اوضاع و احوال آن د( موضع&zwnj;گیری پیشین در برابر بیان شرعی الف) توجیه واقعیت گاه به صورت خواسته یا ناخواسته، توجیه واقعیت، انگیزه&zwnj;ای برای دگرگون ساختن بیان&zwnj;های شرعی و فهمی خاص از آنها می&zwnj;شود تا پژوهنده واقعیت ناسالمی را که در آن زیست میکند و آن را ضرورتی گریزناپذیر می&zwnj;شمرد، توجیه نماید؛ همانند کاری که برخی اندیشمندان مسلمان انجام داده و به واقعیت اجتماعی زمانه خود تسلیم شده و کوشیده&zwnj;اند تا به جای اندیشیدن برای تغییر واقعیت بر اساس بیان شرع، آن بیان را تسلیم واقعیت سازند. از این&zwnj;رو، ادله حرمت ربا و بهره را تأویل نموده و بدین&zwnj;سان، به نتیجه&zwnj;ای رسیده&zwnj;اند که با واقعیت ناسالم روزگارشان همراه و همنوا گردد.

کتابخوان و فروشگاه کتاب

نظرات کاربران و نقد و بررسی اقتصاد ما؛ کتاب دوم