نظرات کاربران و نقد کتاب حوض خون

عالی بود ،عالی

کتابی عجیب و باورنکردنی از قدرت و استقامت زنانه در روزهای سخت دفاع مقدس در اندیمشک. اگر روح بزرگ و صبر بی مانند این زنان نبود، شکست در جنگ قطعی بود. این مادران و همسران، رزمندگان گمنام آن روزها بودند و مجروحان بی توقع این روزهای ما که میتوانند الگوی کاملی برای جهانیان باشند تا قدرت و اثر زنانه را ببینند و فریفته افکار فمنیستی نشوند. قدرت زن مسلمان در روح او و در کنار نقش‌های خانوادگی همسری و مادری به تجلی میرسد نه چون زن غربی که خانه را رها کرد تا با شبیه مردان شدن، قدرت و احترام کسب کند. کاش این الگوها در گذر روزمرگی‌های مدرن فراموش‌ نشوند خداوند اجرشان را صدچندان کند. و کاش بیمارستان شهید کلانتری و رختشوی خانه به عنوان نماد استقامت زنان پشت جبهه باقی می‌ماند و مورد بازدید کاروان ‌های راهیان نور قرار می‌گرفت.

کتابی بود پر از ایثار و استقامت بانوان در رختشویی بیمارستان شهید کلانتری در زمان جنگ

الحمدالله از اینکه این کتاب روزیم شد با اینکه اویل توصیف صحنه حوض پر خون و تکه بدن شهدا حالم ر و دگرگون می کرد ولی کم کم با ادامه داستان مثل خانم هایی که در رختشوی خانه کار می کردن تحملم بالا رفت

«کتاب حوض خون روایتی واقعی و تأثیرگذار از زنان گمنام دفاع مقدسه. جنگ همه ابعاد زندگی‌شون رو تحت‌تأثیر قرار داده بود و اون‌ها با حضور در رختشویی، غم‌هاشون رو تسکین می‌دادن. روایت‌ها صادقانه و بدون اغراق نوشته شده و خوندنش رو حتماً توصیه می‌کنم.» من صوتی شو با سرعت 1.75 گوش دادم و اذیت نشدم..بعضی کتاب هارو باید هرطوری هست خوند تا بفهمیم که واقعیت ها از چه قرار بوده است

این کتاب روایت هایی از زندگی بانوانی هست که از جان و دل برای کمک به رزمنده ها تلاش میکنند.هرکدام قصه ی زندگی مختص خودش را دارد ولی خاطره ی مشترک همه ی آنها در رختشویی بیمارستان شهید کلانتری است. در این کتاب دیدم وقتی اراده ی قوی داشته باشی و واقعا بخواهی کاری رو انجام بدی هیچ چیز نمیتواند مانعت شود. اگر روحیه ی خیلی حساس و لطیفی دارید با احتیاط این کتاب رو بخونین

حوض خون، حوضی پر از خون، خون پاک شهدا حالا به جد میتونم درک کنم چرا میگن وقتی میری راهیان نور، دلت گره میخوره به خون شهدا و دیگه نمیتونی دل بکنی خون شهدا هر جا رسیده همین خاصیت رو داشته آه کاش میشد این قدرت و موقعیت رو داشتم تا از مکان رخت شور خونه موزه ای بسازم، برای فرزندانم و کسایی که شاید درکی از جنگ نداشته باشند موزه ای برای یادآوری استقامت و رشادت زنانمان برای یاداوری مادرانگی هایمان من در آن موزه حوض های خون رو پر از برگ گل های قرمزِ پَرپَر میکردم به یاد شهدایِ پَرپَر شدمون، به یاد جوانانمون، به یاد زخم دست های مادرانی که شهید دادن ولی پشت جبهه رو خالی نکردن، بعد اتمام کتاب، تنها چیزی که مدام حلوی چشم هام هست حوض های پر از خونه با تداعی جلد کتاب با این رویا که در حوض خون ماهی هایی شنا میکنن به رنگ سفید ما شهیدانی دادیم به رنگ سفید و حوض هایی تحویل گرفتیم به رنگ قرمز و مادرانی داشتیم به رنگ سبز که خون دل ها خوردن ولی در عوض پرچم سفید و قرمز و سبزمان جاودان ماند از رشادت هایششان یاد و. نامشان گرامی و راهشان جاودان

بسم الله الرحمن الرحیم حوض خون روایتی جدید از بانوان در طول دوران جنگ چقدر احساس شادی توام با شرمندگی از این همه تلاش و کوشش کردم کاش من نیز ذره ای شبیه به این خوبان بودم ... اگر به خاطرات دوران جنگ ، آن هم از جنس زنانه اش علاقه دارید خواندن رشادت های بانوان اندیمشک می‌تواند گزینه خوبی باشد ...

تازه فهمیدم امام خمینی که گفتن جنگ کارخانه انسان سازی هست یعنی چی حس مسولیت، ایثار، جان فشانی و میهن دوستی در سطر به سطر کتاب موج می زنه کتابی عالی و متفاوت از دفاع مقدس در واقع کتابی اختصاصی از پشتیبانی جبهه و با قلمی عالی

هر صفحه از حوض خون بوی غربت و داغ می‌دهد، اما در دل همین رنج، روشنی ایمان و ایستادگی زنانی را می‌شود دید که با دستان خسته‌شان، چراغ مقاومت را روشن نگه داشتند. حوض خون، فقط روایت جنگ نیست؛ روایت زنانی است که جنگیدند بی‌آنکه اسلحه‌ای در دست داشته باشند... 🌹

کتابی بسیار آموزنده که برای نسل جدید خیلی اثرگذاری بالایی داره که هم غم فراق ونبود بهترین عزیزت داشته باشی و هم پشت جبهه در بیمارستان کلانتری مشغول شست شوی لباسهای رزمندگان وپتوها باشی که هر لحظه ممکن بود تکه ای از بدن رزمندگان مشاهده کنی وجگر گوشه ات در ذهنت تداعی شود ما نسل جدیدها تا یکم سختی میاد سراغمان از زمین و زمان گله مندیم و دستمان به هیچ کاری نمیره اما اونها شجاع،باشهامت،با حجب وحیا،با تعجب وباغیرت که وطن دوستی آنها رادلیرساخته بود

دانلود رایگان کتاب حوض خون pdf رو چطوری انجام بدم؟ چند دقیقه ای رایگان بود بعد بسته شد.

یکم حوصله سر بره چون تقریبا توضیحات افراد شبیه بهم هست متاسفانه اما خستگی مادران شهید و عزیزانی که کمک میکردن رو البته نمیشه داخل کتاب بیان کرد .

بسسار زیبا و خواندنی بود

تعریفشو شنیدم و مشتاقم زودتر بخونمش😍

کتاب جالبی هست.رختشور خانه در بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک. در فیلم ویلایی ها نشون داده شده.